سفر آقای مصطفی الکاظمی نخستوزیر جدید عراق به ایران و عربستان سعودی، همه نظرهای سیاستمداران جهان را به خود معطوف کرده است. ویژه آنکه وی ابتدا در روز چهارشنبه یکم مرداد ۱۳۹۹ خورشیدی، برابر با بیست و دوم جولای ۲۰۲۰ میلادی به ایران رفته بود؛ و روز بعد (امروز پنجشنبه دوم مرداد ۹۹ برابر با بیست و سوم جولای ۲۰۲۰ میلادی) به عربستان سعودی رفت. بدیهی است که این سفر آقای الکاظمی که بدون تردید باید وی را حامل پیامهای مهمی برای سران دو کشور ایران و عربستان معرفی دانست. آنهم در شرایط کنونی، میتواند دربردارنده یک مأموریت مهم از سوی حکومت عراق برای مسئولان دو سرزمین عربستان و ایران باشد؛ که در صورت موفقیتآمیز انجام شدنش، یک پیروزی قابل گفتوگو برای دوران سیاستمداری الکاظمی، نهفقط در عراق، بلکه در سراسر جهان و بهویژه در خاورمیانه بهحساب آید؛ و اهمیت به سزائی برای وی و کشورش داشته باشد!
در تاریخ کشور عراق در نیمقرن اخیر، غیر از به روی کار آمدن رؤسای جمهور مختلف با ایدههای متفاوت و نیز جنگ هشتساله میان ایران و عراق، رویداد قابلبحث دیگری به وقوع نپیوسته است. تا بتوان نقش مهم و قابلتوجهی را برای آن متصور شد و به آن پرداخت؛ اما اکنون باروی کار آمدن آقای مصطفی الکاظمی بهعنوان ریاست دولت جدید در این مملکت، گوئی وضعیت سیاسی و مدیریت کشور عراق از پائین به بالا رشد نموده و سفر اخیر رئیس دولت حکومت این کشور به دو سرزمین مهم در خاورمیانه، یکی از برجستهترین اقدامات سیاسی این کشور در تاریخ به شمار آید؛ که در دفتر تاریخ خودشان و سایر ممالک گیتی ثبت میشود و ماندگار میگردد!
بهطورقطع و یقین، ملاقات وی با مسئولان رژیم آخوندی در ایران فقط جلوه ظاهری ندارد. بلکه بهطور پنهانی و پشت درهای بسته نیز، گفتگوهای مهمی را با یکدیگر داشتهاند؛ و چهبسا صورت گرفتن این سفر رازآلود، به خواسته خود سران جمهوری اسلامی هم باشد. ولی در صورت ظاهر، آنچه از گفتوشنودهای آقای الکاظمی با سید علی خامنهای شنیده میشود. بهگونهای جلوه کماهمیت بودن به این سفر را میدهد؛ و رهبر رژیم ملاها در این دیدار تلاش زیادی کرده است؛ که آن را بهطوری مطرح سازد. تا این سفر را بدون هیچگونه اهمیتی برای خودشان مطرح نماید؛ و چنین نشان بدهد که سفر الکاظمی ابتدا به ایران و سپس به عربستان، هیچ نفعی برای ایشان در برنداشته و نخواهد داشت!
ظاهراً چنین نشان داده میشود؛ که سفر آقای مصطفی الکاظمی نخستوزیر جدید عراق، سفر راحتی برای رژیم جمهوری اسلامی نبوده و نخواهد بود؛ زیرا در سفرهای اینچنینی، معمولاً میزبان و میهمان به تعارفات معمولی دیپلماتیک اکتفا میکنند؛ و میهمانها اجازه میدهند؛ که میزبانها، ایشان را نزد گزارشگران خبرگزاری هائی که در آن نشستها حضور دارند. سوژهای تبلیغاتی برای خودشان بکنند؛ اما رئیس کنونی دولت عراق، بسیار باهوشتر و سیاستمدارتر از آن است؛ تا که اجازه بدهد، شخصیتهای درجهیک و دوی جمهوری ملاها در ایران، او را سوژهای جهت جلوههای تبلیغاتی برای نشان دادن برتری خودشان در دنیا و یا دستکم در خاورمیانه بنمایند!
مهمترین بخش پیام آقای مصطفی الکاظمی به خامنهای و حسن روحانی، این سخن کاملاً محوری بود؛ که تأکید دولت خودش و حکومت عراق را، بر «اصل خودداری از دخالت دیگران» (مرادش بیشتر جمهوری اسلامی و ایادی رهبر انقلاب خامنهای است)؛ که آن را با چنین سیاستی مبنی بر عدم اجازه دادنشان به دیگران، برای دخالت در امور کشورشان مطرح نموده است. وی در این رابطه توضیح داده که سیاست خارجی دولت او، جلوگیری کردن از هرگونه «صفبندی» دیگران در عراق و نیز در امور سایر کشورهای جهان است. بهاینترتیب و با بیان این مورد از سوی الکاظمی به خامنهای و حسن روحانی، اینگونه دستگیر میشود؛ که وی به لطائف الحیل، به آنها درباره حضور بیمعنا و دخالتهای بیجای جمهوری اسلامی در عراق اولتیماتوم بسیار جدی را داده است!
خامنهای نیز که نمیتوانسته عصبانیت خود را، از لحن غیرمعمول گفتگوی نخستوزیر عراق پنهان کند. در سخنانی تند و آشفته خطاب به آقای مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق، زبان به تهدید کردن او گشوده و با این استدلال: «مهمان شما (قاسم سلیمانی) را در خانه شما کشتند؛ و این مسئله کوچکی نیست»؛ الکاظمی را بهطور غیرمستقیم، مسئول کشته شدن سردار!!!!! سلیمانی معرفی کرده است!
خامنهای بابیان اینکه به آمریکا ضربه متقابل میزند؛ و از ایشان انتقام سختی خواهد گرفت. هشدارهای تندی به نخستوزیر عراق داده است. در ضمن سخنان اش به الکاظمی، به گونه دستور دادن به وی گفته است: که او باید آمریکا را از عراق بیرون کند؛ و از حشدالشعبی حمایت و ایشان را حفظ نماید؛ و آمریکا را بهعنوان دشمن معرفی کند!
بر اساس گزارشهای منتشرشده رسمی از این دیدار، آقای مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق، بدون آنکه در این مورد به خامنهای پاسخی بدهد؛ و یا واکنش نرم یا تندی به وی نشان بدهد؛ کاملاً سیاستمدارانه، از نصیحتها و ارشادات وی سپاسگزاری کرده و به این وسیله سخنان تند و تکلف آمیز وی را به خودش برگردانده و از وی خداحافظی کرده و رفته است!
اینکه الکاظمی جواب تندیهای خامنهای را با چنین شیوهای به وی داده است؛ بهاحتمالزیاد نهفقط حکمت سیاسی بلکه دلیل اقتصادی هم دارد. از یکسو، وی (مصطفی الکاظمی) روز پنجشنبه دوم مرداد ۱۳۹۹ خورشیدی برابر با بیست و سوم جولای میلادی به دیدار دولتمردان عربستان سعودی هم رفت. چهبسا در این دیدار که بسیار مهمتر از ملاقات او با سران جمهوری آخوندی در ایران بوده است. پادشاه عربستان را، از بها ندادن اش به سخنان خامنهای بسیار خشنود هم ساخته باشد؛ و در این رابطه هدایای ارزشمندی نیز از طرف حکومت سعودیها دریافت نماید؛ که در شرایط کنونی برای کشور عراق اهمیت زیادی دارد!
آنچه مسلم است، «سلام درویش بیطمع نیست»؛ و دلیل مهم این دو سفر پشت سر هم به ایران و عربستان توسط الکاظمی، میتواند دستورالعملی باشد؛ که از سوی آمریکا به حکومت عراق دادهشده بوده است. تا که عراق از طرف ایالاتمتحده، پیامهای مهمی را به دو حکومت ایران و عربستان سعودی برساند!
بدیهی است با شرایط نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری در ایالاتمتحده، ترامپ همانگونه که در ابتدای ریاستجمهوریاش، مراحلی را به وجود آورد؛ و با «کیم جون اونگ» رهبر کره شمالی ملاقات نمود؛ و در اواسط ریاستجمهوریاش، با ترور کردن قاسم سلیمانی دومین آس مهم سیاسی خویش را نیز رو نمود. اکنون در نظر دارد که در انتهای دور اول ریاستجمهوریاش در آمریکا، با ایجاد کردن دوستی و رفاقت میان دو کشور ایران و عربستان سعودی که سالهاست با یکدیگر در حالت مخاصمه میباشند. برگ مهم دیگری را در دفتر سیاستمداری خودش در دور نخست ریاستجمهوریاش در آمریکا رو کند؛ و از این طریق در انتخابات پیش رو، تعداد آراء دیگری را بر جمع هواداران خویش بی افزاید!
محترم مؤمنی