بر اساس درخواست بعضی از میهن پرستان آریائی، مقرر گشته است که در روز هفتم ماه می سال جاری میلادی، ایرانیان مقیم ایالات متحده آمریکا، در دو ایالت واشنگتن و لس آنجلس، در مقابل کاخ سپید و فدرال بیلدینگ گرد هم بیایند؛ تا در باره آرمان سی و هشت ساله شان (رهائی مام میهن از اشغال جمهوری بدنام اسلامی، و آزادی مردم اسیر میهن شان در کشور اهورائی خودشان) مسائل مهمی را مطرح کنند!
بدیهی است که مانند همیشه، که هرگاه ملت ایران بر آن شده است؛ که به یک کار بزرگ و ملی – میهنی دست بزند؛ سیه دلانی از گروه های مخالف با استقلال و آزادی و حفظ تمامیت ارضی و محافظت از مرزهای ایرانزمین می باشند. جهت مخدوش ساختن گردهمآئی این برنامه لازم الاجرا، سنگ هائی بر سر راه دست اندرکاران و برنامه ریزان و مجریان این طرح میهن پرستانه قرار بدهند. که بدون تردید، کارشکنی در مسیر دادخواهی یک ملت ستم کشیده و رنجدیده خواهد بود!
از همان نخستین روزهائی، که برنامه همایش هفتم می، از طریق بعضی رسانه های دیداری و شنیداری به گوش ایرانیان رسیده است. عده ای به عمد، و برخی نیز از روی نادانی و غیرعمد، در این ارتباط اراجیفی را مطرح ساخته اند؛ که تنها ثمرش از بین برده شدن آبروی خودشان هست و بس!
خانم ها و آقایان ایده پرداز، که در بیشتر موارد صاحبنظر و کارشناس در تمامی امور تشریف دارید؛ چرا آنقدر شهامت ندارید و و یک ارزن شجاعت در چنته تان موجود نیست؛ که سخنان و دیدگاه های دشمنانه و دوست نمای خود را، بدون پرده پوشی و داخل لفافه مطرح می کنید؟ یادش به خیر، در دوران خردسالی کودکان ما، تلویزیون ملی ایران، در برنامه کودک آن فرستنده، یک سریال کارتونی به نام ” سفرهای گالیور ” را نشان می داد. یکی از قهرمانان این سریال، همواره در منفی بافی و منفی گوئی خویش غوطه ور بود. چنانچه اتفاقی می افتاد؛ هرچند که خوشحال کننده و امید بخش هم که بود؛ او اظهار نظر منفی خودش در باره آن را، با جمله کوتاه ” من می دونم ” آغاز می نمود. سپس به بیان دیگر عبارت های منفی خویش می پرداخت!
” اگر دین ندارید، آزاده باشید ” این جمله را شیعیان از امام حسین شان نقل قول می کنند. آنهائی که با جبر بی رحمانه اسلام خونریز تربیت یافته و رشد نموده و بزرگ شده اند؛ ارزش آزادگی را بالاتر از دینمداری نامیده اند. شما که پیوسته دم از آزادیخواهی و آزادگی می زنید؛ چگونه است که در هر زمانی که راهی جهت رسیدن ایرانیان به آزادی و آزادگی شان گشوده می شود. شمای ” کاتولیک تر از پاپ ” ، که همیشه فریاد خواستن آزادگی برای هم میهنان را بر لب های تان جاری می کنید؛ و ایشان را برای پیمودن راه به آزادی و آزادگی شان پند و اندرزهای آنچنانی می دهید. و با نوشتن نسخه های گوناگون برای ایرانیان درونمرزی، ایشان را به، به پاخیزی و دادخواهی رهنمود می دهید. از چه رو اکنون که تعداد بی شماری از هم میهنان ساکن در آمریکا، درصدد برگزاری چنین برنامه ای هستند؛ هم شرکت نمی کنید، و هم صدها وصله سیاسی بر اندام تدبیر مصلحت اندیشی آنها می چسبانید؟ که …… توده ای و چریک فدائی و مجاهد خلق می باشند؟!
پرتو درخشان نور حقیقت، شاید که برای مدت کوتاهی، در زیر ابرهای تیره مخفی بماند. اما تردید نفرمائید، که این امر کاملا موقتی و ناپایدار خواهد بود. زیرا چه شما و همدستان تان بخواهید و چه نه؟ چه همه تلاش تان را برای خنثی کردن کوشش های میهن پرستان ایرانی به کار بگیرید و چه نه، ایرانیارانی که به گونه راستین و هدفمند، با دشمنان خود و سرزمین اهورائی خویش، نه سر سازش دارند و نه برای یاوه های تان پشیزی ارزش قائل می باشند. ولی صد البته، با حکومت مورد علاقه خودشان، با حاکمیت پادشاهی همیشه سرفراز و ایرانساز پهلوی میعادی محکم و ناگسستنی و نفوذ ناپذیر بسته اند. هرگز در چنین شرایط سرنوشت سازی، پادشاه برحق و رسمی و قانونی شان را، تنها نخواهند گذاشت. بلکه با همه وجود و تمام قد، در خدمت اعلیحضرت رضا شاه دوم پهلوی سوم خواهند ایستاد؛ و اجازه نخواهند داد، تا مشتی ضد ایرانی نوکر فاشیست های اسلامی و کمونیست های استالینی و مسلمان های مارکسیستی، باری دیگر بلای سال منحوس 57 خورشیدی را، بر سر ایشان و مملکت پارسی شان فرود بیآورید!
شرم تان باد، که هنوز جیره خوار دشمنان آب و خاک باستانی خویش می باشید. این رخت کثافت ضدیت با پهلوی های ایرانساز را، از تن تان بیرون بیاورید؛ و به دامان مام میهن بازگردید. اگر نمی خواهید که تا ابد در نظر هر ایرانی میهن پرستی، و نسل های بعد از ایشان، نام تان در صفحات تاریخ خطه ی زرخیر ایرانزمین، به لجن دوروئی و نادانی و بی خردی و ناآگاهی شما کشیده بشود؟!
محترم مومنی