“پیشنویس ” : برنامه انرژی اتمی ایران، که در زمان حکومت شاهنشاه آریامهر در سال ۱۳۲۹ خورشیدی آغاز شده بود. در سال ۱۳۵۳ با تاسیس سازمان انرژی اتمی ایران، و امضای قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر شکل جدی به خود گرفت؛ و ایران در سال ۱۳۳۷خورشیدی برابر با سال ۱۹۵۷ میلادی به عضویت آژانس بین المللی انرژی اتمی درآمده بود. در سال ۱۳۴۷برابر با سال ۱۹۶۸ میلادی، پیمان عدم تکثیر سلاح های هسته ای ( ان پی تی ) را نیز امضاء نمود؛ و دو سال بعد آن را به تصویب مجلس شورای ملی هم رساند!
متاسفانه یس از گذشتن حدود یازده سال از آغاز ساخته شدن « پایگاه اتمی بوشهر »، در زمان حکومت شادروان محمدرضا شاه پهلوی، انقلاب سیاه و منحوس اسلامی، با تبانی چند کشور اروپائی و ایالات متحده آمریکا، که از پیشرفت های کشورمان دچار اعجاب و البته حسادت بسیار هم شده بودند. در جزیره « گوآدالوپ » گرد هم آمدند؛ و با فروپاشی حکومت پهلوی( با سرنگونی اشتباه نگیرید، زیرا سرزمینی که با حکومت پادشاهی مدیریت می شود. چنانچه دارای ولیعهد و نایب السلطنه باشد. با درگذشت شاه آن دیار و یا توطئه چینی دشمنان، آن سرزمین سرنگون نمی شود. بلکه چون دارای نایب السلطنه و ولیعهد می باشد؛ در صورت تجاوز بیگانگان به آن یا هر دلیل دیگری « سرنگون » نمی گردد بلکه « فرو پاشی » می شود. تا جانشین شاه پیشین به سن ممیزه برابر با قانون اساسی آن دیار برسد؛ و خودش اختیارات آنجا را به دست بگیرد. در صورت سرنگون گشتن یک حکومت، دیگر چیزی از آن باقی نمی ماند. < که امیدوارم به زودی نصیب کلیت رژیم پلید آخوندی بشود >؛ اما در صورت فروپاشی، فقط ظاهر آن سیستم فرو می ریزد و از هم می پاشد. اما کلیت آن تا سر کار آمدن جانشین وی، توسط نایب السلطنه پا برجا می ماند.) !
پس از شکل گیری دسیسه دشمنان ایران و ایرانی، و روی کار آمدن انقلاب سیاه و شوم اسلامی در کشورمان، سران حاکمیت زیاده طلب آخوندی، جهت دستیابی به سلاح های هسته ای، به اضافه تاسیات اتمی بوشهر، به طور مخفیانه و بدون همآهنگی با آژانس بین المللی انرژی اتمی، برای به وجود آوردن تعداد بیشتری از مراکز تولید تسلیحات هسته ای، اقدام به ایجاد مراکز دیگری از این دست در سایر مناطق کشور را نمودند. ولی چندی بعد کوس رسوائی شان در این زمینه از بام آسمان ایران، بر زمین نه فقط کشور ما، بلکه بر صفحات خبرگزاری های جهان فرو افتاد؛ و سران حاکمیت منفور آخوندی را، مورد بازخواست دائمی آژانس و اعضای آن نمود؛ که ایران پیمان « عدم تکثیر سلاح های اتمی ( ان پی تی ) را نغض نموده است!
از همان زمان قدرت های بزرگ دنیا ( یعنی مخالفان دسترسی حکومت اسلامی به تسلیحات اتمی ) در ایران ، در حال نشان دادن « سنبه پر زورتری » به سران رژیم آخوندی هستند. تا شاید در این رهگذر، با به وجود آوردن هراس نزد مقامات حکومت ملاها در ایران، مخصوصا نظامیان سپاه پاسداران، که مبادا اینگونه آرزوی دیرینه شان (چهل و دو ساله شان) که تشکیل دادن یک « حکومت نظامی » در ایران است بر دل شان بماند. و دیگر نتوانند به چنین هدفی هم بیندیشند؛ چه رسد به تحقق یافتن آرمان پلید ضد ایرانی شان؟!
از همان نخست که جریان فعالیت های اتمی حکومت اسلامی لو رفت؛ و قدرت های بزرگ جهان را وا داشت، که جهت حفظ امنیت ممالک هم پیمان با خودشان، که در حوزه خلیج همیشه پارس حضور دارند؛ و حتی دیگر کشورهای اطراف ایران که دارای مرزهای مشترک چند هزار کیلومتری با ما می باشند. با ایجاد سد « مذاکرات هسته ای » در مقابل آخوندها، مشغول جلوگیری از پیشرفت حاکمان رژیم در این باره هستند؛ تا به قول خودشان، به آنها اجازه خطر آفرینی برای سرزمین های دیگر را ندهند!
بر این اساس ایالات متحده آمریکا، حتی بیش از خود آژانس و نیز ممالک اروپائی، بر این موضع ایستاده است. تا به هر طریق ممکن، به آخوندهای حاکم بر ایران اجازه دسترسی به سلاح های هسته ای را ندهند. به همین دلیل هر رئیس جمهور جدیدی هم که در آمریکا به قدرت می رسد. بیش از بقیه موارد، موضوع « برجام = برنامه جامع اقدام مشترک » را، که در سال ۲۰۱۵ میلادی در یکی از همین نشست های مربوط به مذاکرات، در مورد فعالیت های اتمی حکومت اسلامی را پیش می کشد!
تا این برهه از زمان، ایالات متحده جهت عقب انداختن فعالیت های اتمی رژیم، و عدم ارتباط های بین المللی ایشان، همینطور در منگنه به وجود آوردن مشکلات اقتصادی برای حکومت ملاها گذاشتن ایشان، تحریم های فراوانی را برای شان ایجاد کرده اند. پیوسته هم به این مطلب اشاره داشته اند؛ که جهت سخت گیری های بیشتر نسبت به ایران( سران خودکامه حکومت آخوندی ) ، گزینه های بسیاری را زیر میز دارند. اما ظاهرا در ریاست جمهوری جو بایدن، جای گزینه های مورد نظر عوض شده، و از زیر میز به روی آن تغییر مکان داده اند؟!
در روز شنبه بیستم نوامبر ۲۰۲۱ میلادی، لوید آستین وزیر دفاع آمریکا به حاکمان اسلامی هشدار داده و گفته است: « تمام گزینه ها برای حفظ امنیت آمریکا قابل بررسی است » ؛ بسیار خوب، شما گزینه های مورد نظر را بررسی کنید. اما آیا در میان آنها موردی را قرار داده اید؛ که « گزینه امنیت و رفاه ملی مردم ایران » را هم در آن گنجانده باشید؟!
بین رفاه و آزادی چهار دهه پیشین ملت ایران، تا اسارت و سختی و بی پناهی کنونی ایشان، دیواری به طول بیش از چهل و دو سال رنج و ستم در زیر یوغ حکومت استبدادی و ضدبشری اسلامی تعبیه نموده اید؛ و همچنان به بقای آن توجه دارید و ادامه می دهید. با آنکه همگی تان بر میزان جنایات و ستمگری های آخوندها علیه مردم ایران آگاهی کامل را دارید. فقط منافع مادی خودتان را در نظر می گیرید؛ و برای تان اهمیتی ندارد، که در طول هر شبانه روز، تقریبا تعداد یازده تن ایرانی بی گناه و محروم، چوب خطای شما در سال ۱۹۷۸ میلادی را، که در جزیره « گوآدالوپ » به اتفاق همدستان بین امللی تان مرتکب شدید را می خورند؛ و از سال ننگین ۱۹۷۹ که این جنایتکاران تازی تبار را در کهندیار ایشان به قدرت رسانده اید. هنوز یک قطره آب خوش از گلوی شان پائین نرفته است؟!
ظاهرا این تمثیل گویای زبان پارسی ما در مورد شما و همدستان تان مصداق می یابد؛ که « مرگ خوب است، اما برای همسایه » !!