به زودی تا چند روز دیگر، کار تسویه حساب دولت قبلی رژیم آخوندی با دولتی که بر سر کار خواهد آمد به پایان می رسد؛ پس از به اتمام رسیدن این ضرورت، جا بجائی رؤسای کنونی و بعدی دولت نیز انجام می گیرد؛ بدین معنا که باید یکی برود تا یکی دیگر برای تصدی این منصب، به کاخ ریاست جمهوری اسلامی وارد بشود.
نو و کهنه شدن هر چه که در این جهان پهناور وجود دارد؛ یکی از سنّت های همیشگی این روزگار است. در این تغییر و تحول، اگر بد برود و خوب یا خوبتر به جایش بیاید، جا بجائی مثبتی به ثمر می رسد. ولی اگر بد برود و شخصی بدتر جایگزین وی گردد؛ نه آنکه تغییری منفی و زیانبار شکل گرفته؛ بلکه واقعیت تلخی را بیان می کند، که بستگی مستقیم به چگونگی شرایط زندگی کسانی دارد، که بخش وسیعی از این تحول، بر روی زندگی فردی و اجتماعی آنها نیز تأثیر فراوانی خواهد داشت!
خوشبختانه مصیبتی به نام محمود احمدی نژاد و مدیریت ابلهانه دولت بی کفایت او به پایان می رسد و باید برود. اما متأسفانه یا بدبختانه، فردی جایگزین وی گردیده، که از بعضی جهات هم سان و هم پایه احمدی نژاد می باشد؛ و در مواردی دیگر، موجب خواهد شد تا روی احمدی نژاد و اعضای کابینه اش نزد دیگران سپید گردد. اگرچه که این نابکاران همگی شان، چنان در محضر ملت شریف ایران روی شان سیاه است؛ که با هیچ حیله و نیرنگی موفق به سپید نمودن آن نخواهند شد!
به یاد می آورم که در سال 1384 خورشیدی، برابر با سال 2005 میلادی، در یادداشتی که جهت منتشر شدن در سایت ” خانه پناهجو” نوشته بودم؛ در آن خاطر نشان کردم که این فرد( احمدی نژاد) نیامده است، بلکه او را آورده اند، تا از بلاهت اش برای رساندن خودشان به مطامع شخصی خویش بهره برداری های اقتصادی و سیاسی بکنند. چند تن از دوستان این تفسیر را اغراق گونه تلقی نموده بودند؛ اما اکنون پس از هشت سال که از آن جریان می گذرد؛ دستگیر همگان شده ، که آن سخن بی پایه و اساس نبوده است. چنانچه همگی ما در جریان هستیم، می دانیم که در این دو دوره از ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، چه کاستی هائی در ساختار اقتصادی مملکت به وجود آمده؛ و چگونه این مردک دست نشانده سپاه پاسداران جمهوری اسلامی، و در نتیجه بهره وران وابسته به سپاه که در بیت رهبری حضور دائمی دارند؛ هست و نیست مردم میهن ما را، به تاراج این جنایت پیشگان داده؛ و اکنون که با رئیس جمهور جدید، در حال بررسی آماری عملکردهای دولت های نهم و دهم هستند؛ حتی نمی توانند که یک مورد مثبت، از لابلای پرونده کارنامه هشت ساله او را به دیگران ارائه بدهند!
این کوتوله سیاسی، هر چه که بود و هست باید برود. و شیخ حسن روحانی هم، با کوله باری سنگین از نتایج منفی و زیانبار تصمیمات نابجا، و عملکردهای ناصحیح دو دولت نالایق و بی کفایت محمود احمدی نژاد، به درون کاخ ریاست جمهوری در پاستور می رود؛ که تا یکی یکی اجزای آن محموله سنگین را، از روی شانه هایش به زمین بگذارد. اما چگونگی سبک گردانیدن بار عظیم مشکلات اقتصادی در کشور، به خاطر حجم زیاد آن، موردی نیست که آقای رئیس جمهور، با همه فربهی و تناوری اندام آخوندی ایشان، بتواند یک تنه از عهده آن بربیاید!
یکی از دلایل عدم توفیق حسن روحانی در این خصوص، مخالفان سرسخت وی در میان دیگر گروههای موجود در جمهوری اسلامی هستند؛ که اگر روحانی بعضی از ایشان را، در کابینه خودش جای ندهد؛ رفتار بسیار شدیدتری از آنچه که با احمدی نژاد می نمودند؛ با وی خواهند داشت. به اضافه آنکه احمدی نژاد فردی سویل و غیر روحانی بود، اما آقای فریدون ملقب به حسن روحانی، در کسوت شیخ های معمم روضه خوانهائی است؛ که توقع مردم کشور از او چندین برابر انتظاری است که از احمدی نژاد داشتند!
تنها ویژگی حسن روحانی نسبت به محمود احمدی نژاد، این است که ایشان، در هنگام گذراندن دوره دانشجوئی خویش در مجمع الجزایر بریتانیای کبیر، رابطه دوستانه و صمیمانه ای با آقای ” جک استراو ” به وجود آورده؛ و در شرایط کنونی می تواند بر روی این رابطه سیاسی حساب بکند؛ و با امید به یاری های پنهانی این کهنه کار سیاست در قاره اروپا، بتواند بر برخی از مشکلاتی که به دولت وی به ارث رسیده است فائق گردد!
اما ایشان دارای نقطه ضعف هائی نیز هست؛ که مهمترین آنها این است که سید علی خامنه ای به عنوان رهبر انقلاب، کمترین بهائی به روحانی نمی دهد؛ خامنه ای با علم به اینکه یکی از وعده های سرخرمنی حسن روحانی، به پایان رساندن حصر خانگی میر حسین موسوی و مهدی کروبی بود؛ در آخرین سخنرانی خویش، با شدت و حدت بسیار، بدون نام بردن از موسوی و کروبی، به ایشان هشدار داد؛ که اگر می خواهند دوباره فعالیت های اجتماعی داشته باشند؟ به خاطر آن قشون کشی که در سال 88 در خیابانها نمودند؛ باید از مردم ایران عذرخواهی بکنند. البته از سوئی دیگر، علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی هم، چنانچه که به در بگوید تا دیوار بشنود؛ در مصاحبه ای مطرح نموده، که اگر قرار باشد اصلاح طلبان از ملت ایران عذرخواهی بکنند؟ احمدی نژاد هم که یک سر قضیه بوده و آن بلوای 88 و موضوع تقلب در انتخابات، به دلیل به ریاست جمهوری رسیدن وی به وجود آمده بود؛ باید از ملت ایران در این رابطه عذرخواهی بکند. اگر از زاویه ای دیگر به این سخن علی مطهری نگاه بکنیم، به این نتیجه می رسیم، خود رهبر که در آن سال، از احمدی نژاد پشتیبانی نموده بود؛ در به وجود آمدن آن قشون کشی طرفداران موسوی و کروبی به درون خیابانها تقصیرکار می باشد؛ و باید در پیشگاه ملت ایران از ایشان پوزش بخواهد!
تابستان 2572 آریائی هلند
محترم مومنی روحی