باورنکردنی است، در یک عملیلت نظامی چند ساعته که خوشبختانه با کمترین هزینه و تلفات انسانی برگزار شد، شهر کرکوک، پایگاه هوایی و چاه های نفت آن به دست ارتش عراق و شبه نظامیان عراقی تسخیر شد و حکومت مرکزی عراق توانست بار دیپر حاکمیت ملی را در این مناطق برقرار کند.
پس از ظهور داعش در عراق، ملا مسعود بارزانی از خلاً بوجود آمده در حاکمیت دولت مرکزی عراق بر مناطق تحت اشغال داعش توانسته بود چاه های نفت عراق را تسخیر کند و به قاچاق مواد نفتی بخارج بپردازد، بی آنکه سهم دولت مرکزی و مردم عراق را بپردازد. بارزانی بجز روزی پنجاه و پنج هزار بشکه نفت که از مناطق اقلیم خود مختار کردستان و از راه بندر جیهان درترکیه بخارج صادر میکرد، بر سه چاه مهم نفتی عراق در کرکوک نیز چنگ انداخته بود ، ظرفیت استخراج این چاه ها روزانه دویست و پنجاه هزار بشکه می باشد.
ملا مسعود بارزانی دلخوش و سرمست به پشتیبانی آمریکایی ها و بویژه اسرائیل ، هر شب خواب شیرین پادشاهی کردستان را می دید. بارزانی ها؛ پدر، پسر و عشیره چند دهه است که بازیچه همه نوع قدرتهای سیاسی شدهاند و به همین دلیل هزاران مصیبت بر سر مردم کرد وارد کرده اند و تاکنون بجز پر شدن جیبهای بارزانی و قبیله وی ، دردی از مردم محروم کردستان دوا نشده است.
بارزانی روی کمکهای سیاسی و نظامی آمریکا و بویژه اسرائیل و وعدههای تو خالی نتانیاهو ، حساب بزرگی باز کرده بود، وی تصور میکرد در صورت یک درگیری نظامی هواپیما های اسرائیلی به کمکش خواهند شتافت.
بارزانی فراموش کرده بود که هنگامی که داعش به موصل حمله کرد وی از ترس، همه خانواده اش را بخارج فرستاد و خود نا امید و آماده فرار بود. به گفته منابع آگاه بارزانی پنج بار از آمریکایی ها و اروپاییها تقاضای کمک کرد ولی کسی به تقاضای او پاسخ مثبت نداد، و بارزانی ناچار شد دست به دامن جمهوری اسلامی بیاویزد، و این نیرو های ایرانی بودند که به کمک وی شتافتند و این کوتوله سیاسی منطقه را از بی آبرویی نجات دادند.
بارزانی فرصت طلب، همیشه بازنده ! پس از شکست های پی در پی داعش در عراق و سوریه، باز هوس پادشاهی کردستان بسرش زد و با وجود مخالفت کشور های همسایه ، قدرتهای جهانی، نهاد های مختلف و سازمان ملل متحد تنها به امید اسرائیل و نتانیاهو دست به قمار بزرگی زد و با به راه انداختن سیرک رفراندوم و تقلب سراسری اعلام پیروزی کرد ، ولی تاکنون جراًت اعلام استقلال را پیدا نکرده است.
بارزانی بجای آبادانی کردستان عراق و فراهم آوردن رفاه برای مردم کرد که نزدیک به یک قرن است که در محنت زندگی می کنند با اجرای سیاست نظامی کردن اقلیم کردستان عراق، اغلب جوانان بیکار را در راستای اهداف عشیره ای خود به عنوان پیشمرگه بخدمت خود در آورد.
پیشمرگه هایی که هیچ شباهتی با پیشمرگه های غیور و رزمنده کرد در سالهای گذشته ندارند. پیشمرگه هایی که گشادی شلوارشان هر روز کم تر میشود و هر یک با تلفنهای موبایل خود هنگام نگهبانی و پاسداری با دوست دختر هایشان گپ می زنند.
پیشمرگه هایی که شبانه روز در شبکه های اجتماعی اینترنتی مشغول ارسال عکس های خود در لباس رزم با ژستهای هالیودی میباشند، پیشمرگه هایی که در چت روم های اینترنتی در آرزوی بر پایی کردستان بزرگ به فحاشی به مخالفین خود مشغول هستند.
پیشمرگه هایی که در زیر امر فرماندهان شکم گنده ! خود وظیفه قاچاق نفت و کالا را به عهده دارند، پیشمرگه هایی که هر یک در رؤیای مهاجرت به کشور های اروپایی اوقات خود را در مقر های نظامی در کردستان به بطالت میگذرانند ،پیشمرگه هایی که پرچم اسرائیل را بدوش کشیده و بر روی آن نماز می گذاردند. پیشمرگه هایی که عکسهای نتانیاهو را برافراشته بودند.
از چنین پیشمرگه هایی بیش از این هم نباید انتظار داشت که حتی پیش از ورود نیرو های عراقی و شبه نظامیان حشد الشعبی سنگر های خود را رها کرده و بگریزند و هر یک دیگری را متهم به خیانت کند. بر پایه اخبار رسیده از منطقه نبرد، پیشمرگه ها اعتراف میکنند که بجز سلاح های انفرادی از پشتیبانی تانک و ادوات زرهی محروم بوده اند.
متأسفانه ،خبرنگار کرد صدای آمریکا که در این چند ماه به دروغگویی و جعل خبر اقدام می کرد، سایتهای اینترنتی کردی و برخی کرد هایی که در سواحل عافیت در اروپا و آمریکا زندگی میکنند، با پخش اخبار نادرست و جعلی مبنی بر پشتیبانی نظامی اسرائیل و آمریکا در صورت بروز درگیری در کرکوک ، این پیشمرگه های جوان و بی تجربه در امور سیاسی و نظامی را به اصطلاح شیر ! کردند، ولی هنگامیکه نخستین تیراندازی ها بطور جدّی آغاز شد، این جوانان بی تجربه که به اینترنت و فیس بوک وصل بودند و فریاد های؛ هل من مبارز! شان، شبکه های اجتماعی را کر کرده بود از صحنه نبرد گریختند و فرار را بر قرار ترجیح دادند. این پیشمرگه ها بفکر زنده ماندن و سپس پناهنده شده به اروپا و آمریکا هستند، نه بفکر جنگ و ستیز !
بجز همه این مسائل، این پیشمرگه ها از سرزمین خودشان دفاع نمی کردند تا انگیزه ای برای پایداری و استقامت داشته باشند. این پیشمرگه ها که بوی نفت به دماغ اربابشان رسیده بود در راستای اهداف سیاست های خانمان برانداز منطقه ، سرزمین قوم دیگری را اشغال کرده بودند و بنابراین انگیزه دفاع از خانه و کاشانه خود را نداشتند.
ملا مسعود بارزانی باید پاسخگوی مردم ساده لوحی باشد که با فریبکاری به دنبال خود راه انداخت ؛ او باید پاسخ دهد چرا پیشمرگه هایش را از پشتیبانی خودرو های سنگین زرهی محروم کرد ؟ آیا پشت پرده با دولت مرکزی عراق زد و بند کرده بود ؟ یا اینکه مایل نبود خود رو های زرهی اش در میدان جنگ از بین بروند ، چون در آینده نزدیک برای سرکوب مردم خشمگین کرد به این ادوات نیاز خواهد داشت. بارزانی باید بداند دوران پیشمرگه و به کوه و بیابان زدن پایان یافته و جوانان امروزی حاضر نیستند خود را برای اهداف شخصی وی و عشیره بارزانی به کشتن دهند.
بارزانی که از سال 2014 میلادی دوره ریاست اش بر اقلیم کردستان پایان یافته و بطورغیر قانونی مجلس کردستان را تعطیل کرده و یک حکومت دیکتاتوری پیش گرفته است ، غرق درخواب و خیال بسر می برد، او برای رهایی از اعتراضات مخالفین فساد عشیره بارزانی جنجال استقلال کردستان را به راه انداخت تا پس از پیروزی احتمالی تا ابد کردستان عراق را به گروگان عشیره ای خود تبدیل کند. او یک بار دیگر نشان داد که عامل دست نشانده مطامع بیگانگان است و سرنوشت مردم کرد برایش کمترین ارزشی ندارد.
شانزدهم اکتبر 2017
متسفانه مردم خآورمیانه از معضل بیسوادی و بی دانشی رنج میبرند ، و سیاستهای تا کنونی جهان سود و سرمایه غرب هم بر پایه ادیان، پیشرفته است و توانست هژمونی سیاسی و تسلط اقتصادی خود را براین اساس ادامه دهد، اما با توجه به مشکلات جهان امروزین ازجمله اقتصادی، محیط زیست، ازدیاد ابرقدرتهای نوین اقتصادی ، نظامی ، سیاسی و اجتماعی در جهان و اتمام تاریخ مصرف ادیان ، ناچارن مناسبترین جاگزین ادیان برای تسلط بر حاکمیت های کشورهای مختلف و بخصوص خاورمنه (منبع انرژی فسیلی ارزان مناسب) همانا ایجاد تشنج بر پایه افکارقومی که تعدادشان هم کم نیست میتواند گزینه مطلوبی برای جهان غرب بحساب اید، که البته سالیانی است که مقدمات آنرا فراهم نیز کرده اند .
متاسفانه نگارنده (آقای دادرس)فاقد دانش سیاسی است و در حالیکه دیگران و از جمله پیشمرگه های کرد را مورد اهانت و جسارت قرار میدهد انها را متهم به فحاشی میکند ایشان فراموش میکنند که اگر جانبازی و استقامت کردها نبود فاتحه عراق خیلی پیشتر خوانده شده بود درایت و هوشمندی قابل تحسین کردها و خصوصا”رهبری آن یعنی بارزانی و طالبانی بینظیراست و ای کاش دیگر سیاسیون منطقه و از جمله رهبری کودن و واپسگرای جمهوری جهل و جنایت نیز توان سیاسی حداقل نصف آنان را داشتند که ندارند و کاش آقای دادرس نیز دانش سیاسی یکدهم آنان را داشتند ؛ واما بعد: پر واضح است که رهبران کرد با دست گذاشتن روی کرکوک و موصل و برگذاری انتخابات درآن منطقه با دستی پر در مذاکرات با دولت مرکزی و ایران و به تبع آن دولت ترکیه وارد شدند و در این مذاکرات به اهداف خود رسیدند (توجه کنید به مذاکرات سلیمانی ) واکنون با عقب نشینی و تحویل قسمتی ازین منطقه بدولت عراق عملا” سر ترکیه بی کلاه مانده و ازین پس شاهد درگیری و رقابت دولت مرکزی عراق و ترکیه خواهیم بود والبته ایران هم،چرا که دولت عراق گماشتگان جمهوری اسلامی هستند.
الان با این کامنت سراسر خیالی که گذاشتید، باید باورکنیم که تو سیاست بلدی؟
با سلام و درود
برکنار از درستی یا اشتباه بودن محتوی مطلب آقای دادرس، ادبیات ایشان در شان سایت شما و سن و سال ایشان نیست. انتقاد از فرد می تواند معطوف به عملکرد بوده و وزین باشد. متاسفانه سخنان به حق ایشان در زیر بار لیچار غالب بر لحن مدفون شده است.
از همان ابتدا معلوم بود که این رفراندوم فقط باعث خواهد شد که همین مختصر خودمختاری را که کردها دارند هم از آنها بگیرند
نظرات بسته است