چرا ترامپ در ۲۲ ژوئن ۲۰۱۹، تصمیم اش برای حمله به ایران را تغییر داد؟! بقلم بانو محترم مومنی روحی

0
300

در آن روز( بیست و دوم ژوئن ۲۰۱۹ میلادی ) هواپیماهای جنگی ایالات متحده آمریکا، که بر اساس تصمیم قبلی ریاست جمهوری این کشور، جهت بمباران کردن اهداف از پیش تعیین شده حکومت ایالات متحده، به طرف مکان مورد نظر پرواز کردند. ده دقیقه مانده به مقصدی که می بایست هدف هائی از پیش تعیین شده، مانند پایگاه های اتمی جمهوری اسلامی را بمباران بکنند. از واشنگتن دستور بازگشت به موضع پروازشان را دریافت کردند؛ و به آنها اجازه ادامه دادن به ماموریت شان داده نشد. چون کل ماموریت مربوطه، از سوی پرزیدنت ترامپ لغو گردید!

آیا این جملات قدیمی اما دارای کاربرد فراوان را به یاد می آورید؟ که می گفت: « گفتی شنیدم، دوباره گفتی باور کردم، وقتی که برای بار سوم تکرار نمودی، یقین حاصل شد؛ که باید به آنچه که مطرح می کنی شک نمایم. ولی موقعی که اصرار داشتی باورت کنم؛ کاملا برایم محرز گردید. آنچه که می گوئی، ارزش پذیرفتن و باور نمودن را ندارد.»!

می گویند: کسی که می خواهد کاری را به انجام برساند؛ اگر واقعا قصد آن را داشته باشد. یکباره و بدون مطرح کردن نیتی که دارد، یا این که از پیش در باره اش با دیگران سخن گفته باشد. تصمیم خویش را عملی می کند؛ و به دیدگاه های مخالف یا موافق با کار انجام شده نیز، کم ترین بهائی نمی دهد؛ و مقصود و اراده خود را عملی می سازد!

اینگونه است مساله تصمیم گیری دونالد ترامپ، در ارتباط با حمله نظامی کشور اش به ایران زیر سلطه ی حاکمیت جنایتکار و تروریست پرور آخوندی، که هم به قول خودش، مردم ایران را از این مصیبت چهل ساله نجات بدهد؛ و هم منطقه خاور میانه را، از لوث وجود همدستان تروریست آنها پاک سازد. تا که در این رهگذر، آرامشی دوباره بر کل گیتی سایه افکند؛ و آسایشی آمیخته به لذت فراوان، از زندگی و موهبات آن را، به ساکنان این کره خاکی باز گرداند!

گفته شده است؛ که استدلال آقای ترامپ، از باز پس خواندن نیروی هوائی آرتش آمریکا از حمله نظامی به ایران، صرفا به این دلیل بوده است؛ که نخواسته تعداد بی شماری از مردم بی گناه، در این رابطه جان شان را از دست بدهند و کشته بشوند. البته و صدالبته، که این ایده ای انسانی و صلح طلبانه است. به شرط آن که برای رفع مشکل مورد نظر، که آن حمله نظامی ناتمام را ایجاب می نموده، از قبل طرح و برنامه ریزی کارسازی را آماده استفاده می نمودند. تا که به خامنه ای و روحانی و ظریف و علم الهدی و جنتی و رئیسی و لاریجانی ها، و بقیه این بی مایگان ایران برباد ده، اجازه چنین رجز خوانی هائی را نمی دادند؛ و باب اهانت های بی پروای این نابخردان را، به روی خود و کشورشان باز نمی کردند!!

ولی آنچه که مسلم است؛ ترامپ فرد بی تجربه و بی سیاستی نیست. احتمال هم دارد، که سخن اش درست بوده و از کشته شدن عده ای افراد غیر نظامی و غیر دولتی و عادی هم ابا داشته است. اما از ابتدا نیز هیچ ضرورتی وجود نداشته، که ایشان برای ترساندن سردمداران رژیم ملاها در ایران، و واداشتن شان به تبعیت از خواسته های رئیس جمهور ایالات متحده، از روش های مطلوب و کارساز دیگری بهره می برد؛ تا که اجباری به حمله نظامی علیه جمهوری قالب تهی کرده آخوندی نباشد؛ و به هیچوجه به آن نپردازد؟!

لازم به بیان است، پیش کشیدن ممنوعیت غنی سازی اورانیوم برای سران رژیم اسلامی در ایران، و در نهایت، ایجاد کردن محدودیت های هسته ای برای حاکمیت استبدادی آخوندها، فقط به دلیل عدم اعتمادشان به اینها نبوده و نیست. زیرا این مملکتی که در خاورمیانه مستقر است؛ و در چهار دهه گذشته، اقدام به ساختن یکی از بزرگ ترین نیروگاه های اتمی در کشور کرد. سرزمین همواره سرافراز ایران ما، به پادشاهی اعلاحضرت محمدرضا شاه پهلوی بود؛ که بدون هیچگونه ممنوعیت و محدودیتی، به این کار بسیار مهم پرداخت؛ و در استان جنوبی کشورمان در بوشهر، اقدام به تاسیس کردن « پایگاه اتمی بوشهر » نمود!

از آن پس، آرام آرام بقیه کشورهای نزدیک به ایران، مانند هند و پاکستان و برخی دیگر نیز، به این مهم دست زدند. تا که ضمن تامین کردن امکانات صلح آمیز برای کشورشان، بتوانند به صنایع اسلحه سازی و غیره هم دست بزنند!

آنها( کشورهائی که بعد از ایران، اقدام به تاسیس پایگاه اتمی در کشورشان نمودند. ) ؛ اکنون دارای بیشترین امکانات هسته ای( البته با درصد پائین از غنی سازی اورانیوم، برای همان هدف های صلح آمیزشان ) می باشند. اما مردم ایران، به خاطر حضور یکی از بدترین حکومت های دیکتاتوری دنیا در کشورشان، اجازه استفاده از امکانات پیشرفته کنونی در جهان را ندارند. از آن رنج آور تر، نامیده شدن خود و میهن شان، به داشتن حکومتی جلاد و تروریست پرور و جنگ افروز است؛ که هم اکنون به آن شهرت دارند. به همین دلیل نیز، از سوی دیگران به ویژه از طرف کشورهای متخاصم با جمهوری آخوندی، پیوسته در مظان تردید و عدم اعتماد و اتهام جهانیان نسبت به خود و میهن شان نیز می باشند!

جمهوری منفور اسلامی در ایران، به عنوان بزرگ ترین خطر در منطقه شهرت دارد. چون که مدام به تهدید نمودن تعدادی از کشورها می پردازد. در امر محدودیت غنی سازی اورانیوم هم، از هیچ ابرقدرتی مخصوصا آمریکا حرف شنوی ندارند؛ و با ارسال سلاح های هسته ای بسیار قوی به سوی زیر مجموعه های تروریست خودشان، عدم هم آوائی با دولتمردان صلح دوست سایر ممالک دنیا، آنان را مانند « اکوان دیو »، چنان ترسناک و وحشت آفرین معرفی می نماید؛ که کم ترین اشتباهی که مرتکب بشوند. باعث جبهه گیری های سایر سرزمین های جهان، به ویژه آنانی که از قوی تر شدن همسایه شان ایران، به هر شکل و به هر نحوی واهمه دارند. و با اصرار از دوستان قدرتمدار خود در دنیا می خواهند. تا که آنان را در برابر ایرانی با حضور چنین حکومت جنگ طلبی، حمایت نموده و تنها نگذارند!

ولی آقای ترامپ هدفی گسترده تر از حمله نظامی به جمهوری اسلامی را دارد. زیرا که جمهوریخواهان آمریکا به درستی می دانند؛ که اسباب فروپاشی حکومت پادشاهی پهلوی، و شکل گرفتن انقلاب سیاه و شوم آخوندی در ایران، و روی کار آمدن این حاکمیت اهریمنی، توسط حزب رقیب شان( دموکرات های آمریکا ) فراهم گشت. و آنها بودند که این جانیان را به چنین قدرت جهنمی رساندند!

از اینرو و بدون کم ترین تردیدی، در مرتبه نخست، بزرگ ترین هدف ریاست جمهوری آمریکا در این برهه زمانی ( دست کم به خاطر ایستادن در برابر منویات دموکرات ها) سرنگون ساختن حاکمیت ملاها در ایران است؛ که اگر به آن توفیق نیابد؛ وادار کردن آنها به دست کشیدن از تولیدات هسته ای آنان می باشد. اما روضه خوان های زیاده طلب و قدرت پرست، جهت سپاسگزاری از تمهیدات ناجوانمردانه سران حزب دموکرات ایالات متحده، که در زمستان ۱۹۷۹ میلادی، ایشان را به چنین قدرت مافیائی رسانده اند. زیر بار این خواسته ترامپ نخواهند رفت( ایجاد تغییرات در کنش های تروریست پرورشان در منطقه ) !

به این ترتیب، باید منتظر ماند و دید؛ که بالاخره کدام شان حرف خویش را به کرسی خواهند نشاند؟! به پندار نگارنده این نوشتار، دموکرات های آمریکا، گام های نخست جهت برکناری ترامپ از این مقام و پیشروی هائی که داشته است؛ و عدم برگزیده شدن دوباره وی، برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ میلادی را برداشته اند. چرا که با حیله های بسیار زیاد توانسته اند؛ چهار تن از نمایندگان کنگره آمریکا را، که همگی شان بانوانی با تبار خارجی هستند؛ و وظیفه قانونگزاری را در کنگره این کشور بر عهده دارند؛ آماده پرخاش و بی حرمتی کردن به ترامپ نموده بودند. اکنون که رئیس جمهور کشورشان، علیه ایشان ( چهار زن مسلمان خارجی تبار کنگره ) سخنانی را بیان کرده، و از روی عصبانیت، مطالب ناسنجیده ای را در رابطه با کردار و گفتار آنها بیان نموده است. در صدد استیضاح دونالد ترامپ هستند. تا جبران اهانت های او نسبت به اعضای حزب رقیب ( دموکرات ها) خصوصا باراک اوباما و هیلاری کلینتون، را در ارتباط با تنش هائی که رئیس جمهوری آ»ریکا با آنها داشته را بنمایند!

مجلس نمایندگان آمریکا، که تحت رهبری دموکرات ها می باشد قرار است در خصوص قطعنامه آنچه « محکومیت اظهارات نژاد پرستانه پرزیدنت ترامپ در مورد اعضای کنگره » نامیده اند رای گیری کند. این رای گیری، پس از چند توئیت رئیس جمهوری آمریکا صورت می گیرد؛ که در آنها( در توئیت های پرزیدنت ترامپ، به چهار نماینده زن اقلیت نژادی کنگره حمله کرده است!
« استنی هویر » رهبر اکثریت مجلس نمایندگان، این رای گیری را اعلام کرد و گفت: امیدوار است؛ که قانونگزاران جمهوریخواه، « کشور را مقدم بر حزب » بدانند؛ و به نفع این قطعنامه، همسو با دموکرات ها رای بدهند!

بخشی از متن این قطعنامه می گوید: که « اظهارات نژادپرستانه پرزیدنت ترامپ، قویا محکوم می گردد. در بخش دیگری از این بیانیه هم می گوید: پرزیدنت ترامپ اظهار می کند: هموطنان آمریکائی که مهاجر هستند؛ و یا کسانی که از دید او مهاجر به نظر می رسند؛ باید به کشورهای دیگر برگردند؛ و او از مهاجران و پناهجویان، به عنوان « مهاجمان » یاد کرده است!

ایلهان عمر، الکسندریا اوکاسیو کورتز، رشیده طلیب و آیانا پریسلی، چهار قانونگذار زن و مسلمان دموکرات هستند؛ که هدف حملات توئیتری رئیس جمهور آمریکا قرار گرفته اند. از بین این چهار تن، ایلهان عمر متولد خارج از آمریکا (سومالی ) است. قانونگزاران آمریکائی شهروندان این کشور هستند. ایلهان عمر و رشیده طلیب، اولین قانونگزاران زن و مسلمان در کنگره آمریکا می باشند؛ و صراحتا خواستار استیضاح رئیس جمهور آمریکا شده اند!

دونالد ترامپ روز دوشنبه پانزدهم ماه جاری ( ژوئیه ۲۰۱۹ میلادی ) ضمن رد انتقادات به توئیت هایش به خبرنگاران گفت: نگران این موضوع نیست. « چرا که افراد بسیاری، موافق توئیت های او هستند. » وی در پاسخ به این پرسش : « آیا توئیت های او نژاد پرستانه بوده یا خیر ؟ » چنین گفته است: « خیرا ، ابدا »!

با توجه به روایت بالا از مقابله های خصمانه دموکرات ها با ترامپ، احتمال زیاد وجود دارد؛ که رئیس جمهوری آمریکا، از باب آن که به دموکرات ها « ایذ » ندهد؛ تا که علیه وی مورد سوء استفاده قرار بگیرد. ترجیح داده است؛ که در شرایط کنونی، دست از حمله نظامی به ایران بردارد؛ و در درجه نخست، همچنان با دیپلماسی، مشکل با جمهوری اسلامی را حل کند. چنانچه سران حکومت فاسد و ضد ایرانی ملاها در ایران، روی شان را از حد معمول زیادتر بکنند؛ و بیش از پیش قصد کنار آمدن با حکومت کنونی آمریکا را نداشته باشند. در آن صورت، دونالد ترامپ به کاری دیگر خواهد پرداخت. که نه فقط دموکرات ها را به اعجاب وا بدارد؛ بلکه جهانیان را نیز به تعجب کردن وا بدارد!

کافی است که وی، به اسرائیل یا عربستان سعودی که سلاح های پیشرفته جنگی از آمریکا می خرند؛ را وادار سازد؛ که دولت های این کشور، از دو سوی مخالف به رژیم آخوندی حمله کنند. سپس ایالات متحده آمریکا، که با هر دوی آنها دوستی و هم پیمانی دارد. به طور قانونی به پشتیبانی از دوستان آمریکا بپردازد؛ و هر سه با هم پوزه ی آخوندها را به خاک بمالند!

در این صورت، دموکرات ها به هدف سخیف و خودمحورانه خویش دست نخواهند یافت. بلکه با چنین کارهای غیر منطقی که به انجام می رسانند. اسباب ترقی بیشتر دونالد ترامپ را نیز فراهم خواهند نمود!

محترم مومنی

مقاله قبلیتوسعه داروهای جدید درمان آسیب‌های نخاعی با کمک گورخرماهی
مقاله بعدییوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درگذشت
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.