چهارم آبانماه، فرخنده زادروز شاهنشاه آریامهر

0
343

چهارم آبان زادروز شهریار ایراندوست، دلسوز و نمونه همه برتری های میهن پرستانه در کهندیارمان، شاهنشاه آریامهر اعلاحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی، بر خاندان جلیل سلسله پادشاهی پهلوی، و تمامی ایرانیاران راستین فرخنده و خجسته باد.

نام نیک و یاد فراموش نشدنی اش، تا درازنای تاریخ در میهن مان جاودان خواهد ماند؛ و هیچگاه از دل و دیده ما نخواهد رفت.

بزرگمردی که اگر دشمنی قدرت های به اصطلاح بزرگ جهان نبود؟ می توانست این کهندیار اهورائی را به جایگاهی بی نظیر در عرصه هستی برساند؛ که هرگز در هیچ کجای این دنیای بزرگ موجود نبود.

عبثا، که در آن برهه ننگین از تاریخ ایرانزمین، در آن هنگام ، ملت ساده انگار کشور بزرگ مان نتوانستند درک کنند؛ که چه پادشاه نامدار و مرد بزرگ و تاریخ سازی را، با چشمانی نمناک، از خطه زرخیز دیارشان ، راهی سرزمین های دیگر می کنند؟

شاه شاهان، بزرگمرد آریامنش ، تا به ابد نام بزرگ و یاد فراموش نشدنی و خدمات ارزنده و بی شائبه ات به ایران و ایرانی، در دفتر تاریخ این کهندیار اهورائی جاودانه خواهد ماند. تا جائی که نسل های آینده در ایران نیز، هرگاه بخواهند که از پادشاهی بزرگ و میهندوست و بی همانند در سرزمین خود شان سخن بگویند؟ بی تردید، جز به نامی افتخار برانگیز و فراموش نشدنی شهریاری مانند « محمدرضا شاه پهلوی » بزرگ آرتشتاران آریامهر » اشاره نخواهند نمود.

آسوده بخواب، که نامت، در کنار دیگر نام های افتخار برانگیز دیارمان، نمونه همه برتری های تاریخی در خطه زرخیز این کهندیار باستانی جاودانه خواهد ماند.

مقاله قبلیورود ترکیه به مناقشه مصر و اتیوپی
مقاله بعدیجایگزینی کودک‌ مادری بجای کودک‌ همسری
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.