با این که بزرگ ترین آرزوی همه ایرانیان میهن پرست، ساقط شدن هر چه زودتر جمهوری ننگین آخوندی در کشورشان است. اما بدون تردید، روشی را که پرزیدنت ترامپ در نظر دارد را نمی پسندند؛ و آرمان شان، سقوط ناگهانی هرچه سریع تر رژیم ملاهای حاکم در ایران، و نابود شدن کلیت نظام بدنام جمهوری پلید اسلامی است!
با خبرهائی که می شنویم؛ و با مشاهداتی که از سفرهای چپ و راست مقامات مهم تعدادی از کشورهای صاحب نام به ایران و ممالک دیگر داریم. به نظر می رسد که پرزیدنت ترامپ می خواهد؛ آخوندهای اشغالگر حاکم بر ایران را، به طریقه و سبک خوراک « قورباغه آب پز » که در برخی از کشورهای شرق و جنوب شرقی قاره آسیا مرسوم است به هلاکت برساند!
هواداران و دوستداران این خوراک مشمئز کننده(دست کم نزد بیشتر ما ایرانی ها، و به ویژه از نظرگاه بسیاری از مسلمان های دنیا) ، قورباغه زنده را در ظرفی که محتوی آب سرد است میگذارند؛ سپس حرارت شعله ی اجاق زیر ظرف مورد نظر را، بر روی حداقل تنظیم می کنند. تا که قورباغه بیچاره، آرام آرام گرم شود؛ و به تدریج با بالا رفتن درجه حرارت آب داغ گردد. در انتها نیز از شدت گرمای آب در حال جوشش، بمیرد؛ و برای خوردن متقاضیان خود آماده شود!
با توجه به این روش است؛ که رئیس جمهوری آمریکا فشارهای مستولی بر حکومت اسلامی در ایران را، با کم ترین آنها آغاز نموده، و در صدد آن است که به مرور، شعله های مربوطه را افزایش بدهد. تا که با اضافه شدن درجه حرارت درون دیگ حاکمیت جنایتکار جمهوری پلید آخوندی را وابدارد؛ که به تدریج یکی یکی شان بعد از همدیگر، جام شوکران نابودی رژیم اشغالگرشان را سر بکشند؛ و همه گیتی را، از شر وجود منفور خویش برهانند!
شاید آقای ترامپ نمی داند؛ که درجه تنفر مردم ایران از این حکومت اهریمنی، دیگر کم ترین حد و مرزی ندارد. و طاقت و تاب و توان شان در مورد حضور این افراد منفور و جنایت پیشه به صفر رسیده است؟!
اما هموطنان نجیب و میهن پرست مان، مخصوصا درونمرزی های ستمدیده و جان به لب رسیده، به درستی می دانند؛ که با چه افراد بری از خصوصیات انسانی سر و کار دارند؛ همین ها نیز ضروری می دانند؛ که سریع تر از آنچه که به ذهن پرزیدنت ترامپ و تیم او برسد؛ ستون های کم دوام و پوشالی کاخ ستمگری سردمداران مفلوک جمهوری واپسگرای آخوندی را، با دست های توانا و پر کفایت خویش بلرزانند. تا که کاخ امپراطوری مخوف این شیاطین بیدادگر را، چنان فرو بپاشند؛ که سرنگونی شان حتمی و تردید ناپذیر باشد!
از آغاز سفر رئیس جمهور و بانوی اول ایالات متحده به کشور ژاپن، جمله ای را که وی در نشست مشترک با نخست وزیر ژاپن آقای « شینزو آبه » بیان نمود. در تمامی بخش های خبری بیشتر رسانه های دیداری و شنیداری به نظر و گوش جهانیان رساندند: « آمریکا در پی تغییر رژیم در ایران نیست؛ و این کشور حتی می تواند؛ با همین حکومت فعلی نیز به کشوری بزرگ تبدیل شود.» وی در بخش دیگری از سخنان خود به این نکته اشاره کرده است؛ که او حتی می تواند دولت کنونی رژیم را تقویت کند!
بعضی از تحلیلگران می گویند؛ که این سخنان ترامپ فقط جنبه بازارگرمی دارد؛ و می خواهد سران رژیم آخوندی در ایران را تشویق کند. ایشان همچنین معتقدند؛ و بعید می دانند که ترامپ این سخنان را صادقانه بیان کرده باشد!
آنچه که مسلم است. آقای ترامپ چه این سخنان را صادقانه گفته باشد و چه نه؟ مردم ایران از این بیانات سخیف و آخوند خوشحال کن رئیس جمهور ینگ دنیا خشنود که نیستند بماند؛ بلکه از آن عصبانی و ناراضی هم می باشند. برای آگاهان به مسائل سیاسی هم مسجل است؛ که این بیانات ترامپ در کشور ژاپن، فقط جنبه سیاسی دارد؛ و با دیدگاه تجاری و اقتصادی هم مطرح گشته است. زیرا از موقعی که ناو جنگی عظیم و هواپیما بر « آبراهام لینکلن » ، در خلیج همیشه پارس لنگر انداخته است. فقط عربستان سعودی به تنهائی از آمریکا، به مبلغ هفتصد میلیارد دلار سلاح های مختلف جنگی خریده است. چه بسا سایر همسایگان ایران نیز، به خصوص بعضی از شیخ نشینان منطقه خاورمیانه، از جمله امارات متحده عربی، بحرین و قطر و …. هم، به همین مبلغ یا بیشتر، از ایالات متحده تسلیحات جنگی خریداری کرده باشند!
البته داد و ستد آنان به ویژه در موقعیت کنونی، تا حدود زیادی منطقی به نظر می رسد. ولی آنچه که کاملا عاری از منطق و بری از انسانیت است. ایجاد دلهره در میان مردم بی پناه ایران است؛ که طی چهار دهه اخیر، و به خاطر سیاست های پولساز و انحصار طلبانه دولت های مختلف آمریکا، از آن موقع تا کنون، در بدترین شرایط ممکن زندگی می کنند؛ و هم اکنون بعد از اینهمه سال، که با سختی های فراوان رو به رو بوده اند. در این برهه ی تاریخی، حتی ملزومات کنونی زندگانی خود و خانواده شان را هم، نمی توانند به راحتی تامین و مهیا نمایند!
بدیهی است که غیر از درصد اندکی از ایرانیان طرفدار رژیم ننگین اسلامی، بقیه مردم شریف کشورمان، از به وجود آمدن چنین شرایطی در مملکت خودشان، بسیار اندوهگین و ناراضی باشند. اما جهت نشان دادن این معنا به دیگران، می بایست که فقط به بیان کردن نارضایتی های خودشان نسبت به آخوندهای حاکم در کشورشان قناعت نکنند. بلکه با زیرپا گذاشتن بیم و هراس خود از دشمن داخلی خود، و طرد نمودن خصلت منفی بی تفاوتی از وجود خودشان، با ارائه انرژی های مثبت به همدیگر، یکباره و به طور همگانی به پا خیزند. تا با اتکاء کامل به توانمندی های خویش، و به وجود آوردن اعتماد به نفس کارساز در موجودیت میهن پرست شان، نه فقط به ترامپ و امثال وی، بلکه به سایر حکومت های موجود در دنیای کنونی هم نشان بدهند؛ که جز خودشان به هیچ کس دیگری با هر پست و مقامی که داشته باشد. اطمینان و اعتماد ندارند. زیرا که بدون تردید: « کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من » !
محترم مومنی