همه می دانیم که در مذهب کاتولیک در آئین مسیحی، جلوگیری کردن از تولید مثل ممنوع می باشد؛ مگر آنکه کاتولیک ها از امکانات پزشکی برای این کار استفاده نکنند؛ و با به کار بردن روش های طبیعی، خودشان را از تولید فرزندان ناخواسته معاف نمایند!
پاپ فرانسیس در هنگام مراجعت از سفر چند روزه اش به آسیا، موقع بازگشت از مانیل پایتخت فیلیپین به رم، درون هواپیمائی که حامل وی و همراهان اش بود؛ مورد مصاحبه خبرنگاران قرار گرفت. وی به عنوان مقام نخست کاتولیک های جهان، و با توجه به مقرراتی که در رابطه با زاد و ولد در این کیش وجود دارد؛ با شجاعتی بی همتا به خبرنگارانی که با وی مصاحبه می کردند گفت: ” به مردم بگوئید، به جای زاد و ولد مانند خرگوش، والدین مسؤلی باشید. ” !
در مقام مقایسه، وقتی به یاد سخنان رهبر انقلاب اسلامی در ایران می افتم؛ که مردم کشورمان را تشویق به ازدیاد جمعیت در ایران می نمود. و چند تن از ” بادنجان دور قاب چین ” های مزور او هم، بعد از آقا، به مردم ایران گفته بودند؛ که به نیت پنج تن و دوازده امام و چهارده معصوم، دنبال تولید مثل بروند؛ تا جمعیت ایران را به حد دویست میلیون تن برسانند. در کمال عصبانیت از خالق آفرینش می پرسم: ” چه تفاوتی میان مخلوقات خود می بینی، که برای آنها چنین رهبر فهیمی را بر می گزینی؛ و برای ملت بدبخت میهن من، یک چنین رهبری؟ ” با آنکه همین جمعیت حدود هشتاد میلیونی ایران را، به هیچوجه نمی تواند اداره و سیر بکند؛ آنها را به داشتن فرزندان بیشتر نیز تشویق می نماید. ” جل الخالق !!
اگر فرض کنیم( فرض محال، محال نیست )، که آری این ادیان همگی شان از جانب آفریدگار هستی برای مردم این دنیا ساخته شده اند؛ چرا در یک دین اش مردم باید مثل موش بچه بزایند؛ و در آئین دیگری که او برای مردم در نظر گرفته، از سوی رهبر مذهبی آنها به ایشان یادآوری می گردد؛ که تولید مثل پشت سر هم را فراموش کنید؛ به جای آن پدران و مادران مسؤلی باشید؛ که بتوانید فرزندان خودتان را، چنان تربیت کرده و آموزش بدهید؛ که بتوانند خودشان را با هر امکانی که در زندگی دارند؛ برای مواجهه با همه ناملایمات گیتی آماده کنند !
مردم می پندارند، همین که بتوانند لقمه نانی به فرزندان خودشان بدهند؛ و تقریبا شکم آنها راسیر کنند. این برای آن موجودات بینوا کافی است. حال اگر این بچه های بی گناه، نتوانند در برابر سختی های زندگی اجتماعی مقاوم باشند؛ و برای فرار کردن از مشکلاتی که دارند؛ با وجود چنین والدین بی فکر و بی مسؤلیتی، اگر به سوی کارهای خلاف و بی قاعده و پوچی که در اطراف شان فراوانند نروند؛ باید گفت که اینها موجودات خودساخته ای هستند؛ که خوشبختانه ” از بد حادث ” جان سالم به در برده اند !
چون پدر و مادر که یا گرفتار مسائل گوناگون خودشان هستند؛ و مسؤلان کشور هم در فقط در فکر جنایت و دزدی و تروریست پروری، چه کسی کدام فرد مسؤلیت پذیری، به خودش اجازه می دهد، که موجود زنده ای را به این دنیای آشفته و مملو از نابسامانی بیاورد؛ اما او را به امان خدا رها بکند و کک اش هم نگزد؟ آنگاه وقتی این کودکان به مرز دوران پر مسأله نوجوانی برسند؛ از همان پایه در صدها چاهی که در اطراف شان باز است سقوط کنند؛ همین پدر و مادرها، همین مسؤلان بی فکر و بدون مصلحت اندیشی، در کمال وقاحت، وقتی که مورد پرسش دیگران قرار می گیرند، که چه شد که این بچه ها اینگونه به ورطه فنا و نابودی کشانده شده اند؟ می گویند: ” ما هر کاری از دست مان بر می آمد برای آنها انجام دادیم. اما اینها به حرفهای ما هیچ توجهی ندارند و بهائی به آنها نمی دهند. ” آیا واقعا قضیه همین است که این افراد مطرح می کنند؟!
محترم مومنی