پرویز پرستویی: خسرو شکیبایی از جان گذشته بود

0
534

پرویز پرستویی در نهمین سالروز درگذشت خسرو شکیبایی با یادآوری عشق این بازیگر به کارش گفت: آدم‌هایی مانند خسرو باعث می‌شوند رفتار، منش، شکل کارکردن و ازخودگذشتگی را یاد بگیریم.

این بازیگر با یادآوری 28 تیر ماه 87 روز تلخ درگذشت خسرو شکیبایی اظهار کرد: در شمال بودم که ساعت ۸ صبح موبایلم زنگ خورد و نام شکیبایی روی آن افتاد. گوشی را برداشتم و سلام کردم. صدایی که شنیدم شبیه خسرو بود اما او نبود. گفت من خسرو نیستم، پویا پسر خسرو هستم. شوکه شدم و او ادامه داد: خسرو فوت شد.

وی شنیدن این خبر را بسیار غیرقابل باور عنوان کرد و گفت:‌ خسرو برایم بسیار مهم بود. شاید تنها در دو کار «شکار» و «روانی» را با هم همکاری داشتیم اما بیشتر از خود کار رفاقت کردیم. قبل از ورودم به عرصه بازیگری به دیدن تئاترهای حرفه ای می‌رفتم و شیفته بازی خسرو بودم و صدای دلنشین او همچنان در گوشم طنین‌انداز است.

پرستویی ادامه داد: به سرعت از شمال راهی تهران شدم و از همان جا به کسانی که می‌شناختم این خبر بد را منتقل کردم و در عرض یک ساعت دنیا خبردار این اتفاق ناگوار شد. به خانه سینما رفتم و در آنجا علیرغم اینکه بسیار سخت بود درباره برنامه‌های خسرو تصمیم بگیریم اما سعی کردیم آنچه در شأن او بود اتفاق بیفتد.

وی با اشاره به روی تشییع این بازیگر اظهار کرد: آن روز هم بسیار عجیب بود و شلوغی بیش از حد باعث شد پیکر خسرو مخفیانه از درب پشت تالار وحدت وارد و بعد از آن به جای آمبولانس با پاترول از پشت تالار به بهشت زهرا (س) منتقل شود و خودم هم با موتور به آنجا رفتم.

پرستویی ادامه داد: در بهشت زهرا هم با وجود آنکه رئیس آنجا معتقد بود به خاطر شلوغی امکان خاکسپاری وجود ندارد اما با آرام کردن مردم به سختی این کار انجام شد. با دیدن آن صحنه‌ها فهمیدم یک هنرمند چقدر می‌تواند در دل مردم جا داشته باشد. معتقدم علاوه بر بازی ویژه‌ای که او داشت اما مردم بیشتر خسرو را به خاطر مناعت طبع‌اش دوست داشتند و خلوصی که در مقابل مخاطبانش داشت و همیشه خودش را در مقابل آن‌ها پایین می‌آورد.

این بازیگر با تسلیت مجدد به خانواده خسرو شکیبایی و جامعه هنری گفت:‌ او از جان گذشته بود و تمام وجودش را برای بازیگری هزینه می‌کرد و مطمئنم که همیشه کنار ما هست و یادش گرامی خواهد بود. همین طور که الان با گذشت ۹ سال همچنان وقتی صدایش را می‌شنویم و نامش می‌آید فکر می‌کنیم در کنار ما حضور دارد.