آیت الله مهدوی کنی پس از 83 سال عمر ( فرض می کنیم با عزت ) از دنیا رفت؛ دقایقی بعد ، رئیس جمهور پیام تسلیت داد؛ و به مدت دو روز در سراسر کشور عزای عمومی اعلام کرد. چند دختر و زن جوان اصفهانی، قرار است که تا آخر عمرشان، با صورت ها و بدن سوخته شده از اسید زندگی بکنند؛ بعد از بیست روز، رئیس جمهور دولت امید و تدبیر، هنوز هیچ حرفی در این باره نگفته است!!
ما که به صورت جوانان خودمان اسید می پاشیم؛ بدیهی است که اگر تکنولوژی پیشرفته هسته ای داشته باشیم؟ از آن فقط و فثط برای مسائل صلح آمیز استفاده خواهیم کرد. (قابل توجه 1+5 که مذاکرات هسته ای با جمهوری جهل و جنایت را همچنان ک…..ش می دهند.)!!
ما در مملکتی زندگی می کنیم، که آب پاشی جوانان و پیران جهت بازی و تفریح به سوی همدیگر همواره جرم است! ولی اسید پاشی جهت انجام اعمال تروریستی، و ایجاد رعب و وحشت در جامعه، بر مردم بی گناه آنجا، همواره آزاد است و امر به معروف تلقی می گردد!!
چهارتا ” هپی ” روی پشت بام زدند و رقصیدند؛ پلیس با افتخار گفته که: ” شش ساعته آنها را دستگیر کرده ایم.” حالا یازده روز است، که داخل خیابان بر روی دختران و زنان ایرانی در اصفهان اسید پاشیده اند؛ اما پلیس هنوز به دنبال یافتن ” سرنخ ” این قضیه است!!
دو دوتا چهارتا، روی همه زنها که نمی شود اسید پاشید. آقایانی که خیلی زود و با دیدن یک تار موی زن تحریک می شوند؛ آیا بهتر نیست که روی خودشان اسید بریزند؟!
بعد از اسید پاشی ها، احتمالا این جانیان، دوباره سنّت حسنه زنده به گور کردن دخترها در بدو تولد ایشان را هم احیا خواهند کرد. چون هدف نهائی آنها بازگشت به دوران جاهلیت و قوانین آن دوران است !!
وقتی که در کشوری، مسؤلان قضائی آن، سفارش اکید به سنگسار کردن داشته باشند؛ بدیهی خواهد بود، که از دیدگاه ایشان، اسید پاشی بر روی ملت، نوعی لطف کردن به آنها، و تسامح و تساهل در مورد مردم خطاکار محسوب خواهد شد!!
رهبری که بشنود، چنین ظلم هائی در زمان حاکمیت وی بر مردم کشور روا داشته می شود؛ اما همچنان سکوت کند و هیچ اشاره ای در مورد هر چه سریع تر رسیدگی کردن به این رویداد وحشیانه نکند. خودش سردسته جانیان و تروریست های حکومت خودکامه و ضدبشری خویش است !!
شرم شان باد، که روی تمامی دیکتاتورهای وحشی جهان، از آغاز شکل گیری هستی تا کنون، را سپید کرده و می کنند. ولی روزگار مردم یک مملکت اشغال شده را، با آزارهائی که به آنها روا می دارند؛ و تحمیل حاکمیت ددمنشانه خویش بر آنها، روز به روز تیره تر و تار تر می نمایند؛ و زندگی ایشان را آمیخته به تلخی و مرارت نموده، و آن را غیر قابل بهره برداری مفید که یک انسان از نوع زندگانی اش انتظار دارد کرده اند!
برای تک تک مسؤلان این جمهوری ننگین، و حاکمیت بری از تخصص مملکت داری آن، و دولت فرمایشی و تحمیلی و بی کفایت جمهوری پلید اسلامی، از رأس هرم منفور حکومت منحوس اسلامی، تا پیرامون آن که نوکران جاه طلب و مزدور صفت آنها هستند؛ و پیوسته به چنین کردار ضد بشری می پردازند؛ طول عمر با ذلت و مرارت و اندوه، که توأم با همه سختی های دیگر که در این روزگار موجود هستند؛ را از صمیم قلب آرزو می کنیم. و همگی شان را به درک اسفل السافلین ( پائین ترین طبقه دوزخ، که بدترین و سخت ترین زندگی های ابدی در آنجا شکل می گیرند.) و جایگاه ابدی کاسبان زر و زور در این دنیای فانی می باشد می سپاریم!
محترم مومنی