می گویند: ” از کمالات شیخ ما این است، شیره را خورد و گفت شیرین است”!! رئیس حکومت جنایتکار ملاهای بی خرد(اگر خرد می داشتند، چرا باید حقوق انسانی ملت ایران را، اینچنین لگدکوب امیال خودپرستانه خودشان کرده و بکنند؟) باز هم یادش افتاده، که بالاخره دری به تخته ای خورده، و جناب شان به مقام عظمای رهبری رژیم دزدان و جانیان اسلامی ارتقاء مقام یافته است؛ و از منصب گدائی سابق خویش(روضه خوانی و قرائت کردن زیارتنامه در امامزاده های سمنان و کرمان و مشهد، که بعد دست اش را دراز می کرده و از آنانی که، بدون تعارف، کاملا ابلهانه ! در پشت سر او می ایستادند؛ و به مزخرفات او گوش می دادند و می گریستند؛ پولی بگیرد و زندگی اش را اداره بکند.) اکنون به مقام شامخ رهبری رژیم منفور جنایتکاران افتخار یافته است. بایستی که هر چند وقت یک بار بهانه ای بیابد؛ که با ملاک قرار دادن آن، باز هم نزد پا منبری های نوکر صفت خودش، و همه کسانی که در سراسر جهان اخبار این حکومت ننگین را دنبال می کنند؛ لاطائلاتی را به هم ببافد؛ و به عنوان سخنرانی مقام معظم رهبری، به یک مشت بلاهت پیشه ی نادان ارائه بدهد!
مشکل اساسی ما هم در مورد حضور این اشغالگران نادان در کشورمان، همین است که عده ای از مردم داخل میهن مان، یا به دلیل ترس از حاکمیت، یا به خاطر باج هائی که در مراکز اسلامی داخل مملکت به برخی از آنها داده می شوند؛ و یا به سبب نادانی و بلاهت ذاتی خودشان، پای خزئبلاتی که او می گوید می نشینند؛ و هرجا که لازم باشد، با بالا رفتن دست یکی از نوکران آقا درون بیت، حالی شان بشود که: ” الان شما باید با صداهای رسا و فریاد گونه، در این بخش از سخنان رهبر تکبیر بگوئید. ” که هم سید علی را خشنود کنید؛ و هم به کسانی در دنیا، که تماشاگر فیلم این جریان هستند نشان بدهید؛ ما همچنان مریدان رهبر خودمان هستیم. و هر چه که آقا!!!! بگویند به جان می خریم “!
منظورشان هم این است، تا که به مردم سراسر دنیا بقبولانند؛ که هنوز اینهمه ایرانی هوادار جمهوری منفور اسلامی، و دوستدار رهبر خودکامه این رژیم جهنمی در این کشور می باشند. همدستان آقا در بخش فنی، می توانند با انجام دادن ” توروکاژ” های سینمائی، تعداد جمعیت حاضر در محل سخنرانی خامنه ای را، با چنین دوز و کلک هائی که به کار می برند. آنچنان زیاد نشان بدهند؛ که بینندگان آن نتوانند، به راست یا دروغ بودن اش پی ببرند!
ده روز پیش، خانم ترزا می، نخست وزیر جدید بریتانیا، در نشست شورای همکاری خلیج پارس در بحرین، از سیاست بریتانیا مبنی بر تعمیق روابط انگلیس با کشورهای حاشیه خلیج پارس، در باب ” مقابله نمودن با رفتار تهاجمی ایران در منطقه ” سخن گفته است.(منظورش از به کار بردن نام ” ایران “، حکومت منحط اسلامی بوده است. اما متأسفانه، بسیاری از مردم عوام در گیتی، حتی شخصیت های نامی در جهان هم، به جای نام بردن از حاکمیت اشغالگر آخوندها در ایران، فقط به عنوان کردن نام کشور ما بسنده می کنند. خانم ترزا می نیز، صفت تهاجمی سران وحشی حکومت آخوندی را، به نام ایران مطرح کرده بوده است.)!
خامنه ای هم روز شنبه گذشته، در جمع بعضی از مسؤلان حکومتی، و شرکت کنندگان کنفرانس اسلامی، با تکیه به سخنان خانم می گفته است: ” اخیرا در این روزها انگلیسی ها در نهایت بی شرمی، ایران را تهدید منطقه نامیده اند. ” خامنه ای همچنین، ضمن ردّ این اتهامات اضافه کرده است: ” این انگلیسی ها هستند، که همیشه منشأ و منبع تهدید و خطر و فساد و نکبت بوده اند. ” ترزا می هم در بخش دیگری از سخنان اش گفته است: ” می خواهم اطمینان دهم، که من تهدیدهای ایران علیه کشورهای خلیج(پارس)، و وسیع تر در منطقه خاورمیانه را مشاهده کردم. بریتانیا برای مقابله با این تهدید، کاملا متعهد به همکاری های استراتژیک با شماست.”!
از آنجائی که چندی بعد از سخنان خانم می، بوریس جانسون وزیر امور خارجه بریتانیا هم، مشابه چنین حرف هائی را در جائی دیگر در سفری به منطقه مطرح نموده است. واکنش تند برخی از مقامات جمهوری اسلامی، بخصوص رهبر آن را در پی داشت. در این رابطه وزارت خارجه رژیم ملاها، سفیر بریتانیا در تهران را احضار نموده، و علاء الدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، خواستار کاهش روابط با بریتانیا در سطح کاردار شده است. خامنه ای هم در ادامه سخنان خویش، که بر بی شرمانه بودن ادعای مسؤلان بریتانیا، نسبت به تهدیدات انگلیسی ها علیه ایران هشدار داد؛ و با تأکید گفت: ” دشمنان حتی اگر ادعای نرمش، و ظاهری آراسته هم داشته باشند؛ در باطن به تمام معنا، وحشی و خشن هستند. و ملت ها باید برای مواجهه با این دشمنان بی اخلاق، بی دین، و بی انصاف آماده باشند.”!
با توجه به حمله بسیجی ها در سال 1390 خورشیدی به سفارتخانه انگلیس در تهران، از همان موقع روابط دیپلماتیک میان دو کشور راکد ماند؛ و بریتانیا دفتر نمایندگی اش در ایران را بست. و با به ریاست جمهوری رسیدن حسن روحانی در سال 1392، و پیشرفت نمودن مذاکرات هسته ای، روابط دیپلماتیک انگلیس با حکومت آخوندها در ایران، با بازگشائی دوباره دفاتر نمایندگی دو کشور، برقرار گردید. با آنکه در ارتباط با حمله بسیجی ها به دفتر نمایندگی بریتانیا هیچ دلیل بارزی مطرح نگشت. اما بعید به نظر نمی رسد، که در جریان به پا خیزی مردم در سال 1388، علیه تقلب در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، احتمال دست داشتن انگلیسی ها در آن رویداد وجود داشته، و حمله به سفارتخانه آنها در نیمه دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد، نمایشی بوده که دولت دهم جمهوری آخوندی خودش راه اندازی کرده بود. نتیجه اعتراضات مردم در سال 1388 نیز، با عملیات شنیع و مزورانه دولت احمدی نژاد، مردم به پا خاسته در آن سال، که به بهانه رأی من کو؟ به خیابانها کشانده شدند. هم موجب دستگیری و زندانی و کشته شدن تعداد زیادی از آنان گردیدند؛ و هم دهان کجی بزرگی به اصلاح طلبان نمودند. رهبری بی اراده رژیم نیز، در آن موقع زبان اش بند آمده بود؛ و حالا که ترس از همکاری انگلیسی ها با کشورهای عربی حاشیه خلیج پارس، در جان شان وحشت انداخته است. و احتمال هم می دهد، امکان وجود ” سر و سرّی ” میان روحانی با انگلیسی ها باشد. نطق شان باز شده، و برای بریتانیائی ها خط و نشان می کشد!
سران جمهوری وقیح اسلامی، حتی اگر چشم شان را بر روی حقایق ببندند؛ و داخل گوش های خودشان را هم سمعک بگذارند. مشام شان را نمی توانند کاری بکنند. از اینرو، بوی تند پوسیدگی پایه های نظام بی نظم، و لرزان گشتن ستون های حکومت پلیدشان، و سقوط هر لحظه ای حاکمیت منفورشان را کاملا حس می کنند. از آنجائی که اختلافات درونی میان خودشان هم شدت یافته است؛ ناگزیرند جهت به نمایش گذاشتن اقتدار پوشالی خویش، و ابراز نمودن قدرت فرضی خود نزد دیگران، به ویژه در نظر ملت ایران، با این یاوه سرائی ها، برای خودشان یک حفاظ ناکارآمد درست می کنند؛ و جهت عرض اندام کردن در جوامع بین المللی، بخصوص به دوستان شان درون منطقه، که جلال و قدرت جمهوری غیر قانونی و اشغالگرشان را به آنها نشان بدهند؛ سخنان خانم ترزا می را بهانه کرده اند تا بگویند: ” این ما هستیم که در مقابل بریتانیای کبیر می ایستیم؛ و با هر لفظی هم که مصلحت بدانیم؛ پاسخ شان را خواهیم داد.”!
محترم مومنی