من به نوبه خودم، در نهایت فروتنی از شما گرامیان پوزش می خواهم.
گاهی، از این که شما در مقابل اینهمه ددمنشی های رژیم اشغالگر و خونخوار آخوندی، سکوت کرده و هیچ واکنشی از خودتان ابراز نمی دارید؛ در این پندار اشتباه قرار می گیرم؛ که … مردم درون مرزهای میهن مان به بی تفاوتی مبتلا شده اند!
اما امشب، شما عزیزان هم میهن، کمر خمیده من و یارانم را راست کردید. هنگام غروب، طبق سنّت دو دهه و نیم گذشته که از مام میهن دور افتاده ام؛ با افروختن شمع درون خانه، با گام های شبیه به پرش، سرخی روی آتش آن شعله کوچک را طلب کردم؛ تا زردی رخساره خودم را با آن معامله بکنم؛ تا از طریق سنت پریدن از روی آتش هستی بخش را انجام داده باشم. به یاد آوردم که الان در این وقت و ساعت، که می بایست در کوچه ها و خیابان های ایران مان، همه جا تپه های ” بتّه ” شعله ور باشند و مردم از روی آنها بپرند؛ با این یاوه هائی که امامان جمعه در سراسر ایران، به تقلید از آخوند احمد خاتمی زیباروی شیرین گفتار!! که هزاران لعنت خدا بر او باد سرداده اند. شاید مردم از بیم جلادان وحشی و انتظامی های جانی رژیم اهریمنی اسلامی، بسان گذشته برای انجام دادن آداب آخرین سه شنبه شب سال، در کنج خانه ها بمانند و بیرون نیایند!
با همین اندیشه غم انگیز، گوشی تلفن را برداشتم، و به چند تن از اقوام در چند جهت مختلف تهران تلفن نمودم. تهران غوغا بود، صدای انفجار وسائل آتشبازی از طریق گوشی تلفن به وضوح به گوش می رسید. آنقدر شدید بودند که گوئی به حالت انفجارهای داخل یک جنگ مهیب بودند. از همان افراد فامیل شنیدم که در تمامی شهرهای ایران، به ویژه در استانهای کردستان، و بخصوص در شهرهای کوچک آنجا، از جمله شهر <ازنا> غوغائی از همهمه کسانی که با عملی کردن مراسم باستانی چهارشنبه سوری، و با بیشتر بها دادن به آن، به احمد خاتمی های تازی تبار ضد ایرانی دهان کجی بزرگی کرده اند!
بچه های تهران، بچه های سراسر مرز پرگهر ایرانزمین، اکنون می نگریم و در می یابیم؛ که شما در انجام دادن ” نافرمانی های مدنی ” تا چه اندازه زبردست و غیرتمند و میهن پرست هستید. ایران به داشتن فرزندان سلحشوری چون شما به خود می بالد. و ایرانیان در هر گوشه ای از این کره خاکی که باشند؛ بر رشادت و پایمردی شما دلیران اذعان دارند.
خاک پای تان را توتیای چشمانم می کنم، باشد که تا از نابینائی حقایقی که شما می آفرینید شفا یابند؛ و حقیقت را خوب تر و آشکارتر ببینند و درک نمایند. زنده و جاوید باد ملت باغیرت ایران، پاینده باد سرزمین اهورائی ما به شهریاری رضاشاه دوم پهلوی سوم. سرنگون باد حکومت جنایتکار و اشغالگر جمهوری پلید اسلامی
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
محترم مومنی