می گویند: ” آب که سربالا برود، قورباغه هم ابوعطا می خواند” ! در شرایط کنونی که ظاهر قضایا، نشان از خاموش گشتن هر چه زودتر شمع بی فروغ رژیم منفور اسلامی در ایران را دارد. بیان حرفهای پوچ و بی معنا از سوی مقامات کشوری و لشگری حکومت اشغالگر اسلامی، هذیان گوئی های مربوط به انتهای عمر سراسر ننگین ددمنشانه آنها را به اذهان همگان خطور می دهد. مانند فرد بی هنر و بی دست و پائی، که پای اش شکسته و به دیگران می گوید: اگر سالم بودم چنین و چنان می کردم. سخنان بی محتوا و پوچ دست اندرکاران جمهوری بدنهاد اسلامی، از مقام معظم شان گرفته تا سخنگوی سپاه پاسداران دزدگاه انقلاب اسلامی، این معنا را در ضمیر خواننده و شنونده مطالب آنها متبادر می نماید؛ که در صدد حفظ کردن ته مانده آبروی نداشته شان نزد جهانیان می باشند!
روزنامه ” جوان ” وابسته به سپاه پاسداران: ” در ایران هیچ کس مخالف کوروش نیست. آثار تمدنی عصر کوروش، از نگاه مقام معظم رهبری ” قابل تحسین ” و ” موجب افتخار ” است. اما کوروش نه زیارتگاه است، نه شفا می دهد، و نه معنویت تزریق می کند؛ و نه مثل سعدی و حافظ تفریحگاه است؛ و نه اصلا آنجا مقبره کوروش است. ” !
به نویسنده ابله این متن آکنده از اهانت و دروغ محض چه باید گفت؟ به طور کلی، به کسانی که با حضورشان در مملکت شاهنشاه بزرگ هخامنشی، هوای آن را آلوده و غیر قابل تنفس کرده اند؛ به آنانی که از نظر هیچ ایرانی میهن پرستی، نمی توانند ملیت اصیل آریائی داشته باشند؛ به افرادی که بودن شان در سرزمین اهورائی ایرانیان، مایه ننگ نوادگان کوروش و داریوش و….. است چه باید گفت؟ جز این که….. :
در نهایت گزافه گوئی نوشته اید:” در ایران هیچ کس مخالف کوروش نیست.” ! مخالف نبوده اید و بر روی تپه های اطراف پاسارگاد، در فاصله هر ده متر، یک سپاهی نادان مزدورتان را، سلاح به دست در آنجا کاشته بودید. تا به مجرد مشاهده یک ایرانی میهن پرست، که برای احترام و کرنش به کنار آرامگاه آن ابر ایرانپدر ملی خویش می رود؛ به وی شلیک نماید؟ به اظهارت برخاسته از روی وحشت مقام معظم!!!! رهبری تان اشاره کرده اید؛ که او آثار تمدنی عهد کوروش را قابل تحسین و موجب افتخار نامیده است. آیا به یادتان بیاوریم، که همین رهبر ناچیز و غیر معظم و مفلوک، بارها در برخی از سخنرانی های ضد ایرانی خود، اعتبار نخستین را همیشه اول به اسلامی بودن داده، و ملیت ایرانی را، که همین کوروش تحسین برانگیز و افتخار آفرین از نظر سید علی، آثار تمدنی عهد کوروش می نامد. فراموش نکنید که اسلام تان هزاران سال دیرتر از پادشاهی هخامنشیان موجود گشته است. در مرحله بعدی از اعتبار اسلام قرار داده بوده است؟!
در کمال بلاهت و نادانی نوشته اید: ” اما کوروش نه زیارتگاه است، نه شفا می دهد، و نه معنویت تزریق می کند. ” بدبخت کودن، اگر مقبره کوروش زیارتگاه بود؛ که دیگر چنین اعتبار و اهمیت ارزنده ای را نداشت. خدای را سپاس که چنین نیست. زیرا همان اهریمنی که شما بلاهت پیشگان را، دچار آفت شرک و بت پرستی نموده است؛ می توانست بر سر مردم آریائی سرزمین باستانی ما نیز، چنین بلائی را بیآورد(که به جای آن یگانه هستی، به پرستش کوروش بپردازند.) ؛ اگر شما در دام اهریمن گرفتار شده اید؛ و تا ابد نیز به همین روش باقی می مانید. علت واقعی اش عدم اصالت نسل شما حرامیان در ایرانی بودن تان است. هرگاه که یکی از اقوام وحشی و شیطان پرست تازی و مغول و تاتار و …. به ایران حمله نموده اند؛ متأسفانه همسرانی از میان ایرانیان را برگزیدند. که شما غیر ایرانیان را به وجود آورده اند. که از دیدگاه ایرانیان پاک نژاد و نیکو نهاد و اصیل، کم ترین احساسی از ” ایرانیت ” را، در موجودیت شما اسلام پناهان ضد ایرانی نمی بینند؛ و بی وجودی و بی اعتباری همگی تان را، به همان شکلی که به عمر و چنگیز و هلاکو و اسکندر پرداخته اند مشاهده می نمایند!
هیچگاه اهورامزدای یگانه بر این نبوده است؛ که کوروش بزرگ هخامنشی را، در چنان مرتبه ای از حقارت بگمارد. که مانند چهارده معصوم و دوازده امام و نایبان اهریمن تبار و بی اعتبار ایشان، شفا دهنده دهنده ای دروغین باشد. اگر نمی دانید بدانید، که کوروش کبیر معنویت کامل انسانی را، نه فقط به نژاد پاک آریائیان همکیش خودش، بلکه به جهانیان نیز تزریق کرد و هدیه نمود. آنگاه که برای نخستین بار در دنیا، اعلامیه جهانی حقوق بشر را، بر روی ” استوانه کوروش ” ، به زبانی که خود ایرانیان نخستین طرح نموده بودند؛ و شما تازی تبارران بادیه نشین و حرامیان راهزن، هنوز نه به عرصه هستی پای نهاده بودید؛ و نه ملیتی از هیچ سرزمین دارای اعتباری همچون ایران داشته اید؛ حک نموده است. و در یکی از بزرگ ترین فتوحات خویش، اسیران را به معنویت آزادگی شان رسانیده است!
آیا واقعا در این اندازه دچار بلاهت و نادانی هستید؟ که آرامگاه دو شاعر نامدار و میهن پرست ایرانی حافظ و سعدی را، که هر یک از این دو، دهها برابر از پیامبر دروغپرداز شما، دارای اعتبار انسانی و فرهیختگی دانشوری می باشند. را محل تفریح گاه مردم ایران(که در نهایت بی سوادی، همین واژه را سرهم و به شکل ” تفریحگاه ” نوشته اید) نام برده اید. مردمی که به آرامگاه این دو بزرگوار دنیای شعر و ادب زبان پارسی شان می روند؛ نه برای زیارت کردن، و نه جهت شفا گرفتن، و نه هیچ امر برخاسته از نوع زبونی های شما مسلمان های جیره خوار اهریمن است. که دائم در مقبره های امام و امامزادگان دروغین، آهن ضریح می بوسید و با آه و ناله از آنها برآورده شدن حاجات خویش را می طلبید. بلکه ایرانیان در فضای معنوی آرامگاه های سعدی و حافظ، درس یکتا پرستی می آموزند؛ و فلسفه دارا بودن بینش های زیبای انسانی به سبک همین دو شاعر فرزانه و سراینده اصیل ایرانی را فرا می گیرند!
امام سوم تان که خویشتن را در مراسم یادبود شهید شدن وی، با زنجیر و قمه می زنید و آسیب می رسانید؛ به گفته خودتان شما را پند داده است: ” اگر ایمان ندارید، آزاده باشید. ” ؛ پس چرا خودتان عامل به عمل چنین اندرزی نیستید؟ اگر ایرانی نیستید، به شکوه و افتخارات هزاران ساله سرزمینی که اشغال نموده و در آن خدائی می کنید. ارج بنهید و هرچه که متعلق به آن است را گرامی بدارید. هر چند که کارتان از این هم گذشته است. اکنون مردمان اسیر و رنجدیده ای، که نزدیک به چهار دهه مداوم، در چنگ شما زندانی و در عذابی آشکار می باشند. به آگاهی کامل نسبت به ناچیزی و بی اعتباری و خصلت های ضد بشری و خصائص غیرانسانی شما پی برده اند. که دیگر هیچ واهمه ای از اشغالگران پلید مملکت شان نداشته باشند. زودا که علیه همگی تان به پاخیزند؛ تا از مقام و جائی که به غلط در آن قرار گرفته اید. شما را پائین بکشند؛ و در چاه بی انتهای ذلت و بی آبروئی تان سرنگون و مدفون سازند!
محترم مومنی