چه موردی بر پیکر کم تحرک اقتصاد آمریکا تأثیر منفی بزرگی دارد؟!

0
99

مشکلات اقتصادی در دنیا، به ویژه در میان کشورهای بزرگ یا پر جمعیت جهان، نه فقط بر روی بسیاری دیگر از جنبه های زندگی مردم داخل این ممالک ورشکسته تأثیر چشمگیری خواهد داشت؛ بلکه بر روی زندگی دیگر مردمان گیتی در سایر ممالک جهان هم مؤثر خواهد بود. چرا که در دنیای امروز، همه چیز مانند زنجیر به یکدیگر متصل اند. اگر یکی از حلقه های این زنجیر سائیده شده و با خطر گسستن آن از دیگر حلقه های زنجیر مواجه باشد؛ از شدت تحرک آن نیز کاسته می شود، و این منفعل گشتن بر روی حلقه های مجاور آن نیز تأثیر گذار خواهد بود. آنگاه آرام آرام انفعال هر یک از حلقه های آسیب دیده جانبی، ضعف خودشان را به همسایگان خویش هم سرایت می دهند. این نقیصه تا جائی پیش خواهد رفت، که بناگاه خطر بزرگ نابودی و از هم پاشیدگی کل هستی اجتماعی این زنجیر تردید ناپذیر خواهد بود!

اگر گسستگی مورد نظر در عالم واقعیت و نزد ملتها و ممالک این جهان، که مانند حلقه های زنجیر به هم متصل اند رخ بدهد؛ پس از مرحله سائیدگی یکی از این حلقه های حقیقی دنیای هستی، که منجر به تضییع شدن اتصال آن با حلقه های دیگر خواهد شد؛ غیر از جنبه عدم انسجام اجتماعی در آن، بر روی بسیاری دیگر از جنبه های حیات آن، از جمله زندگی اقتصادی و سیاسی و….. آن نیز تأثیرات منفی فراوانی خواهد گذاشت. و در این رهگذر خواهد بود، که مشکلات گوناگونی در زمینه های دیگر پیکره ی آن سامانه را به وجود خواهد آورد!

حدود هشتصد هزار تن از کارکنان بخشهای کوچک و بزرگ سازمانهای وابسته به دولت فدرال ایالات متحده آمریکا، برای نخستین بار طی 17 سال اخیر، دو شاخه کنگره آمریکا ( مجلس نمایندگان و سنای آمریکا)، تا ضرب الاجل تاریخ سه شنبه یکم اکتبر 2013، بر سر مفاد بودجه سال مالی 2014، به توافق نرسیدند؛ و موجب بیکار شدن حدود هشتصد هزار نفر از کارکنان دولت در سراسر ینگه گشته اند. تا جائی که حالتی نیمه فلج بر پوشش بیرونی و احتمالا برخی از بخش های درونی این کشور مستولی شده است! وقتی هم که در سرزمینی مانند آمریکا، خبری از اجتماع به هم پیوسته در همه مؤسسات دولتی آنجا نباشد؛ اتصال دانه های دیگر این حجم عظیم، که در ارتباط با توان مادی و معنوی، بالاتر از بقیه کشورهای گیتی است هم از میان می رود؛ و باعث از هم گسستگی سایر حلقه های آن می گردد. در این صورت خواهد بود که باید گفت: ” وا……ی به روزی که بگندد نمک. “!

چون این دیگر فقط آمریکا نیست که 800 هزار تن از کارمندان دولت در این کشور، به طور موقت از کار بیکار می شوند؛ بلکه آسیبی که بر این بزرگترین حلقه زنجیره ی جهانی وارد آمده، و بخش بزرگی از پیکره اجتماعی اش را سائیده و از جوش و خروش خارج نموده است؛ بلکه لطمات آن بر دیگر حلقه های نزدیک به آن هم خواهد رسید؛ و در این رابطه نخستین ممالکی که از سرایت این آلودگی معنوی در امان نخواهند ماند؛ کشورهای کوچکتر دنیا هستند؛ که هستی اقتصادی و سیاسی ایشان، رابطه مستقیمی با چگونگی رویدادهای مربوط ایالات متحده آمریکا دارند!

تا جائی که مربوط به شرح وظایف و مسؤلیت های رئیس جمهور یک سرزمین می باشد؛ خصوصا جائی که به طور فدرالی هم اداره می شود؛ رئیس دولت در یک حکومت، در حقیقت گماشته ای است که فرمانهای حزب متبوع خودش را اجرا می کند. باراک اوباما نیز از این قاعده مستثنی نیست و با تمام دبدبه و کبکبه اش، ناگزیر به انجام دادن مصالح حزبی خویش است. با توجه به اختلافات اصولی و آرمانی میان احزابی که در یک حکومت آزاد و مبتنی بر پایه های دموکراسی باشد؛ نفوذ دو حزب بزرگ جمهوریخواه و دموکرات در این کشور، به ویژه در مجلس نمایندگان که اکثریت اعضای آن جمهوریخواه می باشند؛ جهت جلوگیری نمودن از کامیاب شدن نماینده حزب رقیب در پایگاه اجرائی کشورشان، دست به هر کاری می زنند تا عملکردهای او را زیر سؤآل ببرند!

در اثر موقعیت اپیدمی بیماری اقتصادی در سراسر دنیا، ایالات متحده نیز در این رابطه با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کند. این مضیقه مالی بیش از بقیه به دست و پای رئیس جمهور کشور می پیچد و کارهای وی را مختل می سازد؛ از اینرو، حزب رقیب با سوء استفاده کردن از چنین شرایطی، و با ماندن شان بر سر عقیده خویش در ارتباط با به تصویب رساندن بودجه پیشنهادی سال مالی 2014، در صدد شکستن پایه های دولت اوباما هستند؛ تا ضمن در موضع ضعف قرار دادن حزب رقیب، از هم اکنون برای انتخابات دوره بعدی ریاست جمهوری در آمریکا، پایه های برنده شدن حزب شان در انتخابات آتیه را استوار بکنند.

خزان 2572 آریائی هلند

محترم مومنی روحی

 

 

مقاله قبلیسنای آمریکا بررسی تحریم‌‌های بیشتر علیه ایران را عقب انداخت
مقاله بعدیوزیر خارجه ایران سخنان نخست وزیر اسرائیل علیه ایران را محکوم کرد
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.