واقعا بعضی ها وقتی که به خواب خوش بی خیالی فرو می روند؛ چه نتایج بد و مفتضحی از رؤیاهای پلید خود به دست می آورند؟ آنها با تمام تلاش هائی، که برای سود بردن از برنامه ریزی های بدون پشتوانه، ولی سراسر ضد مردمی شان طراحی می نمایند. نمی توانند به درستی درک کنند؛ که چگونه سرانجام، دیو ناکامی را در آغوش خویش خواهند گرفت؛ و چطور با یک جهان حسرت و ناامیدی، شاهد پرتاب شدن خود و شرایط مطلوبی، که در اثر کارهای شرارت آمیزشان نصیب ایشان گردیده است دست به گریبان می شوند؟!
چنین افرادی یا بهتر است که بگویم چنین اشخاصی(زیرا افراد عادی در هیچ جامعه ای، همچون شخصیت های بد و ناجنس و بد طینت اجتماع )، به اموری نمی پردازند؛ که نه فقط خودشان را به انتهای چاه بی عدالتی خویش سرنگون گردانند. بلکه عده دیگری را که از فریب خوردگان ایشان بوده و هستند؛ همه آنانی را نیز که با خویش، در مصیبت آفرینی برای بی گناهان همدست و هم آوا نموده بوده اند؛ را به سرنوشت حتمی و شوم خود گرفتار می نمایند!
یکی از شخصیت های اینچنانی کنونی در دنیا، البته در رابطه با کارهای منفی و سراسر ضد بشری اش، که در ایران ما انجام داده است. مخصوصا در این برهه زمانی، که تعداد جنایت های او بی شمار گرده اند؛ سید علی خامنه ای رهبر سیاسی – مذهبی جمهوری همیشه بدنام و ضد ایرانی انقلاب سیاه اسلامی است؛ که اکنون در خواب خوش خرگوشی به سر می برد؛ و در مقام شامخ سید و سالار بودن بر نوکران و مزدوران خویش، آنچنان سرخوش جنایاتی که می کند؛ و چپاول ثروت مردم بی پناه و بی گناه ایران می نماید. چنان در رؤیائی اهریمنی فرو رفته است؛ که هرگز نمی تواند پی ببرد؛ و نمی داند که دیگران، چه نقشه های جالبی جهت سرنگونی کاخ ستمکاری او و همدستان اش طراحی نموده اند؟!
خوآن کارسز، سرپرست گروه وکلای پرونده حقوقی علیه « آگوستو پینوشه » رهبر دیکتاتور پیشین شیلی، در یادداشتی در وب سایت « هیل »، از تجربه خود برای محاکمه و بعد محکومیت پینوشه نوشته، و آن را قابل تکرار برای به پایان رساندن سرنوشت دیکتاتور حکومت جمهوری آخوندی در ایران دانسته، وی در این مورد نوشته است:
« من در سال ۱۹۹۶، به نمایندگی از سوی < بنیاد اسپانیائی پرزیدنت « آلنده » > ، و بر مبنای اصول جهانشمول قضائی در اسپانیا، علیه ژنرال آگوستو پینوشه و دیگر رهبران نظامی حکومت اش، یک شکایت حقوقی به دادگاه ارائه کردم. اتهامات شامل نسل کشی، شکنجه های برنامه ریزی شده، قتل های با انگیزه های سیاسی و تروریسم بود( تمامی اتهاماتی، که دامان عبای ملا خامنه ای، و همدستان آخوند و مکلای وی را هم خواهد گرفت. و همگی شان را، به همین آتشی که نصیب پینوشه و یاران او گردانید خواهند سوزاند.) ؛ متهمین در آن زمان، از معافیت مطلق از مجازات بهره می بردند. من تیمی چند ملیتی از وکلا را، در محاکمه غیابی افسران، در بیش از چهار هزار و پانصد مورد قتل، ناپدید شدن اجباری، و شکنجه حدود سی هزار نجات یافته از سالهای دیکتاتوری پینوشه(۱۹۷۳ تا ۱۹۹۰) رهبری کردم. من هنگام وقوع کودتا در سال ۱۹۷۳، در کاخ ریاست جمهوری سانتیاگو بودم؛ و از نزدیک جنایات پینوشه را دیدم. اعدام ها و شکنجه هائی که در شیلی رخ داد؛ هنوز در خاطره همه زنده است.»!
« با شمار آن کشتارها، در مقایسه با رفتار غیر انسانی حکومت دیگری، که اخیرا توجه مرا به خود جلب کرد رنگ می بازد. جمهوری اسلامی ایران، تنها طی چند ماه در سال ۱۳۶۷، حدود سی هزار زندانی سیاسی و مدافعین یک حکومت دموکراتیک را، که عمدتا عضو « سازمان مجاهدین خلق ایران » بودند را اعدام کرد!
« به درخواست بنیاد اسپانیائی پرزیدنت « آلنده » و حکم دادگاهی در اسپانیا، پینوشه برای استرداد و حضور در دادگاه، در سال ۱۹۹۸ در لندن بازداشت شد. ایالات متحده هم مخالفتی نداشت. از آن زمان، معافیت از مجازات به پایان رسید؛ و صدها افسر کشور شیلی، به علت جنایت علیه بشریت محکوم شدند.»!
« بسیاری از کارشناسان پیش بینی می کنند؛ که ناآرامی های اخیر در ایران، به هیچ عنوان فروکش نکرده است. اما شمار آن کشتارها، در مقایسه با رفتار غیر انسانی حکومت دیگری، که اخیرا توجه مرا به خود جلب کرد رنگ می بازد. جمهوری اسلامی ایران، تنها طی چند ماه در سال ۱۳۶۷، حدود سی هزار زندانی سیاسی و مدافعین یک حکومت دموکراتیک را، که عمدتا عضو « سازمان مجاهدین خلق ایران » بودند را اعدام کرد.» !
« به درخواست بنیاد اسپانیائی پرزیدنت « آلنده » و حکم دادگاهی در اسپانیا، پینوشه برای استرداد و حضور در دادگاه، در سال ۱۹۹۸ در لندن بازداشت شد. ایالات متحده هم مخالفتی نداشت. از آن زمان، معافیت از مجازات به پایان رسید؛ و صدها افسر کشور شیلی به علت جنایت علیه بشریت محکوم شدند.»!
« روزی هم فرا می رسد؛ که مردم ایران، در پی اجرای عدالت در مورد جنایاتی باشند؛ که علیه شان انجام گرفته است. جامعه بین المللی، با کمک به دسترسی مردم به اینترنت و رسانه های اجتماعی، و با تضعیف نهادهای سرکوب از طریق فشارهای دیپلماتیک و تدابیر مقتضی می تواند؛ به حفاظت از قربانیان کمک کرده، و شرایط را برای پرداخت غرامت به آسیب دیدگان اقدامات دولت آماده کند.»!
نوشته « خوآن سارکز» در وب سایت هیل، یک شوخی یکم آپریل یا سیزدهم نوروز نیست؛ که با بی توجهی به آن بنگریم. چون مطمئن هستم: « تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها»؛ چیزک و چیزها، تلاش های اخیر مردم دلاور ایران در درجه نخست، و مخالفت قدرت های بزرگ دنیا در مرحله بعدی، با تمامی کنش های ضد انسانی سران این حاکمیت وحشی و بری از وجدان آگاه و بیدار است؛ که در نهایت شرارت و جنایت پیشگی و ناجوانمردی، در هر فرصتی به خود بی لیاقت شان اجازه داده اند. تا که با ملت شریف ایران، به هر طریق ممکن ظلم و جور و ستم کنند؛ و آنها را به دلایل واهی و پوچ، دستگیر و زندانی و اعدام نمایند!
با علم به آنکه عوامل بسیاری به دلایل بالا، در صدد براندازی حکومت جنایتکار اسلامی می باشند؛ و نیز از آن باب که این امر، از آمال اساسی و آرمان چهل ساله ایرانیان میهن پرست است. همچنین از جهت آنکه خودپرستی های سران رژیم خودکامه آخوندی، مشکلات زیادی را در همه گیتی، به ویژه در منطقه خاورمیانه ایجاد کرده است.شرایط بین المللی هم به نفع مردم ستمدیده ایران تغییر خواهند کرد. چه بسا نوشته خوآن سارکز هم از عالم مجازی به دنیای حقیقی کشانده بشود؛ و نه فقط ایرانیان، بلکه مردم کشورهای افغانستان، سوریه، عراق و یمن نیز، از شر این جانوران تروریست پرور آزاد و رها بشوند!
به زودی فرا خواهد رسید روزی، که مردم رنجدیده ایرانزمین، بر سر جنازه های منفور همگی شان بایستند؛ و از نعش های بر زمین افتاده ایشان بپرسند: « ای کشته که را کشتی، چون کشته شدی زار؟!
دنیا با همه بدی های اش، یک خوبی کتمان ناپذیر هم دارد. چنانچه کسی در طول عمرش بر بی گناهی یک سیلی ناحق بزند؛ هرگز از جهان نخواهد رفت و نمی میرد؛ تا موقعی که مکافات آن سیلی ناحق زده، و عمل ضد انسانی خود را، حتی به صورت بیشتر و شدیدتر بگیرد و بکشد. چگونه سردمداران جنایتکار حکومت ننگین اسلامی، که از روز نخست حاکمیت کثیف و اشغالگر اهریمنی شان، جز به نیت دزدی های هزاران میلیاردی، و همه نوع سوء استفاده های غیر انسانی از ملت ایران و سرزمین همواره سربلندشان نبوده و ننموده اند. خواهند توانست پاسخ نگرفته از آزارهائی که به این ملت بی پناه داده اند. سر سالم به در ببرند؛ و بدون پس دادن تاوان ستم هائی که بر ایرانیان کرده اند؛ بمیرند و از این دنیای انتقام گیرنده بروند؟!
محترم مومنی