صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی چندی پیش یادداشتی کوتاه درباره سفر مشهد در صفحه فیس بوک خود منتشرکرده بود که با واکنش کاربران مواجه شد.وی در توضیح آن یادداشت نوشته است:
سلام دوستان،
حجم مخالفتهای زیادی که با پست اخیر در خصوص تبلیغ سونا، جکوزی و استخر برای تور مشهد از طرف بسیاری از شما صورت گرفت مجبورم کرد که توضیحاتی پیرامون آن بدهم. دوستان اعتراض من اصلاً این نبود که مشهد مکان مقدسی است بنابراین نبایستی در هتلهای آن سونا و جکوزی ساخت یا در آن کنسرت و تئاتر اجرا کرد. ایضاً این اعتقاد را هم ندارم که چون مشهد شهری زیارتی است میبایستی با الاغ، گاری و کجاوه به آنجا سفر کرد و بجای برق در آن چراغنفتی روشن کرد؛ و نه با سونا و جکوزی مشکلی دارم و یا معتقدم که کسی که برای زیارت به مشهد میرود بجای استفاده از اینها میبایستی در حمام عمومی دارای خزینه فقط استحمام نماید. لطفاً اینقدر بر سر من نزنید. همه منظور من از آن پست چیز دیگری بود.اینکه چقدر جامعه ما علیرغم تمامی مدعیات شریعتمدارانه، معنوی و دینمدارانه¬اش اتفاقاً «تجاری» و «تجارتمدارانه» شده. اینکه علیرغم همه آن مدعیات، ما چگونه ازهر ابزاری، سوژهای و هر پدیدهای اعم از مادی، معنوی، روحی، جسمی، این دنیایی یا آن دنیایی بهرهبرداری میکنیم که تجارت کنیم و پول دربیاوریم. میخواستم بگویم اسم آمریکاییها، سرمایهداران، یهودیها و غربیها (با عرض معذرت از همه آنها) بد دررفته؛ و ما کَت همه آنها را در اختراع راه و روشهای پول درآوردن از پشت میبندیم. اعتراض من به فرهنگی است که همهچیز و هر چیز، ازجمله عواطف و احساسات دینی را هم برای پول درآوردن جایزمی شمارد؛ یا دستکم قبحی و منعی در آن نمیبیند. فرهنگی که مع الاسف هرروز هم از قبح آن بیشتر و بیشتر فرومیریزد و عادیتر و عادیترمی شود. این همان نکتهای است که من در آن آگهی دیده بودم. آن آگهی با آگهی دانشگاه تهران که دارد از نام دانشگاه تهران سوءاستفاده میکند و شما را با چند میلیون تومان در پردیس کیش ثبتنام میکند، یا آگهی دانشگاه امام صادق (ع) که برای مدارس ابتدایی یا راهنمایی فرزند شما را ثبتنام میکند (احتمالاً با میلیونها تومان شهریه) به نظر من از یک جنساند و در راستای همان فرهنگ که اشاره داشتم در جامعه ما بهشدت رواج پیداکرده. فرهنگ «تجارت زدگی» و جایز بودن و جایز شمرده شدن هر پدیدهای برای تجارت و پول درآوردن. این اشکال من به آن آگهی بود و در انتهای آن اتفاقاً نوشته بودم «ما همه ارزشها را داریم از بین میبریم.»
ایام به کام باد
شانزدهم شهریور یک هزار و سیصد و نودوچهار