موضوع کش داده شدن « جنگ لفظی آخوندها با غربی ها » و فواید آن برای رژیم اسلامی!

0
177

« هر دم از این باغ بری می رسد *** تازه تر از تازه تری می رسد »!

باغ که چه عرض کنم؟ لجنزاری به نام مذاکرات برجام در باره « فعالیت های اتمی » رژیم ملاها در ایران، که مدت ها برای دادن پاسخ به خبرنگاران، که آیا در مذاکرات بعدی که به زودی آغاز می گردد شرکت می کنند یا نه؟ با پاسخ های متضاد به پرسش مربوطه، به وقت کشی پرداخته، و با عدم ارائه جوابی درست و عمل شدنی، در باره حضورشان در مذاکرات پیش رو، برای خویش دستمایه به وجود آمدن یک سوژه دائمی را تدارک دیده اند؛ که برای این سلطه جویان اسباب هر چه طولانی تر گشتن دوران چنین گفتگوهائی، جهت هر چه بیشتر « کش و قوس » دادن به آن، برای خودشان به تامین وقت کافی، جهت ایجاد هر نوع سلاح و ابزار اتمی دیگری توفیق یابند؛ و از حاصل شدن سودهای مادی و معنوی در این خصوص، برای خود و حکومت منفورشان از آن لذت ببرند؛ و با ترفند ایجاد یک زمینه دائمی برای برقرار ماندن یک اختلاف دراز مدت، میان خود و مخالفان شان، شرائطی را فراهم بیاورند؛ که به نفع آنها به نتیجه برسد!

و نیز همان مخالفان( قدرت های بزرگ جهان ) نیز، با آنکه در این مورد ظاهرا برای حکومت اسلامی « شاخ و شانه » می کشند. کم و بیش مایل هستند، که با ادامه یافتن این تعامل دو طرفه منفی، بین خودشان و آخوندهای حاکم بر ایران، به طور عمد این مساله را طولانی کنند؛ تا نتیجه مطلوب نزد هر دو طرف به وجود آید!

به احتمال زیاد به وجود آمدن این رویداد نسبتا ساختگی( اختلافات سران رژیم با غربی ها، به خصوص با ایالات متحده آمریکا) ، فرصت کافی را برای ایشان پدید می آورد؛ تا که در راستای همین موضوع، مسائل مورد اختلاف شان با ِغربی ها را، دستمایه پیشرفت های پنهانی خود کنند؛ و زمینه مطلوب را به وجود بیاورند و حفظ نمایند. تا به پندار خودشان، قوی ترین قدرت درون منطقه محسوب بشوند؛ و دولتمردان کشورهای عربی شیخ نشین در خلیج پارس را به وحشت بیندازند؛ تا خود بدون واهمه از اسرائیل، که اخیرا با آنها (کشورهای عربی درون منطقه)روابط دیپلماتیک و صلح آمیز ایجاد کرده،

در قدرت پوشالی شان باقی بمانند!

ولی با شواهد نا محسوس و غیر ملحوظ، غربی ها نیز با تمام ظاهر فریبی شان در ارتباط با مخالفت خویش جهت اتمی شدن حکومت اسلامی، به سران رژیم در کشور ما مجوز پنهانی، جهت در دسترس داشتن انواع تسلیحات اتمی خطرناک را داده اند. تا ایشان برای ترساندن همسایگان ایران، حتی ممالک دورتر هم نقش « لولوی سر خرمن » را ایفا بکنند. که این امر( مخالفت آمریکا و آخوندها با یکدیگر) فقط جنبه سیاسی دارد؛ و « هارت و پورت » های شان برای همدیگر، نمایشی بیش نیست!

موضوع اتمی شدن حکومت ملاها در ایران، که نزدیک به دو دهه تبدیل به مبحثی پایان ناپذیر در این باره گشته است؛ و تقریبا به طور دائم، در باره این اختلافات خبرهای مکرری در رسانه های عمومی انتشار می یابند. اگر « فرمالیته » و ظاهری نباشد؟ برای بزرگ ترین قدرت سیاسی – نظامی حتی علمی در جهان، سرنگون کردن حاکمیت استبدادی و اشغالگر و جنایت پیشه اسلامی چه کاری دارد و چه هزینه ای را نصیب شان می نماید؟!

خصوصیت بارز بیشتر سیاستمداران جهان نیز اینگونه است؛ که هیچگاه بدون بر خورداری از یک سوژه بین المللی نباشند؛ و پیوسته از روی دادن تشنجات سیاسی میان دو یا چند کشور در دنیا، بهترین جستار را جهت زیادتر مطرح نمودن خودشان در رسانه های حقیقی و مجازی در تمامی مجامع مربوط به این موارد تامین نمایند!

در چرخه هستی این گیتی پهناور، دولتمردان بیشتر سرزمین های موجود در آن، به خاطر آن که بیش از دیگران در صحنه های سیاسی دنیا مطرح باشند؛ به اموری می پردازند تا که بتوانند؛ در آنها نقشی کوچک یا بزرگ ایفا بکنند؛ و اینگونه نام شان پیوسته بر سر زبان مردمان علاقمند به چنین مباحثی باشد؛ تا که نام و فعالیت های بین المللی ایشان نیز در قالب آنها بگنجد. تا بیش از پیش، هم در جنجال های سیاسی، صاحبنظر تلقی بشوند؛ و هم بر آگاهی های خودشان در مورد مسائل مربوطه بیفزایند!

اختلاف غربی ها به ویژه آمریکائی ها با مقامات حکومت اسلامی بر سر فعالیت های اتمی آنان، بیش از یک پیش بینی منطقی برای محافظت از کشورهای حاضر در منطقه خاور میانه، به یک توطئه سیاسی علیه رقیبان هر دو سوی مساله( ایالات متحده و حکومت اسلامی در ایران ) شبیه است. تا با به نمایش گذاشته شدن این سناریوی دو دهه ای در سراسر گیتی، دیگر قدرت های بزرگ همتراز با خودشان را بفریبند. تا در سایه آن، سرانجام پس از اینهمه جنگ و گریزهای لفظی میان آخوندها و آمریکا، سرانجام ایالات متحده با این روش، روس ها و احتمالا چینی ها را فریب بدهد؛ که به دلیل سرگرم بودن با کوتاه نمودن دست سپاه پاسداران حکومت آخوندها، از تولید و غنی سازی اورانیوم با غلظت بالا می باشند؛ و به همین خاطر، وقت ادامه دادن به رقابت های علمی و فضائی و اقتصادی با آنها را ندارند!

این روش آمریکائی ها در حدی برای آگاهان به جنجال آفرینی های ایشان آشکار است؛ که وزیر امور خارجه دولت امانوئل مکرون ریاست جمهوری کشور فرانسه، به سران حکومت اسلامی در ایران، در مورد اتخاذ موضع « ساختگی » در مذاکرات هسته ای هشدار داده، در دوره هفتم احیای مذاکرات برجام، که قرار است هشتم آذر در وین برگزار بشود. موضع ساختگی اتخاذ نکند. زیرا در این صورت، به گفته این مقام فرانسوی، « برجام » را باید پوچ قلمداد کرد!

خبرگزاری رویترز هم روز جمعه ۲۸ آبان در گزارشی نوشت: ژان ایو لودریان به روزنامه فرانسوی لوموند گفته است: « آمریکا آماده از سر گیری مذاکرات از جائی است؛ که دور ششم آن پایان یافت؛ و در نتیجه می توان سریع مذاکرات را به نتیجه رساند. » !

وی در این رابطه گفته است: « ما ۲۹ نوامبر( هشتم آذر ) و روزهای بعد از آن خواهیم دید؛ که آیا اراده ایران هم همین است یا نه؟ »!

یک روز پیش از او، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه گفته بود؛ شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، باید در جلسه هفته آینده خود، یک پیام قوی به ایران بفرستد. وزارت خارجه حکومت اسلامی هم در واکنش به مطلب بالا، از آژانس خواسته است: « از هرگونه سیاسی کاری دور باشد » !

آژانس بین المللی انرژی اتمی، روز چهار شنبه ۲۶ آبان، در گزارش فصلی خود اعلام کرد: ایران حدود۷، ۱۷ کیلوگرم اورانیوم غنی شده با خلوص شصت درصد دارد؛ که حاکی از افزایش هشت کیلوگرمی این ماده، از ماه اوت تا کنون است !

ظاهرا این مقدار غنی سازی به آسانی می تواند؛ برای ساختن انواع سلاح های اتمی مورد استفاده قرار بگیرد؛ و این امر مایه نگرانی قدرت های جهان در باره برنامه اتمی ایران است!

رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، در جلسه ای مشورتی به همراه مدیران سیاسی وزارتخانه های امور خاره سه کشور اروپائی( آلمان، بریتانیا و فرانسه ) و اعضای شورای همکاری خلیج فارس، به اضافه مصر و اردن، در عربستان سعودی شرکت کرده است. بر اساس بیانیه ای که دفتر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز پنج شنبه ۲۷ آبان منتشر نموده، که شرکت کنندگان در این جلسه، وضعیت سیاسی و امنیتی منطقه از جمله فعالیت های رژیم آخوندی را بررسی نموده اند. بیانیه مورد نظر اشاره دارد: در جلسه مورد نظر دور هفتم گفتگوهای احیای برجام، که قرار است هشتم آ‌‌‌‌ذر برگزار شود هم مطرح شده است؛ و نمایندگان سه کشور اروپائی به اتفاق رابرت مالی، از تلاش های متحدان منطقه ای، برای کاهش تنش ها و افزایش گفتگو در منطقه استقبال کرده اند!

همچنین فعالیت های بر هم زننده آخوندها در منطقه، از جمله انتقال موشک های بالستیک و پهپادها که برای حمله علیه متحدان منطقه ای مورد استفاده قرار گرفته بررسی شده اند!

تا کنون سران حکومت اسلامی و طرف های آنها، در رابطه با احیای برجام، شش دور مذاکره در وین انجام داده اند؛ که در خرداد ماه سال جاری متوقف شد. قرار است که این مذاکرات از هشتم آذر دوباره در وین از سر گرفته بشود!

زهی خیال باطل و زهی عدم شناخت کافی، از ساختار و هویت موجوداتی همچون « آخوند » ها، که پس از تحمل چند قرن خواری و بی اعتباری در همه جا، اکنون که چهار دهه از استیلای شان، بر یکی از بهترین کشورهای جهان می گذرد. به همین سادگی این جایگاه رفیع را از دست بدهند. آنها جهت از دست ندادن موقعیتی، که چهار دهه کامل از به دست آوردن آن طی شده است؛ و ظاهرا قصد دستیابی به « امپراطوری شیعه در منطقه » را هم در ذهن پلیدشان قرار داده اند. تا که پس از مدتی بتوانند، با استفاده از امکانات ممالک همراه با خودشان، یک فضاحت چهارده قرنی را، از چهره خود و اسلام ناب محمدی شان بزدایند. اگر شده با ژست هیتلری به مصاف مخالفان خودشان بروند. با راه اندازی جنگی خانمانسوز تر از دو جنگ اول و دوم جهانی، دنیا را به آتش می کشند و عقده دیرینه شان را باز می کنند!

این سیاستمداران که هر از چندگاهی با تشکیل دادن چند جلسه بی فایده، انتظار دارند که رژیم اهریمنی اسلامی در ایران را، از دسترسی به سلاح های خطرناک و کشنده برحذر بدارند. بهتر است بدانند، که با بحث های تکراری شان در این زمینه، حتی اگر نه هر چند سال یکبار، بلکه همه ماهه نیز به تشکیل دادن چنین جلساتی بپردازند؟ نه آنکه طرف شان فنا نمی شود و از حیطه قدرت اهریمنی خودش ساقط نمی گردد. بلکه مانند گرگ تیر خورده ای، از انجام دادن هر جنایتی برحذر نمی شود؛ بلکه خطرناک تر از اکنون، به کشتار بی گناهان نیز قیام می کند. تا قدرت شیطانی و جنایتکارانه اش را به اثبات برساند!

مگر نمی بینند که با ملت بی دفاع و بی پناه ایران چه می کنند؟ از بدو شکل گیری حاکمیت منفورشان در ایران، جز به کشتار مردم نپرداخته اند!

باید در این رابطه، به قدرت های بزرگ در دنیا گفت: خودتان را مذمت نمائید؛ که در چهل و دو سال پیش، یک حکومت صلدوست را در ایران از حیطه قدرت خارج ساختید. تا بدترین و شقی ترین موجودات هستی را به قدرت برسانید!

این جنایتکاران را جهت تامین برخی از خواسته های ضد بشری خودتان به قدرت رسانده اید. که در این مورد، هم مردم ایران را دچار ظلمی مضاعف نموده اید؛ و هم خودتان را برای به قدرت رساندن این جنایتکاران، نزد همگان محکوم به انجام دادن چنین معضل بزرگ بین المللی کرده اید!

« خود کرده را تدبیر نیست » !

مقاله قبلیآیا ایران در سید دوم جام‌جهانی قرار می گیرد؟
مقاله بعدیکشتار آبان و خون‌هایی که در نبود تشکیلات ملّی قدرتمند به نفع دشمنان همبستگی ملّی و تمامیت ارضی ایران مصادره شد‌
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.