تنزل فاحش و کتمان نشدنی امکانات مردم ایران ، برای داشتن یک زندگانی متوسط ، از ثمرات وجود چند دلیل در حکومت اسلامی در سرزمین ما است . که محتوای مدیریت مسؤلان آن ، همیشه در ابعاد منفی و آکنده از تناقضات خود محورانه و بی کفایتی ایشان بوده و هست !
در میهن ما در طول حدود نیم قرن اخیر ، هیچگاه از سوی گردانندگان حکومت اسلامی در کشورمان ، که دست اندرکاران رژیم آخوندی در آنجا حاکم هستند . هیچ راه حل اساسی برای بهبود بخشیدن به اوضاع خراب زندگانی مردم وجود نداشته است و ندارد . چون که آنها برای ایجاد راهکارهای صحیح ، جهت حذف نمودن ابعاد این کاستی ها در نحوه کشورداری خودشان ، هرگز تدابیر درستی که برای زندگانی مردم کارساز و مفید باشد را نداشته اند !
با تداوم روند فزاینده تورم در ایران کنونی ، و شدت یافتن کاهش ارزش پول ملی در میهن ما ، شرایط زندگی هم میهنان درونمرزی ما در داخل کشورشان ، در حد غیر متعارفی سخت و غیر قابل تحمل می باشد !
رسانه های داخلی از سقوط شرایط مادی بیش از ۸۰ درصد از خانوارهای ایرانی به زیر خط فقر جهانی خبر داده اند ؛ و این یعنی در سرزمینی با داشتن ثروت های فراوان از منابع طبیعی که در کشور موجود می باشد . هشتاد درصد از شهروندان آن ، در حد ممالک فقیر در جهان نیز ، از امکانات یک موقعیت مطلوب برای گذران زندگی خویش محروم هستند !
وب سایت « اقتصاد آنلاین » در این باره نوشته است: بر اساس خط فقر تعیین شده ( بانک جهانی ) برای اقتصادهای هم سطح ایران ، یک خانواده سه نفره ( با درآمد ریالی ) در برابر ( اقتصاد دلاری ) در ایران کنونی ، به درآمد ماهیانه ۴۰ تا ۵۰ میلیون تومان نیاز دارد تا فقیر محسوب نشود !
و این در حالی است ، که حداقل دستمزد یک کارگر مشمول قانون کار ، متاهل و دارای فرزند در ایران تحت سلطه حاکمیت ملاها ، با تمامی مزایا به ۱۱ میلیون تومان هم نمی رسد !
در این رابطه گزارش های منتشر شده در داخل ایران نشان می دهند ؛ افرادی در سمت ها و مقام های رئیس بانک ، رئیس اداره ، رئیس مجموعه های دوایر مختلف مراکز دولتی ، مدیر سرمایه گذاری و معاونت شعبه های بانک های متفاوت ، به طور متوسط ۳۵ میلیون و سیصد هزار تومان دریافتی دارند ؛ که حتی این گروه از کارکنان رده های بالا در کشور نیز ، به خاطر وجود عدم مدیریت صحیح از طریق مقامات سطوح بالای مملکت ، فاصله های قابل توجهی با خط فقر جهانی دارند . حال در نظر بگیرید که در برهه زمانی کنونی و مشکلات عدیده ای که هم میهنان درونمرزی ما در داخل کشور دارند . مردم مستمند مملکت در چه موقعیت سخت و تحقیر آمیزی زندگی می کنند ؟!
بنا بر گزارش های مرکز پژوهش مجلس شورای اسلامی که پیش تر ، از افزایش نرخ فقر در ایران در سال ۱۴۰۲ به ۲۰/۱ درصد خبر داده بود . معنای دردناک آن این است ؛ که ناتوانی سه چهارم از آحاد ساکنان و شهروندان ایرانزمین ، در بر آورده کردن نیازهای اساسی خودشان گویای این حقیقت است ؛ که مسؤلان حاکمیت اسلامی در کشور « آخوند زده » ما ، نیم نگاهی به این جریانات نمی اندازند ؛ و ترجیح می دهند که سرمایه های ملی همین مردم بی نوای ایران را ، یا به تروریست های خودشان درون منطقه بدهند . و یا به حساب های بانکی شان در خارج از ایران سرازیر نمایند !
از نظر منتقدان آگاه به شرایط دردناک اقتصادی مردم ایران ، رقم انتشار یافته در این باره ( افزایش هشتاد درصدی فقر در میان مردم ایران ) ، بسیار بیشتر و وخیم تر از آنچه که آمار مطرح می کند می باشد !
کارشناسان مسائل اقتصادی زندگی مردم ایران در داخل کشور بر این باور هستند ؛ که در صورت پیشگیری نشدن از پیشرفت این معضل ملی درون جوامع محتلف مملکت ، احتمال زیادتر شدن این درصد تحقیر آمیز وجود دارد ؛ و چه بسا با بی توجهی های مسؤلان به این قضیه ، رشد این مشکل در میان ۹۰ درصد از ساکنان کشور افزایش یابد !
و این به آن معناست ، که ده درصد باقیمانده که مرفه می باشند . سردمداران خود رژیم آخوندی و مزدوران جیره خوارشان هستند ؛ که فقط به منافع خویش توجه دارند و برای شان هیچ اهمیتی ندارد ؛ که نود درصد بقیه با چه مشکلاتی دست به گریبان می باشند ؟!
در صورت مبنا قرار دادن همین آمار ، با توجه به افزایش کاهش ارزش پول ملی در سال جاری ، و عدم تقویت قدرت خرید مردم ، بعید به نظر نمی رسد ، که این آمار آزار دهنده از مرز ۹۰ درصد هم عبور بکند ؛ و درصد کسانی که مشکلات اقتصادی شان بالاتر از دیگر اقشار کشور است . به بالای ۹۰ درصد هم برسد !
بررسی های مرکز پژوهش های مجلس آخوندی همچنین نشان می دهد ؛ که اقتصاد کشور پس از چهار سال رشد ادعائی بالای چهار درصد ، در بهار ۱۴۰۳ با کاهش ۲/۵ درصدی مواجه شده است . این کاهش به دلیل قطع شدن های برق صنایع ، افت صادرات نفتی و سیاست های انقباضی بودجه دولت بوده است . این مرکز ادعا نموده ، که رشد اقتصادی در سال های ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ به ترتیب ۲/۵ و ۲/۸ درصد باشد . که پائین تر از هدف ۸ درصدی برنامه هفتم توسعه در دولت کنونی حکومت اسلامی اعلام شده است !
این بخش از گزارش بازوی پژوهشی مجلس شورای اسلامی نیز ، تائید کننده نبودن چشم اندازی روشن برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم ایران است !
گزارش ها همچنین مطرح می کنند ؛ که در هفته های پیش رو ، جلسات تعیین حداقل مزد برای سال آینده برگزار خواهند شد ؛ که با نگرانی هرچه بیشتر فعالان و جامعه کارگری همراه شده است . چرا که برآوردها نشان می دهند ؛ که دولت در نظر دارد افزایش دستمزد را در محدوده ۳۰ درصد تعیین کند !
برآوردها همچنین از تورم سال آینده در ایران ، به بیش از ۴۰ درصد می پردازند ؛ و معتقد هستند که عقب ماندگی سال های اخیر ، در درآمد و هزینه های زندگی مردم ، با ناترازی درآمد در سال آینده ، می تواند معیشت خانوارهای کشور را ، با چالش های بزرگ تری رو به رو کند !
از نا بخردی های سردمداران حکومت اسلامی هم که بگذریم . تنش های متناوب میان برخی از کشورهای دنیا ، بروز نا آرامی ها در جهان به خصوص در خاور میانه ، که منجر به تغییرات متفاوت در ابعاد جنگ های کنونی میان روسیه و اوکراین ، و اسرائیل و حزب الله ، و رخدادهای مربوط به ایجاد بحران در بعضی از کشورهای دیگر ، موارد تاثیر گذاری بر بالا رفتن یا پائین آمدن نرخ ارزهای مختلف در معاملات بین المللی ، حتی در بازارهای ارز در کشورهای کوچک نیز تاثیر گذار هستند !
تا جائی که این ویژگی منفی در کشور ما ، از قیمت یک عدد نان تا بهای اجاره خانه یا خرید و فروش مسکن و سایر نیازهای مردم در داخل ایران ، بر روی نه فقط اقتصاد کشور ، بلکه سیاست های حکومت در مماشات شان با بیشتر ممالک دنیا موجب می شوند . که واردات اقلام خوراکی به داخل ایران نیز ، که در شرایط تحریم ها مشکل تر شده اند ؛ دولتمردان رژیم آخوندی ، بار سنگین مشکلات مدیریتی خودشان را ، بر روی شانه های ملت بی پناه ایران بگذارند ؛ و جهت برون رفت از مشکلات اقتصادی مردم ایران در کشور ، هیچ اقدام چاره سازی نکنند !
که البته بر همگی ما مبرهن است ؛ که این قوم بازمانده از بیابانگردهای صحرا نشین در چهارده قرن پیش در شبه جزیره عربستان ، کم ترین احساس مسؤلیتی نسبت به ملت زیر سلطه خویش ندارند ؛ و جز به منافع ضد ایرانی و مغایر با رعایت حقوق بشر نسبت به ایران و ملت آن نمی اندیشند !
در چنین شرایطی باید نخستین اقدام هم میهنان ما در داخل کشورمان ، براندازی حاکمیت پلید آخوندها از قدرت در کشورشان باشد ؛ که تا بتوانند پس از حدود پنج دهه از اسارت نزد این طایفه انیرانی ، خودشان را از تنگنای این مشکل بزرگ برهانند .
زیرا : « کس نخارد پشت من *** جز ناخن انگشت من » !