پاسخ به چند سؤآل مهم در باره « ویروس کرونا » ! با بانو محترم مومنی روحی

0
168

آیا شما هم کرونائی شده اید؟

پاسخ به چند سؤآل مهم در باره « ویروس کرونا » !
بعضی از ما به مجرد عارض شدن چند سرفه یا عطسه و آبریزش بینی بر ما، به پندار اشتباه که ما هم کرونائی شده ایم می افتیم. از آنجائی که وحشت مبتلا شدن به این ویروس خودش خطرناک تر از ابتلاء به آن است؛ شبکه « سی ان ان » در این باره، سؤآلاتی را نزد چند کارشناس مطرح نموده است؛ که پاسخ های شان بسیار مهم، و توجه کردن به آنها از اهمیت زیادی برخوردار می باشد!

با شیوع بیشتر « ویروس کووید ۱۹ مشهور به کرونا در سراسر جهان، برای بیش ترین مردم دنیا که در این باره دچار نگرانی برای خود و خانواده شان می شوند. سؤآلاتی پیش می آید، که پاسخ به آنها می بایست توسط کسانی داده بشود؛ که در رابطه با هرگونه بیماری ناشی از نوعی ویروس( چه شناخته شده و چه ناشناخته ) ، که در همه جا پراکنده می شوند؛ و یک اپیدمی نگران کننده در آن باب را به وجود می آورند انجام گیرند!

از اینرو، نظرتان را به چند مورد از این پرسش و پاسخ ها جلب می کنم:

پرسش اول: « بهبود یافتن از این بیماری چه مدت طول می کشد؟ »

پاسخ به پرسش اول : « اکثر مبتلایان به ویروس کرونا، از این بیماری بهبود می یابند. ولی ممکن است در برخی از موارد، مدت درمان مبتلایان به این ویروس طولانی تر بشود. دکتر مایکل راین از سازمان بهداشت جهانی در این باره می گوید: « بهبود یافتن از این بیماری ممکن است تا شش هفته طول بکشد. اما کسانی که بیماری شان شدت بیشتری داشته باشد؛ گاه باید چندین ماه تحت درمان قرار بگیرند.» !

پرسش دوم: « آیا می توان ویروس این بیماری را از حیوانات خانگی گرفت یا به آنها منتقل کرد؟ »

پاسخ دوم « نه، هیچگونه شواهدی در دست نیست تا نشان بدهند؛ که حیوانات خانگی مثل سگ و گربه به این بیماری مبتلا بشوند؛ و یا آن را به انسان هم منتقل بکنند. » !

پرسش سوم : « یک بیمار مبتلا به ویروس کرونا، تا چه مدت می تواند ناقل این بیماری باشد؟ »

پاسخ سوم: « موارد متفاوتی وجود دارند. بنا بر راهنمای منتشر شده توسط مرکز پیشگیری و درمان این بیماری، زمان مناسب برای درآوردن یک نفر از قرنطینه در این مورد، موقعی است؛ که تب بیمار بدون استفاده از «تب بر» قطع شده باشد. – فرد مبتلا، هیچکدام از علائم این بیماری، از جمله سرفه را از خودش نشان ندهد. – جواب تست بیمار، دو بار و به فاصله بیست و چهارساعت منفی باشد!

پرسش چهارم: « ویروس آنفولانزا بیشتر از ویروس کرونا در آمریکا مردم را بیمار میکند. حتی مرگبارتر است. چرا ویروس جدید اینقدر موجب نگرانی شده است؟» !

پاسخ چهارم: « فرقی که بین ویروس آنفولانزا و ویروس کرونا هست این است؛ ویروس جدید افراد سالمند و آنهائی را که از سلامتی جسمی خوبی برخوردار نیستند. بیشتر در معرض خطر قرار می دهد؛ و مرگ و میر در افراد بالای ۸۰ سال و افرادی که به بیماری های مزمن مبتلا هستند ۱ بر ۶ نفر است. و برای آنفولانزا واکسن وجود دارد؛ اما هنوز برای کرونا واکسنی به بازار نیامده است. » !

پرسش پنجم: « آیا می توان ویروس کرونا را، از بسته ای که از چین پست شده گرفت؟ »

پاسخ پنجم: « نه، به گفته سازمان بهداشت جهانی، ویروس کرونای جدید، از راه محصولاتی که در چین تولید شده، و یا از آن کشور و یا هر کشور دیگری پست می شود؛ به یک فرد منتقل نمیشود.» !

پرسش ششم: آیا کودکان بیشتر در خطر هستند؟ »

پاسخ ششم: « خوشبختانه کودکان در مقابل ویروس کرونا مصون هستند؛ و اگر به این ویروس مبتلا شوند علائم بیماری در آنها خیلی خفیف است. ولی آنها نیز مثل بقیه افراد، می بایست که مرتب دست های خود را حداقل به مدت ۲۰ ثانیه بشویند. هنگام سرفه یا عطسه، دستمال را جلوی دهان و بینی خودشان گیرند؛ و به صورت خود هم دست نزنند. »

پرسش هفتم: « آیا ویروس کرونا برای زنان باردار خطرناک تر است؟ »

پاسخ هفتم: « از آنجائی که ویروس کرونا خیلی جدید است؛ و تنها در چند ماه گذشته به انسان منتقل شده، اطلاعات زیادی در دست نیست. آسیب پذیری افراد سالمند تا الآن مشخص و تایید شده، ولی تا کنون در مورد زنان باردار هیچ گزارشی در دست نیست.» !

پرسش هشتم: « این همه گیری چه زمانی به پایان خواهد رسید؟ »

پاسخ هشتم: « هیچکس نمی داند. پرزیدنت ترامپ در مصاحبه ای گفته بود؛ که ویروس کرونا با گرم شدن هوا در ماه های تابستان از بین خواهد رفت. ولی دانشمندان و کارشناسان بهداشت می گویند؛ هنوز در این باره نمی توان نظر داد. آلکس ایزار وزیر بهداشت و خدمات انسانی آمریکا گفت: امیدوار است، چیزی که پرزیدنت ترامپ گفته درست از آب در آید. و شیوع ویروس کرونای جدید نیز مثل ویروس های کرونای دیگر در فصل گرما متوقف شود. » !

امید که هر چه زودتر، شر این ویروس مرگزا از سر مردم جهان که بر سطح این کره خاکی زندگی می کنند کوتاه گردد؛ و به خصوص شر هرگونه آخوند معمم یا مکلا نیز، نه فقط از سر مردمان بی پناه ایرانزمین، بلکه از سر تمام ساکنان دنیا بر چیده گردد. شاید باری دیگر مردم این گیتی پهناور بتوانند؛ نفسی به راحتی بکشند؛ و از زندگانی خویش لذتی را که حق مسلم ایشان است را ببرند!

محترم مومنی

مقاله قبلینوروز همه ساله فرا می رسد تا…. بدانیم! بقلم بانو محترم مومنی روحی
مقاله بعدییک شهر، ۱۳۰ روستا و ۳ محور شریانی در محاصره آب
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.