دیدگاه بسیاری از صاحبنظران مسائل حکومت کنونی در ایران، به خصوص در ارتباط با چگونگی مماشات سران بری از تعقل جمهوری اشغالگر آخوندی با وضعیت پر خطری، که ایشان و حکومت شرورانه و جنایتکار شان را تهدید می کند؛ و آنان را بیش از پیش، در خطر بسیار حاد و مخاطره آمیز سرنگونی قرار داده این است: که آنها به جای ایجاد تمرکز، بر روی پاک نمودن اشتباهات متعدد خود، برای رهائی از سرنگونی محتوم رژیم منفورشان، « در جهت خلاف حرکت آب » ، درون رودخانه پر تلاطم ویران گشتن حاکمیت استبدادی شان در حرکتی شتابانه می باشند. غافل از این که چنین کنش نادرستی، زوال حکومت بری از انسانیت آنان را شتاب افزون تری هم می بخشد!
سران نظام همواره بدون نظم و بری از شرافت اخلاقی و مدیریت صحیح جمهوری رو به فنای آخوندی، همگی شان، از سید علی رهبر رژیم و حسن روحانی رئیس جمهور دولت بی کفایت حکومت بی خردان در ایران کنونی گرفته، تا سایر مدیران نهادهای حکومتی و دولتی در بدنه ی منحوس حاکمیت استبدادی ایشان، بیش از مردم ایران و حتی بیش از کارشناسان مسایل سیاسی در جهان، بر امر به زودی نابود شدن حکومت اهریمنی خود واقف می باشند. اما، از آنجائی که پیوسته در همه زمینه های حکومتی و دولتی، کاملا بی خردانه عمل می نمایند. اکنون نیز که کوس رسوائی به زودی زوال یافتن حاکمیت زبون و ذلیل و اهریمنی شان، در فضای سراسر گیتی به صدا درآمده است. به جای گزیدن تمهیدات سیاستمدارانه جهت رهائی از این امر ناخواسته، درون مسیر اشتباهات همیشگی خودشان، چنان سرعتی به آن داده و پیش می روند؛ که گوئی خود مستبدشان هم می خواهند و در نظر دارند؛ که « تیر خلاص » را خودشان بر موجودیت پلید حکومت ضد بشری خویشتن بزنند!
البته تیر خلاص اصلی را، دلاور مردان و دلیر زنان ایرانزمین، از سال ۱۳۹۶ تا آبان ۱۳۹۸ خورشیدی، چندین بار بر پیکر شوم و اهریمنی و جنایتکار حاکمیت ضد ایرانی این تبهکاران اشغالگر و خون آشام زده اند. اما، از باب آنکه در تمامی آن اعترضات خیابانی، تعداد زیادی از هم میهنان عزیزمان، به ویژه جوانان غیور ایران مان، مورد حملات وحشیانه و مسلحانه این اهریمنان واقع گشته، و جان عزیزشان را در این حرکات میهن پرستانه از دست داده و خانواده های خود را در سوگ خویش نشانده اند. و متاسفانه در اثر هجوم وحشیانه مزدوران رژیم ننگین آخوندی و کشتار بی رحمانه این فرزندان دلاور ایرانی، تیر خلاص های مربوطه از سوی مردم کشورمان، بر پیکر شیطانی این حکومت خودکامه و قدرت پرست و سودجو کارگر نیفتاده، و این نامردمان، همچنان در مسیر ستمگری های خودشان پیش رفته و هرگونه ظلم و بیدادی را بر مردم ایران روا می دارند!
اما اکنون، این فقط ملت شریف ایران نیستند؛ که به هر چه زودتر نابود گشتن حکومت آخوندی در کشورشان دل بسته و به آن می اندیشند. بلکه دولتمردانی از سایر ممالک گیتی نیز بر این باورند: چنانچه هر چه زودتر، این حاکمیت شرور و شیطانی و ضد بشری، از حیطه ی اختیار ساقط گردیده و نابودی اش حتمی بشود؟ نه فقط مردم ستمدیده ایران، بلکه بسیاری دیگر از مردمان سایر سرزمین های دنیا نیز، رنگ آسایش و آرامش و امنیت را خواهند دید!
بر این اساس، بسیاری از حکومت های موجود در جهان، که به دلائل آشکاری، یا در زیر یوغ حضور نایبان جنایتکار جمهوری جانی پرور آخوندی در کشورشان، مورد همه گونه آزار و ظلم و ستمی واقع می شوند. از شر حضور این افراد زورگو و قدرت پرست رهائی می یابند. حتی حکومت های کشورشان، که زبونانه تن به نوکری خامنه ای و حاکمیت بیدادگر او داده اند. نیز طعم آسایش و استقلال فکری خویش در اداره سرزمین اشغال شده شان را خواهند چشید!
این مورد بیش از ما و سایر مخالفان رژیم بیدادگر ملاها، بر تک تک دست اندکاران جمهوری مافیائی اسلامی واضح و آشکار است؛ که عمر ننگین حکومت پلید و جنایت پیشه شان پایان یافته، و چیزی نخواهد گذشت؛ که از اوج قدرت به حضیض ذلت و نابودی سرنگون خواهند شد!
به گونه منطقی سران رژیم آخوندی در ایران، اکنون می بایست که به « جبران مافات » بپردازند؛ و کاری چاره ساز بکنند؛ که دل مخالفان خود، چه درون ایران و چه برون از مرزهای کشور را به دست بی آورند. تا که در این رابطه بتوانند، بر عمر ننگین رژیم تروریست پرور خویش بی افزایند؛ و چند صباحی بیشتر بر اریکه قدرت باقی بمانند و به ظلم و ستم و جنایات خویش ادامه بدهند!
اما خوشبختانه اکنون چنان « قافیه را باخته اند » ؛ که به جای دلجوئی از مردم رنجدیده ایران، و به تفاهم رساندن خودشان با مخالفان خارجی خویش، « به سیم آخر » زده اند؛ و « خلاف مسیر آب رودخانه » در حرکت می باشند!
انجام دادن چنین خطاهای فاحشی به دلیل آن است؛ که میان خودی های شان نیز تناقض بسیار در دیدگاه های شان وجود دارد؛ و هر یک فقط « سنگ خودش » را بر سینه ی زیاده طلب خود می زند!
امروز مقام عظما چیزی می گوید، فردا ریاست جمهوری به گونه ی غیر مستقیم، پاسخ های دندان شکنی به رهبری می دهد؛ که برای کسی پوشیده نمی ماند؛ که هدف او کیست و موضوع چیست؟!
امروز شیخ حسن رئیس جمهور، سخنانی را می گوید و ایده های شخص خودش را مطرح می سازد. فردا سید علی رهبر، دانشجویان و مداحان را نزد خویش فرا می خواند؛ تا طی سخنانی که برای آنان می پراکند. پوزه ی رئیس جمهور و هواداران اش را به خاک مذلت او بمالد!
و این دور تسلسل، در شرایطی ادامه می یابد؛ که از یک سو، شیوع گسترده بیماری « کووید ۱۹ » برآمده از ویروس کرونا در کشور بیداد می کند؛ و از سوئی دیگر، درفشانی های غیر متخصصانه مقام رهبری، علیه حملات موشکی اسرائیل بر مواضع و پایگاه های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه، آنقدر نا به جا و عاری از تفکر و بی پروا ادا می شوند؛ که نه فقط خود مقامات اسرائیلی، بلکه بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان و تحلیگران کارکشته در دنیا نیز، وی را دنباله رو شخصیت منفوری مانند « آدولف هیتلر » قسی القلب و ضد یهودی معرفی می نمایند!
و اینها همه، خودکشی به سبک حکومتگزاران و دولتمردان رژیم آخوندی ملاها در ایران کنونی است؛ که به جای عقلائی اندیشیدن و تمرکز بر حفاظت نمودن از حاکمیت رسوا و رو به نابودی خودشان، در دل رود متلاطم زبونی و ناپایداری خویش دست و پا می زنند؛ که گوئی این هم یکی از دستورات فقهی شیعی ایشان است؛ که به جای یافتن راه حلی مناسب برای مشکلات پیش آمده، خود « صورت مساله » را پاک کنند!
بیهوده نبوده و نیست که بزرگان دنیای سیاست و مملکت داری در میهن مان، آرمان شان این بوده است : « آفریدگارا، دشمنان ایران و ایرانی را، از نادان ترین ها قرار بده » !
محترم مومنی