اگر همه مردم جهان هم فراموش بکنند؟ تاریخ هرگز از یاد نخواهد برد؛ چه کسانی در این دنیای بزرگ، با ظلم و ستم بر دیگران برای خودشان پایگاهی به وجود آوردند. تا که جهنم را در همین دنیا به نسل بشر نشان بدهند؟!
همه موجودات زنده به این جهان می آیند و می روند. اما آدم ها آمدن و رفتن شان نوع دیگری است!
یکی در نقش نجات بخش همنوعان خویش به عرصه گیتی پا می گذارد؛ تا خدمتگزاری مسؤل و خیر خواه برای دیگران باشد. در حالی که آن دیگری، دیو صفتانه برای نابودی ساکنان این کره خاکی قد علم می کند؛ تا هر که را موافق کنش های ضد بشری و دیکتاتوری خودش نمی بیند؛ از هستی ساقط نماید. تا خودش بدون بیم و هراس از تلاش های آزادیخواهان حق طلب، به عیش و عشرت و کامرانی بپردازد. و فقط در مسیر اربابش ( شیطان رجیم ) گام بردارد!
در چند دهه پیش اگر کسی از آتیلا و اسکندر و چنگیز و هلاکو و هیتلر سخن می گفت؟ شنونده به طور واضح چیزی از مقصود او نمی فهمید. ولی در این عصر و زمانه، با ظهور و حضور دیکتاتورهای قرن بیست و یکم در برخی از نقاط جهان، پیر و جوان و بزرگ و کوچک متوجه می شوند؛ که مراد گوینده از به کار بردن عنوان « دیکتاتور » ، سید علی خامنه ای رهبر رژیم آخوندی در ایران، و رفیق شفیقش بشار اسد رئیس جمهور خودکامه و فراری سوریه و چند تن دیگر از قدرت پرستان می باشند. که با کردار خودمحورانه و دیو آسای خودشان، عرصه هستی شهروندان کشور زیر سلطه خویش را، چنان بر آنها تنگ و غیر قابل تحمل می کنند. که وقتی می میرند یا از قدرت اهریمنی شان سقوط می کنند؟ فضای آن دیار با بر پائی جشن و سرور توسط ساکنان آن کشور، تبدیل به سالنی بزرگ برای برگزاری پایکوبی و رقص و شادمانی می گردد!
مخالفان دیکتاتور سوریه، از روز ششم نوامبر یکباره و بدون هیچ « پیش زمینه ای » ، به شهرهای بزرگ و مهم این کشور حمله کردند؛ و آنها را به تصرف خویش در آوردند!
اما بشار اسد دیکتاتور، به جای گشودن درب مذاکره با آنها جهت حل کردن مشکل، ابتدا همسر و فرزندان و برادران خودش را به پایتخت « امارات » فرستاد. سپس خودش از سوریه گریخت و به روسیه رفت !
اما امشب خبرگزاری رسمی روسیه « تاس » اعلام نمود : دیکتاتور فراری سوریه و خانواده اش به عنوان « پناهنده » در کاخ « کرملین » مهمان هم پالکی خودش ولادیمیر پوتین رئیس جمهور این کشور هستند !
پیامد این رویداد غیر منتظره ( سقوط حکومت بشار اسد ) یک حقیقت بارز را در اذهان عمومی در دنیا متبلور نموده است. که حاکمیت ابلیس در ایران کنونی نیز، به « خط پایان » عمر حکومت منحوس خودش رسیده است؛ و خامنه ای جلاد هم چه بخواهد و چه نه؟ ملزم به پذیرش سرنگونی رژیم ننگین خود در ایران است؛ و به زودی او و خانواده اش هم باید از پوتین خواهش بکنند؛ که درخواست پناهندگی او و خانواده اش را نیز بپذیرد. و رئیس جمهور روسیه میزبانی او را هم در کاخ کرملین بر عهده بگیرد !
ولی دیکتاتور ایران به روسیه نخواهد رفت. نه به این دلیل که نماز خواندنش در دیار « کفر » ( کشور کمونیست ها ) مورد اجابت « الله شان » قرار نمی گیرد؟بلکه ترجیح نخست او سوریه است !
شکل گرفتن چنین سرنوشتی برای دیکتاتور ایران و خانواده او، منوط به تعجیل هم میهنان ما که مخالف سید علی و حکومتش در ایران می باشند است. که لطفی بکنند و برای نجات دادن رهبر دیکتاتور حکومت ملاها در کشورشان، خیزش های پراکنده شان را به تعداد چندین میلیونی در استان های بزرگ کشورمان به انجام برسانند. تا خامنه ای بدبخت هم که دهه هاست پایش را از ایران بیرون نگذاشته، سری به « زینبیه » در سوریه بزند؛ و از « عمه اش » بخواهد؛ که از خدا برای برادرزاده اش دری به سوی نجات یافتن از دست دلاوران انقلابی ایران بگشاید !
در چنین شرایطی هر کسی به جای او باشد. باید روزی هزار بار « علی اکبر هاشمی رفسنجانی » را لعنت بکند. که چنین پاپوش سنگینی را برای این « روضه خوان » نگونبخت به وجود آورد و تدارک دید؛ و او را از بهشت حرم امام هشتم شان، به دوزخ کاخ رهبری در جماران تبعید نمود !
البته در نگرش نخستین، چنین رویدادی غیر از منافع بسیار، ضرر چندانی برای او نداشته است. اما قرار گرفتن نامش به عنوان ستمگرترین دیکتاتور دنیا در دفتر تاریخ در جهان، ننگی ابدی برای او می باشد. که حتی پس از سقط شدن و رفتن به جهنم، تا جهان باقی است؛ در آن دنیا هم هرگز رنگ آسایش و آرامش را نخواهد دید !
چون که هرگز هیچ عملی از سوی هر عاملی، بدون پاسخ متناسب برای او نخواهد بود !
زیرا ، ممکن است که پروردگار یکتا بدی هائی را که آدم ها به خودشان می کنند را نادیده بگیرد. اما هیچگاه از گناه ستمگرانی که به خاطر منافع خودشان، بر مخلوق او آزار می رسانند نمی گذرد !
خواه آخوند خامنه ای دیکتاتور باشد؟ خواه همردیف او بشار اسد جنایتکار ؟!