هتلی که پناهگاه جنگ‌زده‌های خرمشهری شد

0
275

هتل بین‌المللی، پناهگاه جنگ‌زده‌ها یا پارکینگ؟ داستان از یک بنای مهم و تاریخی پایتخت شروع می‌شود که پس از انقلاب، مامن جنگ‌زده‌های خرمشهری می‌شود و امروز پارکینگی بزرگ و متروک.

 غیرممکن است از کنار پل سیدخندان گذشته باشید و ساختمان متروکه‌ای که به عنوان پارکینگ از آن استفاده می‌شود را ندیده باشید و غیرممکن است باورکنید همین ساختمان رنگ‌رورفته روزی یک «هتل بین‌المللی» بوده و برای خود بروبیایی داشته است.

هتل هجرتِ دیروز

گویا نامش «هتل بین المللی هجرت» بوده است. هتل ۵ ستاره‌‌ای در ضلع جنوب شرقی پل سیدخندان که حتی در میان برخی به نام هتل «سیدخندان» هم از آن یاد می‌شده است. براساس آنچه در شناسنامه این بنای مدفون شده آمده، اواسط دهه ۱۳۴۰اولین اقدامات کار ساخت هتل «اینترنشنال تهران» شروع و مرحله اول طرح در سال ۱۳۴۶به بهره برداری می‌رسد. در جایی که از آن به «گلوگاه گذر مسافران و زائرانی که به قصد زیارت امامزاده صالح از جاده قدیم شمیران راهی میدان تجریش می‌شدند» آورده شده است. ماجرای ساخت آن هم از این قرار است که هتل متعلق به فردی به نام تیمسار «باتمان‌قلیچ» بوده که به قصد اسکان رجال و کارمندان متمول و سر‌شناس دولت که در شهرستان‌ها اقامت داشتند و به قصد سیاحت یا زیارت به تهران می‌آمدند، ساخته شده است. این هتل مجلل، مساحتی حدود ۴ هکتار با ۸۵۰ اتاق، ۴ سالن اجتماعات داشته و از امکاناتی مثل یک مجموعه ورزشی و ۳ آسانسور بهره‌مند بود. آن هتل تا سال۱۳۵۷ فعال بود تا اینکه مدیریت آنکه فردی وابسته به رژیم طاغوت بود از ایران به خارج از کشور مهاجرت می‌کند.

تغییر کاربری هتل به خوابگاه جنگ‌زده‌ها

پس از پیروزی انقلاب  و فرار مدیر هتل، مجموعه در جریان فعالیت‌های انقلابی توسط برخی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت تسخیر و بعد‌ها خوابگاهی برای دانشجویان تغییر کاربری می‌دهد. تا اینکه در اوایل دهه ۱۳۶۰ و درست در دوران جنگ ایران و عراق، هتل به صورت قطعی مصادره می‌شود و در اختیار بنیاد آسیب دیدگان جنگ قرار می‌گیرد. آن زمان خانوادهایی که در جنوب کشور دچار جنگ و بی‌خانمانی شده بودند، در هتل‌هایی از تهران استقرار داده شدند، که یکی از آن‌ مکانها اینجا بود. حدودا ۶۵۰ خانواده جنگ دیده از سال ۱۳۶۲ تا اوایل دهه ۷۰ در آنجا زندگی‌کرده‌اند. زندگی جنگ زدگان در این هتل با پستی و بلندی‌هایی همراه بود که خیلی از آن‌ها از آن دوران به روزهایی پر التهاب و اضطراب یاد می‌کنند اما هرچه بود، گذشت و حالا خیلی از آن‌ها دوباره به آبادان و شهر خود برگشتند. این هتل تا سال ۱۳۷۲میزبان این افراد بود تا اینکه جنگ تمام و اوضاع آرام شد و با ساماندهی مهاجران جنگی و پرداخت کمک هزینه تهیه مسکن به آن‌ها، کاملا تخلیه شد. خانواده‌ها یکی یکی بار خود را بستند و عده‌ای به شهر ودیارشان باز گشتند وعده‌ای هم در همین تهران ماندگار شدند.

وضعیت فعلی هتل در حاشیه پل سیدخندان

مهاجران خرمشهری در هتل جنگ‌زده‌ها

در زمانی که جنگ، بیشتر مناطق جنوبی کشور را درگیر کرده بود، مردم آواره دست زن و بچه خود را می‌گیرند و به پایتخت پناه می‌آورند. بیشتر افرادی که در این هتل اسکان داده می‌شوند، مردم خرمشهر و آبادان هستند که علاوه بر اینکه دست‌هایشان خالی است، داغ عزیزانشان را هم بر دل دارند. شرایط در این هتل یا به تعبیری خوابگاه برای مردم جنگ‌زده خیلی راحت نبوده است. کمبود امکانات، دیوارهای رطوبت‌گرفته و شلوغ، آنها را که در شهر خودشان بروبیایی داشته‌اند، خیلی اذیت می‌کند.

صف‌های طولانی برای پخت‌وپز

کمبود مواد غذایی یکی از اصلی‌ترین مشکلات ساکنان این خوابگاه بود. تازه این اول ماجرا بود. چون همین مواد غذایی کم هم به صورت خام در اختیار خانواده‌‌ها قرار می‌‌گرفت و وظیفه پخت‌وپز با خودشان بود. با وجود عواملی مثل شلوغی و جمعیت زیاد، می‌توان صف‌های طولانی در انتظار نوبت برای پخت‌وپز را تصور کرد. همین صف‌های طولانی، مبدا دوستی‌ها بین خانم‌ها می‌شد و حرف زدن درباره نوع غذا و تعارف و دست‌به دست کردن بشقاب‌های غذا، این صمیمیت را بیشتر می‌کرد. با این حال ماتم، جزو اصلی این هتل بود. همیشه یکی از اتاقهای این هتل صدای گریه می‌داد!

از فعالیت‌های فرهنگی تا احداث درمانگاه

رفته رفته که جنگ ادامه دار شد، بنیادمهاجران تصمیم گرفت فکری به حال وضعیت افراد به ویژه کودکان و بانوان مستقر در هتل بکند. تا اینکه در سالن غذاخوری و رستوران مجموعه را به اتاق بازی و محل انجام کار‌های فرهنگی تبدیل کرد. کلاس‌های قرآن، خیاطی و قالی بافی و.. برگزار شد و بانوان با حضور در این کلاس‌ها شرایط روحی بهتری پیدا کردند و هر فردی بعد از کلاس در اتاقش مشغول بافتنی یا خیاطی با دست بود. بالاخره مردم سرگرم می‌شدند. از طرف دیگر با برگزاری کلاس‌های فرهنگی و آموزشی و تفریحی برای بچه‌ها، آن‌ها سرگرم شدند و کمی از نگرانی خانواده‌ها کم می‌شد و از شیطنت بچه‌ها در راهرو و طبقات کم شد. یکی دیگر از اقدامات آنجا راه اندازی در مانگاه بود که در آنجا پزشک و پرستار مستقر بودند و مسئولیت رسیدگی به کارهایی درمانی را بر عهده داشتند.

 پارکینگ یا مجتمع فرهنگی؟
جنگ که تمام شد، خانواده‌ها نفس راحتی کشیدند و کم کم قرار شد به شهرشان برگردند. این کار تا سال ۱۳۷۲ ادامه داشت تا آخرین خانواده‌ها هتل را ترک کردند. از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۶ هتل به ساختمان متروکه‌ای تبدیل شد که محل امنی برای بروز آسیب‌های اجتماعی بود. تا اینکه زمین به دست شرکت مخابرات ایران افتاد و قرار شد ساختمان متروکه را تخریب و به جای آن مجتمعی فرهنگی و اداری ساخته شود که البته هنوز از آن خبری نیست.

به گزارش مجله مهر؛   قسمتی از آن هتل قدیمی الان به ایستگاه تاکسی تبدیل شده و بقیه آن هم مسطح شده تا فعلا به عنوان پارکینگ از آن استفاده شود.