آقای محمد مصطفایی هفته پیش در برگه فیس بوک خود بیان داشت چند روز پیش که در دادگاه کیفری بین المللی لاهه جلساتی داشتم در پیرامون ثبت درخواست و شکایت آقای پهلوی پرسش نمودم که مسئول ثبت این دادگاه از این مسئله اظهار بی اطلاعی نمود.
مصطفایی به عنوان یک وکیل معروف ایرانی در شروع فعالیت وکالتی خود وکالت زنانی را که در معرض بحران قرار داشتند و در زندان به سر می بردند را پذیرفت. او در این زمینه مقالات بسیاری نوشت که در روزنامه های ایران منتشر گردید. مصطفایی وکالت ۱۳ نفر از کسانی که به سنگسار محکوم شده بودند را پذیرفته و موفق شد ده نفر از آنان را از مرگ نجات دهد. مصطفایی شروع فعالیت وکالتی خود در زمینه حقوق کودکانی که در سن کمتر از ۱۸ سال مرتکب جرم شده و به اعدام محکوم شده بودند را با پرونده نازنین فاتحی شروع کرد. پس از موفقیت در این پرونده توانست وکالت چهل نفر از محکومین به اعدام که سن شان کمتر از ۱۸ سال بود را به عهده گرفته و از این تعداد نوزده نفر را از مرگ نجات دهد. از جمله کسانی که از مجازات نجات یافتند محمد لطیف، علی مهین ترابی، حسین ترنج و نازنین فاتحی هستند. کتاب راهنمای محاکم و دادسراهای تهران و کانون های وکلای دادگستری اثر این وکیل دادگستری است.
متن نوشتار وی در زیر می آید.
چند روز پیش جلساتی در دادگاه کیفری بین الملل در لاهه داشتم که چند نکته حائز اهمیت بود:
۱. در جلساتی که شرکت کردم به همراهم چند فعال حقوق بشر سوریه ای بودند و همه ما به دلیل وضعیت خاص سوریه بر پیگیری حنایت علیه بشریت علیه و جنایت جنگی بشار اسد تاکید کردیم ولی چون این کشور به اساسنانه دادگاه نپیوسته بود امکان تعقیب کیفری در آنجا وجود نداشت چه بسا که در مورد ایران هم وضع به همین منوال است.
۲. در رابطه با شورای امنیت و راهکارهای دیگر حول محور شکایت علیه یک دیکتاتور جنایتکار بحث شد که همه به دلیل سیاست های موجود به بن بست می رسید.
۳. حقوق بشر در اصل اخرین مرحله برای رسیدگی قضایی است و سیاست حرف اول را می زند به این دلیل که در مورد سوریه چین و روسیه اجازه دخالت دادگاه کیفری را نمی دهند و دلیل اصلی آن سیاسی است. پس روابط سیاسی دست جنایتکاران را برای جنایت بیشتر باز می گذارد.
۴. از مسول ثبت، دفتر دادستان و دادگاه پرسیدم که آیا آقای رضا پهلوی درخواست و یا شکایتی در این دادگاه ثبت کرده اند که همگی اظهار بی اطلاعی کردند و گفتند تاکنون درخواست و شکایتی از ایشان به دست ما نرسیده است.
۵. یک ایرانی به نام هیراد در دفتر قضات مشغول به کار است که اشتغال ایشان در انجا افتخاری برای کشورشان است.
۶. در دادگاه رییس جمهور سابق کنیا هم شرکت کردم که اتهام آقای بمبا یکی جنایت علیه بشریت بود و دیگری حنایت جنگی که نکته اینکه کنیا این اساسنامه را امضا کرده است ولی ایران و سوریه و حتی امریکا این اساسنامه دا امضا نکرده اند.
در کل تجربه خوبی بود و به نظرم می بایست از این اهرم حقوق بشری به صورت مناسب استفاده کرد و دولت را مجبور کرد که اساسنامه را در مجلس به تصویب برساند چرا که ایران این اساسنامه را امضا کرده است و برای اجرایی شدن می بایست حتما در مجلس تصویب شود.