مراسم یادبود زنده یاد عباس کیارستمی در حالی برگزار شد که فضای حزن آلودی حاکم بود و سخنان داریوش مهرجویی در انتقاد از پزشکان این کارگردان فقید مراسم را تحت تاثیر قرار داد.
عصر روز سه شنبه ۲۲ تیر ماه در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مراسم یادبود عباس کیارستمی برگزار شد که علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که غایب مراسم ورود پیکر این سینماگر به ایران و همچنین تشییع او بود بالاخره در این مراسم دیده شده گرچه از ابتدای همین مراسم هم حاضر نبود و میانه آن از راه رسید.
علیرضا شجاع نوری مجری برنامه از حاضران درخواست کرد تا هر کدام به ذکر جملاتی درباره این هنرمند درگذشته بپردازند و یاد او را گرامی بدارند.
در ابتدا بهمن فرمانآرا در حالی که از شدت اندوه قادر به سخن گفتن نبود، ترجیح داد تنها قسمتی از شعر عباس کیارستمی را زمزمه کند:بیزﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ/ ﺯﺑﺎﻥ ﺗﻠﺦ/ ﺯﺑﺎﻥ ﺗﻨﺪ/ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﺩﺳﺘﻮﺭ/ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﮐﻨﺎﯾﻪ/ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮ…
مهرجویی: باید پزشکانی که این گوهر را به کشتن دادند محاکمه شوند
پس از فرمانآرا، نوبت به داریوش مهرجویی رسید. او کسی بود که تندترین سخنان این مراسم را خطاب به تیم پزشکی عباس کیارستمی به زبان آورد و گفت: من سه روز است که نخوابیده ام. درد عمیقی را تجربه می کنم که تا به حال تجربه نکرده بودم. از حادثه ای که رخ داده است بسیار عصبانی هستم؛ حادثه ای که حاصل ندانم کاری و بی مسئولیتی جراحانی است که عباس کیارستمی را کشتند.
من از این فرصت استفاده می کنم و می خواهم پزشکانی که این گوهر را به کشتن دادند به محاکمه بکشانیم. وظیفه وزارت ارشاد، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و قوه قضائیه این است که به مرگ یک بیگناه را رسیدگی کنند. او دو هفته قبل از این که به بیمارستان برود صحیح و سالم بود. خاطرات عباس کیارستمی عالی است، اما من نمی توانم حرف های قشنگ بزنم. از این بی مسئولیتی، عصبانی هستم.
در ادامه مراسم یادبود زنده یاد عباس کیارستمی کلیپی از فیلم های این هنرمند فقید پخش شد که در تمام آنها شخصیت های کودک فیلم نشان داده می شدند.
پس از آن، نوبت به سیروس الوند کارگردان سینما رسید که او نیز ترجیح بدهد به یاد عباس کیارستمی غزلی از مولانا را بخواهد: رو رو که از این جهان گذشتی/ وز محنت و امتحان گذشتی/ ای نقش شدی به سوی نقاش/ ای جان سوی جان جان گذشتی.
به گزارش مهر، هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده ادبیات کودک نیز درباره عباس کیارستمی چنین گفت: من هم مانند همه شما خوشحال نیستم که اینجا حضور دارمو ما دوست هنرمند و خلاقی را از دست دادیم، اما او با خاطراتی که برایم تعریف می کرد، همیشه در ذهن من زنده است.