پنج به علاوه یک » در « چهار به علاوه یک » ، غافلگیر کردن دنیا توسط رژیم ملاهای حاکم بر ایران آسان تر خواهد بود. اما باید تا به دست آوردن یک نتیجه ثابت، از تصمیم رئبس جمهور آمریکا در این باره، منتظر تصمیم نهائی جو بایدن، رئیس جمهوری جدید در ایالات متحده آمریکا در انتظار ماند!
« پنج به علاوه یک » تا موقعی اعتبار داشت؛ که هنوز ایالات متحده آمریکا، از « برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) » خارج نشده بود. به این معنا، که از آن زمان تا کنون، یعنی از اوائل سال دوهزار و هژده میلادی، که دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین آمریکا، مصمم به خروج ایالات متحده از برجام گردید؛ و آن ایده را جهت بی اعتنائی نمودن، به عدم حرف شنوی های رژیم اسلامی، نسبت به تعهداتی که متقبل شد و انجام نداد عملی نمود. تا اکنون که در سال جاری میلادی به سر می بریم. آیا می توان از این پس « پنج به علاوه یک » را « چهار به علاوه یک » بنامیم؟ یا با تغییراتی غیر منتظره، اتفاقات جدیدی که امکان رخ دادن شان بعید به نظر نمی رسد. « پنج به علاوه یک » از صحنه روزگار برچیده و محو خواهد شد؛ یا حتی به باقی ماندن « چهار به علاوه یک » نیز بی نیاز خواهیم بود؟!
مگر آن که باری دیگر، با تصمیمات جدیدی که احتمالا ، توسط ریاست جمهوری کنونی ایالات متحده جو بایدن، در ارتباط با این موضوع اتخاذ خواهد نمود؛ آمریکا در این خصوص، روش های تازه ای را به کار بگیرد. تا باری دیگر در مذاکرات احتمالی بعدی در آن شرکت نماید؛ و امکان احیاء شدن دوباره گروه « پنج به علاوه یک » را میسر ساخته و به وجود بی آورد؛ و یا با از سر گرفته شدن مذاکرات مربوط به فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی، « پنج به علاوه یک » همچنان فعال بماند؛ و از سر گیری گفتگوهای قبلی الزامی به نظر برسد؟!
ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی اخیرا گفته است: « بایدن مسیر ترامپ را دنبال می کند نه اوباما. هیچ چیزی در سیاست های آمریکا تغییر نکرده، و بایدن فقط ادعا مطرح کرده است. آنها می خواهند، به مسیری فراتر از توافق هسته ای بروند. » !
البته در شرایط کنونی اگر واقع بین باشیم؟ مورد و اصطلاحی با عنوان « پنج به علاوه یک » ، بیش از این هم نمی تواند معنائی از اعراب، در ارتباط با مذاکرات هسته ای میان کشورهای اعضای این گروه بدون آمریکا، با نمایندگان مذاکره کننده از سوی جمهوری اسلامی را داشته باشد. بر این اساس منطقی تر به نظر می رسد؛ که از این به بعد، چنانچه مذاکرات مربوطه دوباره از سر گرفته بشود. از اصطلاح « چهار به علاوه یک » استفاده گشته، و این عنوان به جای « پنج به علاوه یک » مورد استفاده قرار بگیرد. ولی با بی ثباتی هائی که طرفین این مساله، در کنش های خویش در این ماجرا از خود نشان داده و می دهند. چه بسا به گونه کاملا غیر منتظره، مورد جدیدی از سوی یکی طرفین رخ بدهد؛ که در این رابطه، مطرح شدن نام خاصی برای این گروه، دیگر غیر ضروری و بی معنا به نظر برسد!
هنگامی که حکومت کره شمالی، با تمامی سخت گیری هائی که مخالفان بین المللی هسته ای شدن این کشور، و دسترسی یافتن سران این حکومت دیکتاتوری به موشک های حامل کلاهک های اتمی، با رهبر خودکامه کره شمالی داشتند. یکباره و بدون خبر، نخستین موشک حامل کلاهک اتمی خود را مورد آزمایش قرار داد؛ و آن را به فضای بی انتهای آسمان پرتاب نمودند. این امر نه فقط حیرت همگان را برانگیخت؛ بلکه درس منفی عملکرد خویش را، به دیگران و به ویژه به حاکمیت خودکامه ای مانند خودش هم آموخت؛ و ایشان(سران رژیم آخوندی) را نیز، جهت دستیابی به چنین امکاناتی تشویق و ترغیب نمود!
با پیش فرض هائی که از مناسبات میان آنها(کره شمالی و حاکمیت رژیم آخوندی) برقرار است؛ و نیز معاملاتی که اینها در خفا با همدیگر داشته و دارند؛ و این امر نیز در همه جا شایع گردیده، که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جمهوری آخوندها نیز، اهم تلاش خود را، در جهت هر چه زودتر آماده نمودن اینگونه موشک های دارای چنین خواصی به کار گرفته است. بعید به نظر نمی رسد؛ که سرانجام در آینده ای نه چندان دور، سران قدرت پرست جمهوری آخوندی در ایران نیز، با الگو گیری از « کیم جونگ اون » رهبر دیکتاتور و خودکامه کره شمالی، تمامی هم و غم خویش را، جهت گذاشتن پای شان در جای پای < کیم جونگ اون > به کار بگیرند؛ و اینها نیز به طور ناگهانی، با پرتاب نمودن نخستین موشک اتمی خودشان ( نخستین در ظاهر امر ) ، به سوی فضای بی انتها، یکباره جهانیان را در بهت و حیرت بسیار فرو ببرند؛ و همان سناریوی کره شمالی را، بر روی اکران هسته ای کامل شدن خودشان بی آورند و به نمایش بگذارند. سپس مانند الگوی خودکامه و دیکتاتور خویش « کیم جونگ اون » ، در انزوای مطلق، دنباله کارهای غیر منطقی و ضد بشری خود را بگیرند؛ و در یک مسیر بدون بازگشت، همه گام های اشتباه خود را بردارند؛ و در نتیجه چنین اقدامات خشم برانگیز کاری کنند؛ که نه فقط ملت ایران را به بدترین شرایط ممکن تنزل موجودیت بدهند؛ بلکه هستی گرانبهای سرزمین باستانی ایران را نیز، با خطرهای زیاد و غیر قابل پیش بینی و جبران نشدنی مواجه نمایند!
روزنامه « سیاست روز » ، نشریه نزدیک به جناح خامنه ای نوشته است: « جو بایدن سیاست خودش در قبال برجام و جمهوری اسلامی را اعلام کرده است ؛ و حرکت های نمایشی او نیز نمی تواند ایران را از تصمیم خود منصرف کند. لغو محدودیت های رفت و آمد دیپلمات های ایران در آمریکا، از ۳ مایل به ۲۵ مایل ، نه تنها بسته قابل توجهی نیست؛ بلکه نشان می دهد، آمریکائی ها از برجام، برداشت خاص خود را دارند. مسائل دیگری هم که آمریکا و اروپائی ها آن را مطرح می کنند( ساختن موشک ها و دخالت جمهوری اسلامی در دیگر کشورهای درون منطقه ) و می خواهند که آن را ذیل برجام هسته ای هم بگنجانند. هیچ ارتباطی به برجام ندارد. » !
در روز شنبه دوم اسفند ۱۳۹۹ خورشیدی، برابر با بیستم فوریه ۲۰۲۱ میلادی، رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران سفر نمود. تا در ارتباط با حل نمودن اختلاف میان ایران و آژانس، در زمینه کاهش تعهدات جمهوری آخوندی نسبت به آژانس، با ایشان گفتگو کند. اما درج یک مقاله در روزنامه کیهان خامنه ای به وی(رافائل گروسی) هشدار داده: « هیچ مذاکره ای با ایران در کار نخواهد بود. »!
بدیهی است که دست اندرکاران جمهوری ستمگر آخوندی در ایران کنونی، نه در این برهه زمانی، بلکه در هیچ موقعیت دیگری هم، نه به مسؤلان آژانس بین المللی انرژی اتمی پاسخ مثبت و صریحی خواهند داد؛ و نه هیچگاه از مواضع کنونی شان عقب نشینی خواهند نمود. اینها که پرونده شان کاملا سیاه و تاریک است؛ اما بیان یک نکته دارای اهمیت می باشد؛ که آنچه در این رابطه و سایر موضوعات مربوط به فعالیت های هسته ای رژیم ملاها، از طرف رهبر حکومت رو به زوال اسلامی آخوندی مطرح می گردد. دیدگاه ها و عقاید شخص او نیست. بلکه تلقیناتی از سیاست های رهبر پس از او در این رژیم ویرانگر( مجتبی خامنه ای ) آقازاده خودش است؛ که باید زمینه حاکمیت آینده خویش در جمهوری منفور ملاها را، از هم اکنون و در زمان حکومت پدرش ایجاد نماید؛ که صدالبته، با سقوط قریب الوقوع این حاکمیت رو به زوال، هرگز و هیچگاه جامه تحقق یافتن را در بر نخواهد نمود. چه سران سیه دل این جمهوری پلید را خوش آید و چه نه؟!
محترم مومنی