جمع ۲۰۰۰ نفره کمپین کوچ دراویش از ایران به زندان اوین، با انتشار نامهای خطاب به آیتالله ناصر مکارم شیرازی، از این فقیه شیعه خواستند در صورتی که درویشی بر اساس گفتههای وزیر اطلاعات مترادف بیدینی است، فتوای ارتداد این جمع را صادر کند.
به گزارش خبرنامه ملی ایرانیان از مجذوبان نور؛ این نامه، سومین نامه دراویش گنابادی به مسوولان مملکتی پس از سخنرانی وزیر اطلاعات است که در آن “درویشی” و “بیدینی” را کنار هم نشانده و از مسوولان آموزش و پرورش خواسته بود جلوی بیدینی و درویشی دانشآموزان گرفته شود.
دراویش پیش از این به وزیر اطلاعات و نمایندگان مجلس در شهرهای مختلف نامههایی ارسال کرده و در آن خواهان برداشتن نگاه امنیتی از دراویش و پایان دادن به اعمال فشار بر پیروان طریقت و عرفان شدهاند.
متن نامه کمپین کوچ به زندان دراویش خطاب به آیتالله مکارم شیرازی را در زیر بخوانید:
بسمه تعالی
محضر ناصر مکارم شیرازی
با سلام؛
دامنهی ِ آتشی که با سوزاندن حسینیه دراویش سلسله شریف نعمتاللهی گنابادی در قم شعله کشید، از بادِ جهل و کوردلی و دشمنی با عرفان، به خرمن بروجرد و کوار و اصفهان افتاد و اینک دامنگیر مملکت و ارکان حکومت و دولت شده است. آنها که میخواستند با این آتش، درویشی را بسوزانند، اینک خود را طعمهيِ حریق خودافروخته یافتهاند و هر بادی که برای خاموشی این آتش میزنند، شعلهاش را سوزانندهتر میکند. خانهی طریقت در جنب بنای شریعت بود، اما از دین و از خدا بیخبران، نفهمیدند اگر یکی از این دو بنا تخریب شود، بر آن دیگری فرو میریزد و آن دیگری را آوار میکند.
بارها گفتیم که طریقت ما بر شریعت استوار است، اما کوردلانی که در تحت نام شریعت، با چشم ِ تنگ ِ نفس ِ خویش، کتاب ِ خدا و سیرهی ِ انبیا و اولیای خدا را خواندهاند و راه ِ خدا را به بیراههی ِ نفسانیت کشاندهاند، شلاق به دست بر سر گذرها ایستادهاند و خلایق را به ضرب تازیانه میخواهند به بیراهه بکشانند و نام این خرکشی را هدایت میگذارند. ناراهبلدانی که خود را راهبلد نامیدهاند و کارشان یکسر گمراه کردن است، به اسم دین که آمده است حیات تازه ببخشد، سر میبرند و جان می گیرند. به اسم دین که آمده است عدل بگسترد، زندان درست میکنند و بیعدلی ترویج میکنند.
حضرت آیتالله
ما دراویش اهل دیار حبیبیم و یک چندی، ساکن بلاد غریب شدهایم. شارع ِ ممکلت، ما را بیدین میخواند و حاکم مملکت، ما را وطنفروش مینامد. قاضی، بی محکمه محکوممان میکند و عالم، بی علم، مجهولمان میخواند. شما را نه وصی قرار میدهیم و نه وکیل. از شخصتان برای خودمان هیچ تقاضا و تمنایی نداریم و به حکم ” أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِن دُونِهِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ” (39:36)، سر به فرمان حضرت دوست فرود میآوریم تا چه مقدر سازد.
اما برادرانه و ناصحانه خطاب به شما عرض میکنیم:
حسینیههامان را سوزاندند و خراب کردند اما جلو نمازگزاران ما را نتوانستند بگیرند. همانطور که در مخروبههای به جا مانده از حسینیه اصفهان نماز خواندیم، اگر تمامی زمین خدا را از ما دریغ کنید، ناچار از ترک آن امر که به حفظ ظواهر دین مامورمان کرده است، به صحن دل در میآییم و در شبستان ِ نیاز ِ محض، نماز اصلی را میخوانیم. زبان ما به نفرین نمیرود و زور بازویمان بنای مردمآزاری ندارد. به لطایف، به برادری، به دوستی و محبت، به نصیحت، گفتیم طریقت ما منافات با شریعت ندارد، اما بزدلانی که هر جنبندهای را در انقیاد خویش میخواهند، برای اینکه ماهی ِ لیز ِ قدرت از دستشان در نرود، اجتماع ما را که برای همدلی در عبادت خداست، تجمع ضد قدرت فرض کردهاند و از هیچ ظلم و ستمی برای سرکوب ما که سرمان به سجده پایین است دریغ نمیکنند.
فقیه بزرگوار
ما از ابتدا به قدرتدوستان کار نداشتهایم و نداریم. دون شان خود میدانیم عبادت خدا را به لبس قدرت بیالاییم و رکعت به خاطر مکنت و مال بگذاریم. اگر نظر حضرتتان بر این استوار است که درویشی و درویشان، خلاف ِ جریان ِ رود ِ منتهی به دریای ِ اسلام شنا میکنند و گمراهند و بدتر از آن، سعی در گمراهی خلایق دارند، فیالمجلس فتوای ارتداد تمامی ما امضاکنندگان این نامه را که در سایتها موجود است، صادر بفرمایید و بدانید مطیعانه و بیذرهای شک و تردید و خوف از باختن جان، سر بر نطع ِ شریعت ِ مقدس میگذاریم و بیعربده و تمنا جان میدهیم. اما اگر جنابتان در سویدای جان و در بطن ِ وجدان، ذرهای شک در این افتراها که به ما میزنند دارید، هم الان به ارکان حکومت نصیحت کنید دست از ظلم به اهل طریقت و عرفان بردارند.
حضرت آیتالله
برادران ما به دست قضات عدلگریز، تنها به جرم دفاع از حقوق حقهی ِ اهل عرفان، به بدتر شکلی در زندانها تحقیر میشوند و اینک جانشان را کف دستشان گذاشتهاند و در اعتصاب غذا هستند. اینان ما را وصی خون خویش قرار داده، اعلام کردهاند اگر به ظلم بر اهل طریقت پایان داده نشود، تا زمان مرگ در اعتصاب میمانند. اگر ما را بیدین میدانید اینک فتوا بدهید همگی ما را در زندان محبوس کنند، زیرا به هیچ وجه برادرانمان را تنها نمیگذاریم.
المنة لله که در میکده باز است زآن رو که مرا بر در او روی نیاز است
در پایان لازم به ذکر است که مشابه این نامه خدمت رهبری جمهوری اسلامی ایران نیز ارسال شده است اما چون احتمال میدادیم به هر دلیلی به دست ایشان نرسیده باشد، جنابعالی را نیز مطلع کردیم، مگر به فراست و درایتی که در شما سراغ میرود، نسبت به جلوگیری از هرگونه ناامنی در کشور، اقدام عاجل و مدبرانه بفرمایید.
ثبت نام کنندگان کمپین سراسری کوچ دراویش به زندان اوین