گرداندن چرخ های ماشین یک سرزمین با هدف اداره نمودن آن، در اختیار دولتمردان آن کشور است. خیلی حائز اهمیت نیست، که این امر مهم و حیاتی، به دست چه کسانی انجام بشود. ولی کاملا اهمیت دارد، که آیا اصولا این افراد، برای احراز چنین پست تخصصی آمادگی لازم را دارند؟ آیا اینها جهت پرداختن به چنین امر مهمی، آموزش های ضروری را دیده اند یا خیر؟ چه پاسخ این پرسش ها مثبت و چه منفی باشد؛ توجه به یک نکته اهمیت ویژه دارد. و آن این است که چننین اشخاصی همواره دارای موافقان و مخالفانی هستند؛ که با عملکردهای ایشان همراهی می کنند یا با آن سر ناسازگاری را می گذارند؟!
چنانچه دشمنی با دیگران، براساس دلائل محکم و برهان های قاطع نباشد؛ معلوم می گردد که دشمنان مربوطه، به خاطر مقاصد نادرست خودشان در حال غرض ورزی با آن شخصیت ها می باشند. در غیر این صورت، باید برای اثبات مخالفت های به سزا یا نادرست خویش، دلیل های محکمی را به همگان ارائه بدهند؛ تا که بتوانند سخنان خودشان را به کرسی بنشانند!
در میان هفت تن رؤسای جمهوری اسلامی، که تا کنون در این پست دولتی درون رژیم آخوندی، نقش اجرائی یافته اند(بنی صدر، رجائی، رفسنجانی، خامنه ای، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی)؛ فقط دو سه تن نخست ایشان(بنی صدر، رجائی و خامنه ای) از گزند مخالفت های دیگران آسیب های زبانی کمتری دیده اند. ولی بقیه ایشان(رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی) بیش از موافق مخالف داشته اند و در بیشتر مواقع، مورد حملات دیگران قرار گرفته اند!
هرکدام از اینها، با روش های خاص خودشان، پاسخ دیگران را داده اند. البته تردیدی نیست، که همه مخالفت ها نادرست و غرض ورزی نبوده اند؛ بلکه بسیاری شان، کاملا منطقی و صحیح به نظر می رسیدند؛ و هر یک از این رؤسای جمهوری، گاهی از سوی نمایندگان مجلس آخوندی، جهت پاسخگوئی به سؤآلات درست یا نادرست آنان به مجلس شورای اسلامی احضار گشته اند!
روحانی به عنوان رئیس جمهوری که مدعی داشتن دو مدرک دکترا می باشد؛ و نیز به سبب آنکه همیشه نقش های کلیدی در این حاکمیت را داشته است؛ بیش از بقیه آنها به خودش مغرور است. اینکه حق دارد یا خیر، سخنی دیگر است. اما این که در طول مدت ریاست جمهوری اش، اشتباهات فراوانی را مرتکب شده شکی وجود ندارد. گفت: ” عیب اش همه گفتی، هنرش نیز بگوی”! عیب های او غیر از آخوند بودن وی، که سرسلسله همه دلائل مورد پذیرش واقع نشدن آخوندهای حکومتی است جای خود را دارد؛ اما اشکالات مدیریتی دیگر وی، از یک امر حتمی ناشی می شوند!
وی به خاطر داشتن سوابق خدمت در بخش های کلیدی جمهوری اسلامی، به گونه افراطی به خودش مغرور است. به همین خاطر هم زیاد اهل مشورت کردن با بزرگان حکومت شان نیست. اما ویژگی های هنگام پیش از به ریاست جمهوری دولت یازدهم رسیدن او، بر منوالی هستند؛ که مخالفان او را وا می دارند؛ تا که از یک امر آشکار که او و اعضای کابینه اش بدان منسوب می باشند از ایشان خرده گیری بکنند!
نسبت دادن روحانی و دولت اش به اصلاح طلبی، به اضافه ژست های انتخاباتی که دم از اعتدال گرائی هم می زد؛ به مخالفان تندروی اصولگرای او امکان می دهد؛ تا با استفاده از این نقاط ضعف روحانی(از دیدگاه اصولگرایان تندرو)، به بهانه های مختلف او را مورد سرزنش قرار بدهند؛ و با این روشها ایرادهای مدیریتی وی را بارزتر بنمایانند؛ تا که با توجه به این امور، امکان انتخاب شدن دوباره او برای دوره بعدی ریاست جمهوری را محدود گردانند!
از آغاز سال جاری تا کنون، حسن روحانی که کاملا به نیت های خصمانه مخالفان با خودش آگاه است؛ چند بار به گونه غیر مستقیم، این افراد بخصوص دست اندرکاران نیروهای انتظامی و سپاه پاسداران را، مورد ترکش حملات زبانی خود قرار داده؛ و با بیان جملاتی که مردم عادی جامعه کنونی در ایران را خوش آید. شخصیت ایشان را تخطئه نموده است!
روحانی در سخنرانی اخیر خویش، که در رابطه با وضعیت تحریمها و چگونگی به نتیجه رسیدن ” توافق جامع ” میان جمهوری اسلامی و 1+5 بیاناتی را ایراد می کرد؛ به طور کنایه آمیز، خطاب به مخالفان خودش به ویژه در امر مذاکرات هسته ای، با بیان این که سازمان تحریمها در حال فروریزی است چنین گفت: ” دلالان تحریمها از هم اکنون به فکر شغل دیگری باشند. ” روحانی در مراسم جشن کارگری که در روز سه شنبه هشتم اردیبهشت سخن می گفت؛ با ابراز خوشبینی نسبت به نتجه توافق نهائی با قدرت های بزرگ جهان در ماههای آینده، به مخاطبان خود خاطرنشان نمود، که کسی نمی تواند تحریم بر ایران را در آینده ادامه دهد!
اینچنین با اطمینان خاطر از این مقوله بسیار مهم صحبت کردن، باید دلیل بسیار محکمی داشته باشد. دست کم باید از جائی برای او چراغ سبزی در این مورد روشن شده باشد؛ که وی با این اعتماد به نفس، و با این خوشبینی بتواند از امری سخن بگوید؛ که هنوز در بوته ابهام قرار دارد و کسی از پایان آن هیچ اطلاع صحیحی در دست ندارد. مگر آنکه وزیر امور خارجه دولت او، که اکنون با وزیر امور خارجه ینگه دنیا بسیار ” جی جی باجی ” شده است؛ خبرهای امیدوار کننده ای را برای وی مخابره کرده باشد. در غیر این صورت، باید به آقای رئیس جمهور پیشنهاد داد؛ که بهتر است تا روشن شدن دست کم پنجاه درصد از نتیجه این موضوع، بهتر است که با این صراحت در این باب اظهار نظر ننماید؛ و هیچگاه فراموش نکند، که مقوله های سیاسی پیوسته مانند سکه دو رو دارند. اگر او اکنون یک روی آن را دیده است؛ باور داشته باشد که طرفهای ایشان آن روی سکه را هم به وضوح دیده اند. چه بسا که مذاکرات پایان ژوئن 2015 ، نتیجه ای را که ایشان از هم اکنون پز آن را می دهد در بر نداشته باشد. مگر آنکه خود بداند، که به عنوان رئیس اجرائی حکومت اسلامی، خودش به آنها وعده های دیگری داده باشد!
محترم مومنی