یک مقام ارشد آمریکائی، روز سه شنبه پنجم ماه می، توسط خبرگزاری رویترز اعلام کرده، واشنگتن می خواهد اطمینان بیابد؛ که هر نوع توافق اتمی بین ایران و قدرت های بزرگ در جهان، باید شامل امکان بازگرداندن تحریم های سازمان ملل متحد باشد؛ تا اگر ایران از انجام کامل توافق اتمی سرپیچی کرد؛ این تحریم ها بدون وتوی روسیه و چین، دوباره از سرگرفته بشوند!
مذاکره کنندگان اتمی در نیویورک، در حال سپری کردن یک هفته مذاکره بر سر مسائل اتمی ایران هستند. قرار است که این مذاکرات، از دوازدهم ماه می سال جاری، در وین پایتخت اتریش ادامه یافته و از سر گرفته شود. انتظار می رود که این گفتگوها، در سطح کارشناسی برای مدت چند روز دیگر ادامه داشته باشد. روز 30 ژوئن امسال، تاریخ ضرب الاجل برای رسیدن مذاکره کنندگان به یک توافق جامع است. اما همان طوری که مقام ارشد آمریکائی اعلام نموده؛ سیاستگزاران آمریکائی مایل هستند؛ که روشی را برگزینند، تا دست های چینی ها و روس ها از وتو کردن نتایج به دست آمده در مذاکرات کوتاه گردند!
منتشر نمودن این خبر، با همه ظاهر ساده ای که دارد؛ بیانگر آن است، که قدرت های بزرگ در جهان، مسأله فعالیت های هسته ای رژیم آخوندی در ایران را، وجه المصالحه میان خودشان قرار داده اند؛ و بر آن می باشند، که با استفاده از این موقعیت پیش آمده، چنانچه میسر شود؛ سر دوستان جمهوری اسلامی را نیز به طاق محبت خویش بکوبند. و آنان را از انجام دادن هرکاری که به نفع آخوندها تمام گردد بازدارند!
از شروع نخستین نشست های این مذاکرات، هرگاه شورای امنیت سازمان ملل متحد، برای ادب کردن سران رژیم آخوندی تصمیم سختی علیه ایشان گرفته است؛ همواره چینی ها و روس ها، با استفاده از حق ” وتوی ” خودشان، آن تصمیم را خنثی کرده اند. اما این دفعه خود خامنه ای هم، شمشیرش در برابر غربی ها، بخصوص آمریکا را از رو بسته، و طی سخنرانی برای جمعی از معلمان کشور گفته است: ” من موافق مذاکره زیر شبح تهدید نیستم. ” او در بخش دیگری از سخنان خویش، به گونه معترضانه اعلام کرد: ” این قابل قبول نیست، که همزمان با مذاکرات، طرف مقابل دائما تهدید هم بکند. ” و در بخش دیگری از سخنان رهبر جمهری اسلامی، در مورد مذاکره کنندگان از سوی حکومت آخوندی آمده است: ” آنها باید خطوط قرمز و اصلی را با دقت رعایت کنند. و باید همزمان با مذاکرات، از عظمت و هیبت ملت ایران دفاع کنند. و زیربار هیچ تهدید، تحمیل، زور و تحقیری نروند. ” !
خامنه ای همچنین گفته است: ” آمریکائی ها نیازشان به مذاکرات، اگر بیشتر از ما نباشد؛ کمتر از ما نیست. ” ، ” ما تمایل داریم، که مذاکرات به سرانجام برسند؛ و تحریم ها برداشته بشوند. این به آن معنا نیست، که اگر تحریمها برداشته نشوند؛ ما نمی توانیم کشور را اداره بکنیم. ” !
از فحوای جملات رهبری حکومت اسلامی، می توان ناامیدی وی، و وحشتی که وجود او را فرا گرفته است؛ را به آشکارا تشخیص داد و درک نمود. ظاهرا او باور کرده، که دیگر ” این توبمیری، از آن توبمیری ” های سابق نیست. و قضیه جدی تر از آن است که وی پیش بینی کرده بود. شاید هم با چشم باطن می بیند، که زوال ستاره ی سی و هفت ساله بخت رژیم شان فرا رسیده، و چیزی به انتهای عمر ننگین جمهوری نامسلمان اسلامی!! نمانده است. با این حال، باز هم خودش را از ” تنگ و تاب ” نمی اندازد، و حریفان را با سخنان تحقیر آمیز مورد خطاب قرار می دهد!
از آنجائی که سیاست یعنی داشتن هنر شناختن آنچه را که قابلیت شدن دارد است؛ و سیاستمدار هم به کسی اطلاق می گردد، که دارای این هنر باشد. برای اهالی وادی سیاست، و کارشناسان مربوطه، کاملا قابل درک است؛ که خامنه ای به عنوان رهبر و حاکمیت رژیم اسلامی، دچار بی سر و سامانی فکری شده و به شدت نگران گشته است. سخنان اخیر رؤسای قوه مجریه و مجمع تشخیص مصلحت نظام(حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی)، بر این عدم آرامش فکری او افزوده، و مانند افرادی که درون مخمصه بزرگی گرفتار بشوند؛ و مدام فریاد بکشند تا کمتر بترسند؛ حرف هائی می زند، که هم از یک مقام رهبری بعید می باشد؛ و هم از روش پیامبرشان که گفته بود برای تمام نمودن و تکمیل کردن اخلاقیات مبعوث شده به دور است !
خامنه ای در گوشه ای دیگر از سخنان خویش که در جمع معلمان ایران می نمود گفت: ” آمریکا غلط می کند که به ایران حمله نظامی بکند.” بیان کردن این عبارات، علامت رشادت رهبر جمهوری اسلامی نیست؛ بلکه نشان دهنده دارا بودن نقاط ضعف متعدد، و وحشت زیادی است که در وجود وی انباشته شده می باشد. شاید هم به این نتیجه رسیده، که پایان عمر منحوس حکومت اسلامی فرا رسیده و نزدیک است. و به زودی باید به خاطر تمام شدن تاریخ مصرف جمهوری زبون اسلامی، شاهد حقارت هائی که نصیب صدام حسین شده بود باشند!
آنچه را که رهبر انقلاب اسلامی نمی داند؛ و یا مخصوصا نمی خواهد که بداند؛ پایان این تراژدی تلخی است، که در ایران به وجود آورده بوده اند. بیمناک است که به زودی مردم دلاور ایران، بر سر جنازه اش بایستند؛ و با تمسخر از او بپرسند: ” ای کشته که را کشتی، تا کشته شوی زار؟ ” !
محترم مومنی