” واترگیت ” وارونه یعنی چه؟!

0
192

حتما به یاد می آورید که در زمان ریاست جمهوری ریچارد نیکسون در ایالات متحده آمریکا، دو خبرنگار آمریکائی توانستند، با افشا کردن یک رسوائی انتخاباتی در آن کشور، موجبات استیضاح و سپس استعفای رئیس جمهور وقت آین کشور را فراهم بیاورند. ” رسوائی واترگیت ” در میان سال های 1972 تا 1975 میلادی، در هتلی به همین نام(واتر گیت) در واشتنگتن به وقوع پیوست!

در جریان انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، عده ای از مأموران ” اف بی آی ” آمریکا، وارد هتلی به نام ” واتر گیت” که محل ستاد انتخاباتی حزب دموکرات بود وارد شدند. به سرعت دستگاه های شنود را در آنجا کار گذاشتند؛ و سپس اسناد و مدارکی را برای اهدافی مشخص، از آنجا سرقت نمودند و با خود بردند!

این اقدام غیر قانونی، با پیدا شدن یک نوار توسط مأمور حراست هتل، به طور تصادفی لو رفت. و روزنامه واشنگتن پست به سردبیری ” بنجامین سی بردلی” از طریق دو تن از روزنامه نگاران خود به نام های ” باب وودوارد ” و ” کارل برنستین” آن رسوائی را به اطلاع افکار عمومی در آمریکا رساند!

بعدها مشخص گردید، که چنین اقداماتی(کار مأموران جاسوس اف بی آی در هتل واترگیت) قبلا نیز هنگام به وقوع پیوستن هر انتخابات ریاست جمهوری در این کشور، به طور مکرر به اجرا گذاشته شده بودند. و تحقیقات بعدی هم نشان دادند؛ که عمق اینگونه فعالیت های جاسوسی آمریکا، بسیار گسترده بوده است. پس از آنکه مشخص شد کنگره به استیضاح نیکسون رأی خواهد داد؛ وی در شب هشتم اوت 1974 از مقام خود کناره گیری کرد. نیکسون اولین رئیس جمهوری آمریکا بود؛ که از سمت خود استعفا داد. اگر چه که استعفای نیکسون، روند استیضاح وی را متوقف کرد؛ اما در عین حال، به پیگیری های قضائی در این رابطه پایان نداد!

در جریان اتفاق افتادن ” رسوائی واترگیت” ، رئیس جمهوری وقت آمریکا ریچارد نیکسون، به انجام دادن سه جرم مشخص متهم شد؛ ” جلوگیری از عدالت ” ، ” سوء استفاده از قدرت ” ، و نهایتا تحقیر کنگره ایالات متحده آمریکا ” . در یک سرزمین، دو خبرنگار از یک روزنامه، یک رئیس جمهور را وادار به استعفا و کناره گیری از مقام اش می کنند. ولی در مملکتی دیگر مانند ایران اشغال شده ما، خبرنگاران به خاطر افشا نمودن رسوائی های مالی مدیران رژیم آخوندی در کشورشان، دستگیر و زندانی و نهایتا اعدام می گردند!

یک جا دو شهروند یک مملکت می توانند؛ از یک رویدادی که پیوسته در سرزمین شان انجام می گرفته(قرار داده شدن دستگاه های شنود توسط جاسوسان اف بی آی ، به فرمان رئیس جمهور در محل ستاد انتخاباتی حزب دیگر پرده دری می نمایند)؛ در جائی دیگر همچون میهن به آفت وبای آخوندی مبتلا شده ما، سران حکومت پلید اسلامی، به متقلبان و دزدان و جانیان فرصت انجام دادن همه کارهای خطا و ضد بشری را می دهد. اما مردان و زنان پاک نهاد و بی گناه سرزمین مان را، به بهانه های واهی و گاها از خود ساخته، مجرم می نامد و دستگیر و زندانی و اعدام می کند!

با حضور چنین حکومت خودکامه و قدرت پرست و فاسدی است؛ که شما در میهن تان، شاهد تخلفات و رشوه گیری های عده ای از ایادی رژیم منفور ملاهای بی خرد و دزد و جانی پرور در کشورتان می گردید. به تعدادی از این رسوائی های مالی و باجگیری های مافیای شهرداری تهران، به ریاست قالیباف یکی از مزدوران حکومت ابلهان در مملکت تان توجه کنید:

آخوند شهاب مرادی در زمان مدیریت بر سازمان فرهنگی شهرداری در زمان قالیباف، ملکی را در میدان هروی با 50% تخفیف، به مبلغ 2 میلیارد و 80 میلیون تومان هدیه(باج) گرفته است!

 – پاسدار مصطفی آجرلو، از مدیران ورزشی نزدیک به قالیباف، و رئیس سابق سازمان ورزش شهرداری، ملکی را با 50% تخفیف، در محله دربند تهران از شهرداری هدیه گرفته است!

– سهم معصومه آباد از سفره گسترده انقلاب شارلاتان ها، دو دستگاه آپارتمان در آجودانیه تهران، به قیمت 20 میلیارد و 400 میلیون تومان، با احتساب 40% تخفیف، به مبلغ 12 میلیارد و 227 میلیون تومان از شهرداری تهران هدیه گرفته است!

– محسن پیرهادی رئیس سابق سازمان بسیج شهرداری، ملکی در پاسداران را به قیمت کارشناسی 12 میلیارد و 970 میلیون تومان، با احتساب 15% تخفیف، به مبلغ 11 میلیارد و 244 میلیون تومان، از شهرداری تهران هدیه گرفته است!

 – پاسدار ابوالفضل قناعتی نیز از سفره انقلاب یاغیان و جنایتکاران، ملکی در نیاوران را، به قیمت کارشناسی 44 میلیارد و 580 میلیون تومان را، با احتساب 7% تخفیف به قیمت 42 میلیارد و 288 میلیون تومان هدیه گرفته است!

– اسدالله راشدی، معاون امور مجلس شورای عالی استان ها، آپارتمانی در کریمخان زند را، به قیمت کارشناسی 1 میلیارد و 875 میلیون تومان را، با تخفیف 20% به قیمت یک میلیارد و 545 میلیون تومان هدیه گرفته است!

– سمیع الله حسینی مکارم معاون شهرداری، دو آپارتمان در دربند، جمعا 234 متر، جمعا 13 میلیارد و 400 میلیون تومان را، با تخفیف 50% به مبلغ 6 میلیارد و 700 میلیون تومان هدیه گرفته است!

 – وحید نوروزی شهردار پیشین منطقه 18 و قائم مقام فعلی منطقه 8، ملکی 171 متری در خیابان موحد دانش در تهران را، با قیمت 10 میلیارد و 379 میلیون تومان، با تخفیف 50% به مبلغ 5 میلیارد و  190 میلیون تومان هدیه گرفته گرفته است!

 – سید موسی پورموسوی مشاور شهردار تهران، ملکی 171 متری در خیابان موحد دانش در تهران را، با قیمت 10 میلیارد و 293 میلیون تومان، با احتساب 50% به مبلغ 5 میلیارد و 468 میلیون تومان هدیه گرفته است!

– مازیار حسینی مشاور عالی شهردار تهران، ملکی 220 متری در نیاوران، به مبلغ 16 میلیارد تومانی، با احتساب 50% به قیمت 6 میلیارد تومان هدیه گرفته است!

– سید جعفر تشکری هاشمی معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری، ملکی 220 متری در ولنجک به مبلغ 10 میلیارد و 340 میلیون تومان را، با تخفیف 50% را به قیمت 5 میلیارد و 170 میلیون تومان هدیه گرفته است!

– علیرضا نادری معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران، ملکی 183 متری در دربند، با مبلغ 10 میلیارد و 400 میلیون تومان را، با احتساب 50% تخفیف، به قیمت 5 میلیارد و 200 میلیون تومان هدیه گرفته است!

– مجتبی ملازم الحسینی مدیرکل ارزشیابی کارگزینی شهرداری تهران نیز، ملکی 99 متری در منطقه دربند با قیمت 5 میلیارد و 700 میلیون تومان را، با محاسبه تخفیف 50% به مبلغ 2 میلیارد و 850 میلیون تومان از سفره انقلاب سیاه و شوم جمهوری اهریمنی آدم کشان، بدکاران، پست فطرتان، تن پروران، جاهلان، چند یوزه بازان، خبیثان، دزدان، دغلکاران، روسیاهان، رمالان، زشت کرداران، ژاژه خواهان، ستمگران، سفیهان، شارلاتان ها، ظالمان، غداران، فریبکاران، قاتلان، کریه المنطران، گزافه گویان، لئین ها و لعنتی ها، مکاران، نادانان، ویرانگران، هردمبیلان و …. یاوه سرایان هدیه خیر، باج گرفته است. همگی شان باج گرفته اند تا نمونه ای باشد از یک ” واترگیت وارونه ” !!

محترم  مومنی

 

مقاله قبلیشجریان ممنوع الملاقات شد؟
مقاله بعدیخامنه ای: دوچرخه سواری بانوان در انظار عمومی حرام است
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.