می گویند: ” یک نادان سنگی را درون چاه می اندازد، آنگاه هزار دانای خردمند، نمی توانند آن سنگ را از چاه در بیاورند. ” ! وضعیت کنونی سردمداران جاه طلب جمهوری جانی اسلامی، به درستی مصداق همین ضرب المثل است. روز و شب به اشکال مختلف آدم می کشند؛ لحظه به لحظه و به طور عمد، در حال آزار دادن ملت اسیر ایران هستند؛ گاه و بی گاه دزدی های میلیاردی شان آوای بوق و کرنای هر کوی و برزنی می گردد؛ و ایشان را خوارتر و رسواتر از آنی که هستند می نمایند. دست و پا قطع می کنند، چشم در می آورند، زندانی و شکنجه و اعدام می کنند؛ درجه ظلم و جورشان به مردم را، به طور تصاعدی بالا می برند؛ آسایش و آرامش برای کسی باقی نمی گذارند؛ همه روزه مردم را فقیرتر و مستمندتر می نمایند؛ و هزاران فسق و فجور دیگر، که انجام دادن آنها، جز از آخوند حکومتی، از هیچ فرد دیگری بر نمی آید را، نسبت به مردم ستمدیده ایران اعمال می کنند!
به ریشه های همه این ناملایمات و مصائب اجتماعی مردم در ایران کنونی که توجه بکنیم؛ درخت منحوس همه شان، به دست سران جلاد و قدرت پرست این حکومت ضدبشری و عصر حجری، در زمین های مقدس ایران غرس گردیده اند؛ که تا پس از سیراب شدن از چشمه سار ناگوار قوانین ظالمانه، و مقررات مغرضانه حکومت عقب مانده جمهوری ننگین اسلامی، ثمرات تلخ و مسموم کننده خودشان را، بر جای جای زندگی مردم ایران فرو بریزند؛ و زندگانی شیرین ایشان و فرزندان شان را، به تلخی زقّوم، شوری سنگهای کویر، و به ناخوشایندی نیستی و فنا بدل کنند!
در آخرین ترفندهای رندانه مملکت داری این اهریمنان مجسم، چهره های زیبای چندین دختر و زن اصفهانی را، با افشاندن اسید سوزان انتقامجویانه و وحشت برانگیزانه، زشت و نازیبا می گردانند. وقتی هم که توسط کارشناسان و صاحبنظران، حتی مردم عادی جامعه نیز، مورد ملامت و سرزنش و مذمت واقع می شوند؛ آنگاه همگی شان، هریک از سوئی و از منبعی متصل به آخور حاکمیت بی صلاحیت و خودکامه حکومت شان، سر بر می آورند؛ و سخنان نابجائی را مطرح می سازند؛ که جز نشان دادن میزان حماقت و بی خردی آنها، هیچ تعریف دیگری را نداشته و نخواهند داشت. دسیسه چینی می کنند، که عملکردهای وحشیانه و جنایتکارانه همدستان جانی خویش را، به گردن ممالک مخالف با رژیم، رسانه های ضد جمهوری اسلامی، و سایرین بیندازند!
از جمله این بی خردان، سردسته مشاوران و گردانندگان ” اتاق فکر ” در بیت رهبری، رئیس ” قرارگاه عمار( نهادی که با هدف مقابله با آنچه که ” جنگ نرم ” نامیده می شود تشکیل شده است؛ در واکنش به خبرهائی که رسانه های مختلف در ارتباط با اسیدپاشی ها منتشر کرده اند؛ ضمن حمله شدید به آنها گفته است: ” جرم رسانه ای که بر ” مبنای دروغ ” جو سازی می کند؛ از اسیدپاشی ها بیشتر است!
آخوند مهدی طائب، رئیس شورای قرارگاه عمار، که از زیر مجموعه های بیت منفور رهبری نیز می باشد؛ در مصاحبه ای که با یکی از رسانه های اصولگرایان انجام داده؛ اخبار رسانه های دیگر را، هدفمندی آنها برای خدشه دار نمودن ” حیثیت یک کشور ” دانسته است. البته می دانیم که مراد وی از حیثیت یک کشور، آبروی هرگز نداشه دست اندرکاران خبیث جمهوری پلید اسلامی است؛ زیرا هرگاه یکی از این آخوندهای مفتخور و سود پرست، در سخنان خودشان، اشاره به ملت و کشور ایران می کنند؛ مقصود و منظور ایشان، از به کار بردن نام ملت و رعایت کردن حقوق آنها، منافع خود و رژیم شان است. و با بیان این نکته، که دشمن با سوء استفاده از موقعیت رسانه ها در ایران، ایشان را به بیراهه می کشانند؛ و موجب جو سازی نمودن آنها می گردند؛ که این خود باعث به خطر بدنامی افتادن ” حیثیت کشور ” که مرادشان حاکمیت جمهوری بی هویت اسلامی، و مسؤلان این جمهوری ضدبشری است می باشد!
آیا هنگامی که یک صیاد، صیدش را درون یک چاله می اندازد؛ و یا شکارش را درون تور مخصوص شکار اسیر می نماید؛ آن حیوان می رود در گوشه ای از چاله یا در طرفی از آن تور آرام می نشیند؛ تا شکارچی با خیال راحت برود و جان او را بگیرد؟ یا حیوانک با تقلای بسیار و حرکات تند، در حالی که صداهای وحشتناکی از خودش در می آورد؛ بدن خویش را به دیواره های چاله و تور می زند؛ تا راه فراری برای گریز خویش بیابد؛ و خودش را از دست سکارچی بی انصاف نجات بدهد؟!
مهدی طائب، حوادث مرتبط با اسیدپاشی به زنان را، هدفی مشخص، برای نشان دادن ” بحرانی بودن جو ایران ” به جهان عنوان کرده، و ضمن آن به قوه قضائیه نیز پیشنهاد نموده؛ که این رسانه ها جرم شان از اسید پاش ها بالاتر است. به عبارتی دیگر، می توان چنین نتیجه گرفت که این مزدوران اهریمن، در شرایط وخیمی از اختلافات درون خودشان گرفتار هستند؛ و مانند همان حیوانات گرفتار شده در چاله و تور شکارچی، صداهای وحشتناک از خویش در می آورند؛ و با کوبیدن اندام شان به هر سوی دام، برای رهائی خویش از یک مخمصه بزرگ و مرگ بدون تردید تلاش می کنند!
آنها به نیکی می دانند که عمر منحوس شان به سرآمده؛ و به پایان حاکمیت شیطانی خویش رسیده اند. از اینرو تمام سعی خویش را به کار گرفته اند؛ تا از چاله نابود کننده و تور دست و پا گیری که در آن محبوس شده اند؛ راهی به سوی رهائی از مرگ حتمی جمهوری بدنام و بدکردار اسلامی بیابند. : ” یارب روا مدار گدا معتبر شود، گر معتبر شود ز خدا بی خبر شود!
محترم مومنی