احتمالا از خواندن عنوان بالا تعجب نموده اید! چون که تا به حال امیدوار بودیم، مردم ایران که درون کشورمان زندگی می کنند؛ علیه حاکمیت منفور اسلامی به پا خیزند؛ و تار و پود رژیم ملاهای سودجو و قدرت پرست در میهن شان را، از هم بگسلند و نابود ساخته و سرنگون شان کنند. البته همچنان و هنوز هم بر چنین عقیده ای پا برجا هستیم. اما خوشبختانه، از آنجائی که دشمنان ایران و ایرانی، به ویژه سردمداران جمهوری منفور اسلامی، با آنکه از خبیث ترین و شیادترین موجودات جهان می باشند؛ اما در سلک ابله ترین ها نیز جای دارند. و همه گفته ها و کردارهای بی خردانه ایشان، اگر نه صد در صد، بلکه با درصد بالائی، به نفع ما و میهن مان تمام می شوند!
بعد از درفشانی های ابلهانه رهبر مفلوک حکومت آخوندی در روزهای اخیر، که جوانان ایران را به ” آتش به اختیار ” بودن فرمان داد؛ که هنگام مشاهده هر گونه کم کاری از سوی دولت و سایر مسؤلان نهادهای زیر مجموعه دولتی و حکومتی، بی درنگ آتش به اختیار بشوند و آنان را به تیر غیب دچار نمایند. تا کنون چند جوان دلاور ایرانی، با سود بردن از اوامر رهبری، و با به کار بستن فرمایشات مقام عظما، چند آخوندک بی نوا را، چنان مورد ضرب و شتم خویش قرار داده اند؛ که زنده ماندن شان عجیب به نظر می رسد!
به همین خاطر، اکنون نوبت آخوندهای غیر حکومتی و طلبه های ضد ولایتی و فقاهتی است؛ که به سبب در خطر واقع بودن جان شان، حق تجمع در مقابل تمامی بنیادهای اسلامی و مؤسسات دولتی و حکومتی را دارند. که با شوریدن بر دست اندرکاران حکومت کنونی در ایران، که برای این عده از آخوندها نیز، دارای موارد منفی بسیار است؛ این روزگار آکنده از رنج و سختی برای خود و خانواده شان را، به دوران طلائی حکومت پادشاهی پهلوی، که ایشان هم در زمان پادشاه دلسوز میهن مان، در ناز و نعمت های فراوان به سر می بردند و زندگی می نمودند باز گردانند. تا باری دیگر طعم شیرین آزادی و رهائی و آرامش و آسایش را، به ذائقه زندگانی خود و خانواده شان برسانند!
کتک خوردن در حد مرگ، در این مقطع زمانی امر مهمی نیست؛ اما از آنجائی که آدمی، خیلی زودتر از نکته های مثبت در پیرامون خویش، منفی های آن را می آموزد. بایستی بدانند و آگاه باشند؛ که به زودی بقیه مردم ایران نیز، چه پیر و چه جوان، حال که دست شان به دامان عبا و قبای آخوندهای دزد و جنایتکار حکومت نمی رسد؛ جلوی هر مسجدی تجمع نمایند؛ تا از پیشنماز آنجا گرفته، و بقیه معمم هائی که در آن مکان آمد و شد دارند. را به آتش خشمی که نسبت به این رژیم اشغالگر و سیه افکار دارند؛ بسوزانند و مورد ضرب و شتم کشنده خویش قرار بدهند. که زین پس، متولیان حتی یک مسجد یا تکیه سینه زنی و عزاداری، شهامت باز گذاشتن درب ورودی آن مکان اهریمن را نداشته باشند. و با شتاب بسیار، از محله ای که مورد چنین آسیب های حق طلبانه مردم زیان دیده ایران قرار خواهند گرفت. جان شان را بردارند و به جائی دیگر بگریزند!
عبثا که دیگر گریختن شان هم هیچ سودی برای ایشان نخواهد داشت. زیرا که مردم ایران، در حالت عصیان و شوریدن به هر چه آخوند و ملا به سر می برند؛ و دیر یا زود همه شان را به دیار نیستی رهسپار خواهند ساخت. طولی نخواهد کشید، که خبرهای بیشتری در این زمینه، به گوش ملت ایران و سایر مردم دنیا برسد. که بشنوند در ایران، آخوند کشی در سراسر میهن مان آغاز گشته، و این مردم جان به لب آمده، بیشتر نمی توانند که اینهمه سختی و حقارت را تحمل نمایند. بر همین اساس ناگزیرند، تا بیش از این بار سنگین سکوت و بردباری های غیر منطقی را به جان نخرند؛ و هر چه زودتر به عمر منحوس این حاکمیت ضد بشری و ایران ستیز پایان بدهند!
بدون تردید هستند افرادی از افسران و درجه دارانی، که، در میان نظامیان از سپاه و بسیج گرفته، تا آرتش و شهربانی و ژاندارمری و ….. که هیچ همسوئی با چنین حاکمیت جهنمی جانی پرور و جنایت گستر را ندارند؛ و در پی یک فرصت مناسب می باشند؛ تا که به همراه سایر مردم به پا خاسته کشور، تفنگ های شان رو به مسؤلان سفیه و قدرت پرست رژیم ملاها قرآول بروند؛ تا حق خود و بقیه هم میهنان خویش را، از این ستمگران و مزدوران اهریمن بستانند!
محترم مومنی