نمایندگان مجلس، با الحاق بندی با شماره ۶۳ به قانون بودجه سال ۱۳۹۲ موافقت کردند که به موجب آن، عملاً کمیسیون تغییر کاربری اراضی را از موضوعیت انداختند؛ همان کمیسیونی که به موجب «قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغی» تشکیل شده بود تا اجازه ندهد به انگیزههای اقتصادی و زمینخوارانه، بخشی از عرصههای کشاورزی و منابع طبیعی تغییر ماهیت دهند و اینک بیم آن میرود که با تصویب نهایی این قانون در شورای نگهبان قانون اساسی، فصل جدیدی از تخریب در عرصههای کشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست در کشور کلید بخورد؛ بودجه عمرانی سازمان هم حدود ۳۵ درصد به نسبت سال ۱۳۹۱ کاهش یافته است که همین سبب نگرانی کارشناسان و متخصصان این حوزه شده است.
در همین زمینه خبرآن لاین با معصومه ابتکار دبیر کمیته محیط زیست شورای شهر گفت وگویی را انجام داده و راجع به اقدامات شورای شهرسوم در حوزه محیط زیست پرسیده است:
یکی از جنجالی ترین مصوبات شما در کمیته محیط زیست شورای شهر،ممنوعیت ارسال پارازیت و دریافت مجوز برای ارسال امواج بود. این موضوع آیا نتیجه ای هم داشت؟
زمانیکه ما این موضوع را در شورای شهر مطرح کردیم کاملا بر اساس مطالعه یک تیم تخصصی و کارشناسی بود.در طول این سالها فریادهای من برای کاهش بنزن در هوا، کاهش آلودگی هوای تهران و جلوگیری از توسعه پارازیت ها و تاثیر آن بر محیط زیست شهری و سلامت شهروندان بود و برای تمامی این اقدامات مصوبه شورای شهر هم داشتیم و نظر جمعی بوده است.
ما در این کمیته به این نتیجه رسیدیم که پارازیتها در حال حاضر برای سلامتی شهروندان تهرانی نگران کننده است . متاسفانه مشخص نیست مسئولیت این امواج با چه کسی است تا بتوان بابت آن از کسی سوال پرسید ویا بر آن نظارت کرد . نه بخش دولتی حاضر به پذیرش این مسئولیت است و نه مدیریت شهری می تواند به آن ورود پیدا کند. متخصصان مخابراتی هم با وجود تاکید بر استاندار بودن دستگاه های مخابراتی از ارسال پارازیت های بی منشا ابراز نگرانی می کنند. این امواج بر سلامتی انسان و سلولهای بدن تاثیر میگذارند ومن به عنوان یک متخصص ایمونولوژی و محقق میگویم که سر منشاء بسیاری از عوارض و بیماریهای بدن میتواند این امواج باشد. متاسفانه برخی بعد از این مصوبه عکس العمل بدی داشتند در حالیکه مصوبه شورا همه ابعاد امواج را در بر میگیرد. چون مصوبه ما مبتنی بر مستندات علمی بود در شورای شهر با ۱۴ رای تصویب شد اما تا مدتها از طرف فرمانداری با ابلاغ آن مخالفت شد .سرانجام ما اصلاحات را انجام دادیم اما ابلاغ نمی شد تا اینکه با فشار ما توسط آقای چمران در سال ۹۱ ابلاغ شد.
شما این پارازیت ها را منشا بیماری می دانید اما وزارت بهداشت این موضوع را تکذیب می کند؟
امروزه وقتی شاهد افزایش بیماریهای مختلف با منشاء ناشناخته هستیم، به طور قطع و یقین میتوانیم بگوئیم تشعشع میتواند موجب اختلال در سیتم ایمنی بدن شود و این موضوع قطعی است.
در جامعهای که این ضوابط جدی گرفته نشود، شاهد مشکلاتی در آینده خواهیم بود. وقتی هم که به سلامتی مردم بیتوجهی کردیم متاسفانه در آینده شاهد مشکلات دیگری خواهیم بود. موضوع تشعشعهای مضر در کنار آلودگی هوا از جمله دلایل بسیاری از بیماریها خواهند بود. آثار و نتایج تشعشعات قطعی است، اینکه امروز متخصصان میگویند سونامی سرطان در راه است، میتواند یکی از نتایج تشعشعات یا آلودگی هوا یا استرس باشد.
شما برای علمی بودن این مصوبه جلسه ای با مخالفان طرح برگزار نکردید؟
با پیگیری ما در کمیته ، با ریاست آقای چمران و با حضور من و خانم آباد جلسه ای با حضور کارشناسان دولتی در مورد پارازیت برگزار کردیم.من اعلام کردم که باید به اصل وضوع پرداخت و اصلا به مسائل سیاسی کار ندارم.در نهایت مصوب شود و مطابق مصوبه شورا که ابلاغ هم شده است ،برای احداث هر دکل باید از شهرداری پروانه و مجوز اخذ شود.
شما سالها در سازمان محیط زیست بودید. آنگونه که اعلام می شود امسال بودجه محیط زیست۳۵ درصد کاهش یافته است و کارشناسان نسبت به این موضوع هشدار دادند.شما چه نظری دارید؟
تا آنجا که من اطلاع دارم هر دستگاهی برای بودجه خود باید یک گزارش عملکرد و برنامه سالانه ارائه دهد تا بودجه بگیرد.آن زمان ما سعی می کردیم بودجه جاری را مهار کنیم و برای بودجه عمرانی بیشتر بودجه اختصاص می دادیم.من هم این کاهش بودجه سازمان محیط زیست را نگران کننده می دانم.
وضعیت محیط زیست کشور را در این سالها چگونه ارزیابی می کنید؟
محیط زیست و مدیریت آن نگران کننده است.متاسفانه اکنون سیاست گذاری و مدیریت آن ضعیف است واز اولویتهای ملی خارج شده و توجه جدی نمی شود.امروزتخریب منابع طبیعی ، حیات وحش ، منابع آب و تالابها مشکل امروز محیط زیست ماست.کارهایی انجام شده که اصلا منطبق با نیازهای کشور و چهارچوب برنامه ۲۰ ساله کشورنیست.ارزیابی ملی و بین الملی نشان می دهد که ما بسیار عقب هستیم. بخش زیادی از ذخایر طبیعی و تنوع زیستی تجدیدناپذیر است و ما اگر گونههای ارزشمند جانوری و گیاهی خود را از دست بدهیم، نمیتوانیم آنها را بازسازی کنیم و اینگونه نیست که با مهندسی ژنتیک بتوان یکنژاد یا یک مجموعه را بازسازی کنیم.
بعد از مشکلاتی که برای دریاچه ارومیه پیش آمد عنوان شد که از سال ۷۸ این مشکلات وجود داشت.چرا شما کاری نکردید؟
ما از سال ۷۸ و ۷۹ متوجه پدیده خشک شدن دریاچه ارومیه شده بودیم و مشخص شده بود که به علت بروز خشکسالی و کاهش بارش و میزان رواناب، آب دریاچه هر ساله کاهش چشمگیری نشان داده و وضعیت آن به سمت بحرانی شدن میرود. برخلاف آنچه امروز گفته میشود که در سالهای پیش هیچ مطالعهای روی وضعیت دریاچه ارومیه انجام نشده است، در سالهای ۷۸ و ۷۹ مطالعات تفصیلی روی دریاچه ارومیه انجام و یک برنامه بیناستانی و بینبخشی برای مدیریت وضعیت دریاچه ارومیه تدوین شد. مطالعات سازمان محیط زیست در طی تهیه برنامه جامع دریاچه نشان داد که امکان خشک شدن دریاچه ارومیه وجود دارد و پیرو آن نامهنگاریهایی از سوی من به عنوان رئیس سازمان محیط زیست در همان سالها انجام شد.این نامهنگاریها که به نهادهای مختلف از جمله ریاستجمهوری نوشته شده بود منجر به دستورات جدی، رئیسجمهوری وقت شد که از جمله آن میتوان تامین حقآبه به دریاچه توسط سدها و همچنین توجه به ارزیابیهای زیست محیطی در سدسازیها را نام برد.آن زمان وزارت نیرو عنوان میکرد که ما حق آبههای دریاچه را از سدها رهاسازی میکنیم اما به علت وجود پمپهای غیر مجازکشاورزی این آب برداشت میشود. در کنار این مطالعات، یک مشاور بینالمللی به نام “پروفسور موزر” هم در کنار مشاوران و استادان دانشگاهی داخلی داشتیم که وی نیز در آن زمان به صراحت اعلام کرد اگر دریاچه ارومیه خشک شود کل کشاورزی پرثمر استانهای آذربایجان، شرقی، غربی و حتی اردبیل آسیب خواهد دید.بنابراظهارات موزر، با خشک شدن دریاچه ارومیه اوضاع به سمت بیابانی شدن پیش خواهد رفت علاوه بر اینکه توفان نمک شهرهای اطراف دریاچه را نابود میکند.
یکی از عوامل خشک شدن دریاچه ارومیه میانگذر شهید کلانتری است که سازمان محیط زیست در زمان تصدی من از ابتدا نیز با ساخت آن مخالف بود اما فشارهای بسیار زیادی از سوی نمایندگان مجلس استانهای آذربایجان غربی و شرقی روی محیط زیست و دولت برای ساخت این جاده وجود داشت. با افتخار میگویم که دلیل تاخیر در ساخت این میانگذر سازمان محیط زیست بود و ما با شدت و با دلایل محکم و کارشناسی میگفتیم که این کار غلط است. شرط اصلی ما برای ساخت میانگذر این بود که آب باید در مسیر پایهها در جریان باشد و بی حرکت و راکد نماند چون در این صورت درپایههای این میانگذر رسوب گذاری انجام میشود.تا زمانی که من رئیس سازمان محیط زیست بودم هیچ گاه مطالعات ارزیابی زیست محیطی پل شهید کلانتری را تایید نکردم و پس از من بود که ساخت آن حادث شد.
بعداز سال ۸۴ تمامی این اقدامات به دست فراموشی سپرده شد حتی در قانون برنامه چهارم توسعه، به دلیل اینکه میدانستیم پارک ملی ارومیه جز مناطق بحرانی است اسم آن را آوردیم اما دریغ از اینکه این اقدامات پیگیری شود. نمیدانم در این میان مقصر کیست، دولت که برنامهها را انجام نداد یا مجلس که پیگیری و نظارت نکرد، در هر حال زمان گذشت و این گذشت زمان بحران را تشدید کرد و اکنون ما به نقطه اوج بحران رسیدهایم. هم اکنون باید به راه حلهای عاجل بیاندیشیم، تا دریاچه خشک نشود و حق آبه به دریاچه برسد که بخشی از آن یقینا در دست وزارت نیرو است بخشی نیز در اختیار وزارت جهاد کشاورزی تا راندمان آبی کشاورزی منطقه را کنترل کند و بخشی از حق آبه دریاچه ارومیه را تامین کنند.
الان راه حل چیست؟
راه حل هر چه که باشد انتقال آب حوضه به حوضه، مدیریت آب، افزایش راندمان آب، باید اتفاق بیفتد تا دریاچه از این وضعیت اسف بار نجات یابد. باید یک مدیریت بین بخشی بین استانهای ما که در دریاچه ارومیه سهیم هستند به وجود بیاید. خشکسالی یک واقعیت است و بخشی از تقویم سالیانه ماست و ما باید این شرایط را مدیریت کنیم، باید شرایط را از قبل پیش بینی و مدیریت کنیم، تا تالابهایمان به این وضع اسف بار دچار نشود. اثرات زیست محیطی سد سازیها حتما باید مورد ارزیابی قرار بگیرد چرا باید سدی مانند گتوند علیا در خوزستان با این همه هزینه ساخته شود و شور شدن آب کارون را در پی داشته باشد اینها نشان میدهد یا اصلا مطالعهای صورت نمیگیرد یا ضعیف است یا مطالعات دور زده میشود.