سود بردن در هر امری، به ویژه در امور مربوط به مسائلی که با مادیات سر و کار دارند؛ برای طرفین هر گونه معامله ای، بستگی مستقم به نوع بده بستانهای میان ایشان دارد؛ همینطور بستگی غیر مستقیم، از دیگر توقعات دو سوی معامله کننده از هم نیز دارد. در ارتباط با فعالیت های هسته ای رژیم ملاها در ایران، آنچه که این مذاکرات را تا به کنون استمرار داده است؛ فقط سرکش بودن سران جمهوری خودکامه اسلامی نیست؛ بلکه طرفهای آنها که در اینگونه مذاکرات منظم در این جلسات شرکت مستمر دارند نیز، منافع قابل توجهی را برای خودشان در نظر گرفته اند؛ که در صورت توافق نمایندگان مذاکره کننده از سوی جمهوری اسلامی، می توانند به آنها دسترسی داشته، و از ایده جلوگیری نمودن از غنی سازی درصد بالای آخوندها از اورانیوم، به نفع خودشان سوء استفاده های شان را عملی نمایند!
موضوع عدم تولید تسلیحات اتمی توسط حکومت اسلامی در ایران، و قابلیت تأیید آن توسط قدرتهای بزرگ جهان، و آژانس بین المللی انرژی اتمی، اگرچه که از شروع این مذاکرات زیاد بدان پرداخته نشده بود؛ اما در چند جلسه اخیر نشست های مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی با گروه پنج به علاوه یک، بیش از گذشته مورد توجه اعضای هر دو طرف قرار گرفته، و تأکید زیادتری در این مورد مطرح می گردد. بدیهی است که در هر معامله ای، یکی سود داشته باشد و یکی نه، اما ظاهرا در این مورد بخصوص، همه شرکت کنندگان در مذاکرات مربوط به فعالیته های اتمی حکومت آخوندی، قرار است که در حد زور و فشاری که می توانند بر نمایندگان مذاکره کننده از سوی رژیم بر آنان وارد کنند؛ دسترسی خودشان به منافع مورد نظر خویش را تردید ناپذیر سازند!
آنچه که تا حدودی قابل بررسی است، پنهانکاری های اعضای گروه 1+5 در این رابطه است. اما در میان ایشان، کشور آمریکا صراحت بیشتری نسبت به بقیه از خود نشان داده است. احتمال دارد که منافع این کشور، در مقام مقایسه با پنج عضو دیگر گروه، در حدی باشد که آنها نتوانند به کتمان نمودن آن بپردازند. در این رابطه چند تن از سیاستمداران آمریکائی، در مقاله های منتشر شده ایشان در روزنامه واشینگتن پست، به نکات جالبی اشاره کرده اند!
در حالی که قرار است مذاکرات اتمی بین ایران و شش قدرت جهانی، در سیزدهم ماه مه سال جاری ادامه پیدا بکند؛ دیوید پتریوس مدیر سابق ” سی آی ای ” ، که سرپرست قبلی فرماندهی مرکزی آمریکا نیز بوده است؛ همچنین ونس سرچوک عضو ارشد ” مرکز امنیت جدید آمریکا ” ، در مقاله ای در واشینگتن پست می گویند: ” آمریکا نیاز دارد، برای بعد از معامله با ایران نیز برنامه ریزی کند. ” این دو سیاستمدار آمریکائی، در نوشته شان اینگونه شروع نموده اند: ” طرفداران کوشش برای رسیدن به توافق با ایران، در مورد فعالیت های غیرقانونی اتمی این کشور از طریق مذاکره، بر منافعی تأکید گذاشته اند؛ که عدم تولید تسلیحات اتمی، و قابلیت تأیید آن می تواند به بار بیاورد. در این میان شکاکان، نسبت به خطرات یک ” معامله بد ” ، که در آن توانائی های ایران به اندازه کافی کاهش پیدا نکند هشدار داده اند.
این دو سیاستمدار چنین ادامه داده اند؛ با این حال آنچه که عموما در بحث دیده نمی شود؛ بررسی کامل تر پیچیدگی های راهبردی توافق اتمی است؛ که می تواند برای موضع آمریکا در خاورمیانه تأثیر داشته باشد. این ارزیابی باید با بررسی پیآمدهای برچیدن اکثر تحریمها بر ایران، و تجدید مناسبات عادی تجاری ایران با قدرتهای عمده اقتصادی آغاز شود. این چشم انداز عاملی است، که نیرومندترین اهرم را، جهت ترغیب دولت ایران، به رها ساختن عناصر مهم برنامه اتمی برای ما فراهم می آورد!
اما لغو تحریمها همچنین می تواند، به توانمندی اقتصادی دولتی که حامی اصلی تروریسم است منجر شود. در حقیقت ایران، حتی زیر فشار تحریمهای فلج کننده، به عنوان بخشی از برنامه سیاسی گسترده تر خود در سراسر خاومیانه و ورای آن، توانسته است به حمایت نیرومند از کارگزاران تندروی خود ادامه دهد. فعالیت هائی که با منافع و مصالح آمریکا، و نزدیک ترین متحدان ما مغایرت دارد. “!
برگردان ادامه نگارش این دو سیاستمدار در مقاله منتشر شده ایشان در روزنامه واشینگتن پست، برای هدفی که من به عنوان نگارنده یادداشتی که هم اکنون مطالعه می فرمائید؛ ضرورت چندانی ندارد. آنچه که حائز اهمیت است، توجه به این نکته اساسی می باشد؛ که چگونه در طول مدت زیادی که از شروع پرداختن به این مذاکرات می گذرد؛ قدرتهای بزرگ دنیا، بخصوص آمریکا که بیش از بقیه آنها در این امر پای فشاری می کند. از این کاری که بسیاری از کشورهای گیتی بدان اشتغال دارند؛ یک پیراهن عثمان دوخته و بر اندام حکومت دست نشانده خودشان پوشانیده اند؛ تا با این روش، دلائلی را که به ظاهر منطقی به نظر می آیند؛ را در مسیر اهداف سودجویانه ای که دارند به کار بگیرند. و بدون توجه به مصیبت هائی که ملت ایران از سوی نوکران آنها در سرزمین ما بر وجودشان مستولی می گردد ؛ مصالح و منافع خود و متحدان شان را در نظر بگیرند و به آن دست بیابند!
بر ما و کشور و هم میهنان ما چه خواهد گذشت؟ موردی است که به هیچیک از منفعت طلبان بین المللی کوچکترین ارتباطی ندارد. زیرا آنچه که آنان را به سر دادن شعارهای ” بشر دوستانه ” ایشان وا می دارد؛ رساندن خویشتن و هم پیمانان ایشان، به ایده هائی است؛ که با رسیدن به آنها، شرایط کاملا مناسبی برای تحقق بخشیدن به آرمانهای پنهان و آشکار آنها، در سطح جهان و پیرامون آن است !
رفتاری که برخی از بازاریان سودجوی ایرانی نیز از آن به نفع خودشان بهره برداری می کنند. بازرگانان سوپر میلیاردر ایرانی، به ویژه در بازار تهران، برای بالاتر کشیدن خود و تجارت شان، و کسب امتیازهای مادی و معنوی بیشتر، عادت دارند که با دستهای نامرئی اقتصادی خویش، بر روی سر فعالیت های تجاری بازرگانان پائین تر از خودشان بفشارند؛ آنگونه که ایشان را در عمق زمین ورشکستی و استیصال مالی فرو ببرند. و همچنان که آنان را به زمین گرم می زنند و نابود می کنند؛ قامت تجاری یکه تاز خود و عمده فروشی شان را، اوج بدهند و بالاتر ببرند. و هیچگاه رقیبی که موقعیت آنان را به خطر بیندازد را، در حوزه فعالیت اقتصادی خویش نداشته باشند!
: ” رو قوی شو اگر راحت جهان طلبی؟
که در نظام طبیعت ضعیف پامال است!
محترم مومنی