در حالی که شمال کشور عراق، از ده روز پیش مورد حمله شورشیان موسوم به گروه داعش قرار گرفته ؛ و در شرایطی که حتی چند شهر این کشور به تصرف داعش درآمده است؛ دولتمردان جمهوری اسلامی و کشور آمریکا، از دو فاصله دور و نزدیک نسبت به عراق، همچون کرکس های لاشخور در کمین نشسته اند؛ تا با پیشروی داعش در این کشور، و خم شدن زانوان نوری المالکی نخست وزیر عراق، و بلافاصله بعد از متزلزل گردیدن حکومت عراق، باراک اوباما از یک سو، و سید علی خامنه ای هم از سوئی دیگر، به طرف عراق دورخیز کنند؛ تا باقیمانده لاشه گورخری را که گرازهای وحشی داعش به هلاکت می رسانند؛ را از دهان ایشان بقاپند و به کام خویش فرو ببرند!
در عین حال، از آنجائی که نمی خواهند چنین حقیقتی را، قبل از تحقق یافتن آن لو بدهند. هر کدام در کشورهائی که مستقر هستند؛ برای همدیگر شاخ و شانه می کشند؛ که اگر آن دیگری به خاک عراق نزدیک بشود، و یا به آن حمله نظامی بکند؛ روزگارش را تیره و تار خواهند نمود!
صبح امروز یکشنبه اول تیر 1393 خورشیدی، رهبر جمهوری اسلامی برای مسؤلان ارشد قوه قضائیه رژیم سخنرانی کرد. خامنه ای در ارتباط با مسأله یورش گروه داعش به عراق گفت، مردم و دولت عراق خودشان توانائی مقابله با بحران به وجود آمده در کشورشان را دارند. وی به شدت با حمله نظامی آمریکا به عراق، با عنوان کمک نظامی به دولت این کشور مخالفت نمود. حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی هم در سخنانی که در ارتباط با موضوع عراق بیان کرده اند؛ نکاتی را در اظهارات خویش مطرح ساخته اند. روحانی با تأکید بر ایجاد صلح و دوستی بین مسلمانان ممالک اسلامی در جهان، از کشورهائی که با پولها و دلارهای نفتی خویش، به گروه سنیّ مذهب داعش کمک مالی می نمایند به شدت انتقاد کرد و به ایشان گوشزد نمود؛ که فردا هم نوبت شما خواهد بود که به چنین سرنوشتی دچار بشوید. علی اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در دیدار با وزیر امور خارجه نیوزیلند، ضمن ابراز نگرانی برای تحولات پیش آمده در عراق گفت، نمی خواهیم در امور داخلی هیچ کشوری دخالت داشته باشیم؛ اما امیدواریم که میانجی خوبی برای خاموش کردن این آتش باشیم !
چه منبعی، کدام قدرتی از مسؤلان جمهوری اسلامی خواسته، که آنها در ارتباط با شورش گروه داعش در عراق، میان سران این گروه و دولتمردان کشور عراق، جهت خاموش کردن شعله های این آتش به میانجیگری بپردازند؟ اصولا مگر اینها با سران فتنه داعش مراوده ای دارند؛ که تا بتوانند بین آنها و حکومت عراق واسطه دوستی بشوند؛ و با این کار دوباره همان آرامش نسبی را که در این کشور وجود داشت به عراق باز گردانند؟ آرمان رئیس جمهور حکومت اسلامی، برای ایجاد شدن صلح و دوستی میان مسلمانان کشورهای اسلامی، هر چند که جلوه ای ایده آلی دارد و شدنی نیست؛ و در حالی بیان نموده که سخن خود را، به حالت اتمام حجت و اولتیماتوم به این کشورها خاتمه داده است. ( فراموش نکنید فردا هم نوبت شماست ) را روحانی خطاب به کشورهائی که به داعش کمکهای مالی می کنند؛ چنان مطرح ساخته که گوئی به گونه غیر مستقیم در حال اولتیماتوم دادن به ایشان است. آنگونه این جملات به اصطلاح هشدار دهنده اش را، به کشورهای ثروتمند منطقه عنوان نموده؛ که گوئی مشاور اعظم سران این گروه وحشی می باشد؛ و آنها را برای حمله به کشورهای مورد نظرش ترغیب و تهییج می کند!
سیدعلی خامنه ای با بیان: ” من به شدت با حمله نظامی آمریکا به عراق مخالفم ” ، اوج خودبزرگ بینی اش را به نمایش می گذارد. فراموش نموده که ” من ” او را، جز خودش و مشتی مفتخور بادنجان دورقاب چین قبول ندارند. در طول این ده روزی که از آغاز بحران در عراق می گذرد؛ حرفهای یواشکی شان را که به نفع خودشان است؛ با ارباب و همدست خویش زده اند. اکنون که چند شهر مهم عراق به تصرف داعش در آمده؛ به مطرح نمودن مخالفت ظاهری خویش با حضور مجدد آمریکا در عراق اقدام کرده است!
با توجه به ترکتازی های ولادیمیر پوتین در این سوی دنیا، و نیز با علم به این حقیقت، که تجاوز به خاک کشور اوکراین و اشغال کریمه به دست روسها، تردیدی وجود ندارد که دولت آمریکا، مصلحت خویش را چنین می داند؛ که به هر طریق ممکن مایل است که آنها نیز در منطقه حضور داشته باشند. تا ضمن استقرار نیروهای نظامی خویش در این سوی گیتی، نقش مترسک را در مقابل رقیب سیاسی خویش ایفا نماید؛ و به این طریق، هم به جهانگشائی های بعدی روسیه، در سرزمین هائی که پیش از فروپاشی حزب کمونیست، در مجموعه کشورهای جماهیر شوروی سوسیالیستی بودند خاتمه بدهد؛ و با این مانور سیاسی، باز هم در منطقه و در دنیا قدرت نمائی کند. هرچند که کشورها و مردمان جهان، سیاست های حسین باراک اوباما را ناچیز بپندارند و وی را قبول نداشته باشند!
محترم مومنی