ماجرای نرفتن گوهر خیراندیش به تلویزیون

0
320

گوهر خیراندیش با اشاره به مشکلات به‌وجود آمده برای حضور عوامل فیلم «نیمه‌شب اتفاق افتاد» در یک برنامه تلویزیونی گفت: برای حضور در تلویزیون به من گفتند نمی‌توانی جلوی دوربین بروی. من بلافاصله گفتم اصلاً جلوی دوربین نمی‌آیم. پوشش من برای آن برنامه دقیقاً مثل پوششم در سریال‌های «کلاه‌پهلوی» و «معمای شاه» بود ولی آنها ظاهراً می‌ترسیدند مرا نشان بدهند.

گوهر خیراندیش در سال 1333 در شیراز متولد شد. از سال 1349 و در دوران دبیرستان فعالیت وی با گروه تئاتر در شیراز آغاز شد و در همین سال بود که با جمشید اسماعیل‌خانی آشنا شد که این آشنایی منجر به ازدواج شد که حاصل این ازدواج یک پسر و دو دختر به نام‌های امید، آزاده و آناهیتا بود. او با همسرش در شیراز به فعالیت تئاتر می‌پرداختند و همچنین کارمند اداره فرهنگ و هنر شیراز بود.

وی در سال 1357 در دانشگاه تهران قبول شده و به همراه همسر و فرزندانش به تهران می‌آید. در تهران در کنار درس خواندن به فعالیت تئاتر می‌پردازد و همچنین کارشناس امور هنری ارشاد استان تهران می‌شود. خیراندیش سپس بازی را در سینما، تئاتر و تلویزیون ادامه می‌دهد. او با فیلم «روزهای انتظار» فعالیتش را در سینما آغاز کرد و با فیلم «بانو» خوش درخشید.

گوهر خیراندیش همیشه در نقش‌های متفاوت ظاهر شده است. وی یکی از اساتید ثابت کانون سینماگران جوان است و همچنین سابقه برگزاری کارگاه آموزشی در چند دانشگاه معتبر آمریکا را دارد. وی پیشنهاد بازی را در سریال «دارا و ندار» و فیلم «اخراجی‌ها» را به‌رغم پیشنهاد مالی خوب به جهت نقش‌های ضعیف نپذیرفت. به عقیده وی یکی از رموز ماندگاری یک بازیگر این است که هر نقشی را فقط برای مسائل مالی قبول نکند. وی تاکنون برنده یک سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در جشنواره فیلم فجر برای فیلم «رسم عاشق‌کشی» بوده است و یک دیپلم افتخار و چهار نامزدی سیمرغ هم در کارنامه بازیگری او به چشم می‌خورد. او همچنین برنده سه تندیس زرین جشن خانه سینما شده است.

روزنامه «نوآوران» نوشت: خیراندیش امسال با فیلم «نیمه‌شب اتفاق افتاد» به کارگردانی تینا پاکروان در جشنواره حضور دارد که در کاخ جشنوار به نمایش درآمد و مورد استقبال قرار گرفت. به بهانه این فیلم با این بازیگر پیش‌کسوت سینمای ایران گفت‌و‌گو کردیم.

 خانم خیراندیش حال و هوای جشنواره امسال را چطور ارزیابی می‌کنید؟
حال و هوا و نشاط خوبی برقرار است اما نکاتی هم هستند که کمی آزاردهنده هستند و شیرینی آن را برای مردم و هنرمندان کمتر می‌کنند. یکی از این مسائل این است که فیلم‌هایی با مضامین و فضاهای نزدیک به یکدیگر در یک روز به نمایش درمی‌آیند و امیدوارم برای سال‌های آتی این نکته را درنظر بگیرند و فیلم‌هایی که ژانرهای نزدیک به‌هم دارند و مسائل و معضلات جدی اجتماعی در آنها طرح می‌شود، در یک روز نمایش به نمایش درنیاید. بسیاری که مرا می‌دیدند می‌گفتند فیلم‌هایی که دیدیم بسیار اندوهناک بود و برای فیلم شما دیگر اشکی در چشم‌های ما نمانده است.

به نظر شما در شرایط حاضر سینما باید به کدام سمت و سو برود. آیا کمی در ارتباط با طرح مسائل اجتماعی اشباع نشده‌ایم؟
شرایط فیلم‌های سینمایی ما باید به سمتی حرکت کند که علاوه بر داشتن حرف‌های بنیادین و عمیق برای تماشاگران، مردم‌پسندی را هم فراموش نکند تا شاهد بازگشت سرمایه هم در سینمایمان باشیم. با نگاهی به فیلم‌های سالهای گذشته که با ارزیابی فرهنگی و هنری برای مسائل اجتماعی ساخته شده‌اند شاهد این بودیم که فیلم‌های جدی تا طنز و کمدی به فروش‌های مطلوب رسیده‌اند. اما من فکر نمی کنم از نظر فضای اجتماعی سینمای ما اشباع شده باشد زیرا هنوز تهیه کنندگان می‌ترسند سراغ فیلم‌های تاثیرگذار اجتماعی بروند. می‌ترسند از این‌که معضلات مردم را خسته کند و سرمایه‌شان بازنگردد. به‌نظرم بستگی به شکل پرداختن به یک موضوع اجتماعی دارد. یعنی اهمیت اصلی مربوط به قوت و ضعف فیلم است و نه مضمون آن.

شنیدیم که در شب نمایش فیلمتان، برای ورود به استودیوی برنامه «نقد 4» مشکلاتی به وجود آمد و از حضور عوامل فیلم «نیمه شب اتفاق افتاد» جلوگیری شد. درباره این اتفاق توضیح می‌دهید؟
اگر کارگزاران در تلویزیون به اصحاب هنر اعتماد نکنند، کلاهشان پسِ معرکه است. واقعاً باعث تأسف است که شبکه‌های ماهواره‌ای برنامه‌هایی در حد عالی در جنبه‌های مختلف به نمایش می‌گذارند. دیشب برای حضور در تلویزیون به من گفتند نمی‌توانی جلوی دوربین بروی. من بلافاصله گفتم اصلاً جلوی دوربین نمی‌آیم. پوشش من برای آن برنامه دقیقاً مثل پوششم در سریال‌های «کلاه‌پهلوی» و «معمای شاه» بود ولی آنها ظاهراً می‌ترسیدند مرا نشان بدهند. من هم گفتم برای این‌که حاشیه‌سازی نشود جلوی دوربین نمی‌روم. چون من نیامدم که تبدیل به یک مسأله و معضل شوم. آمده‌ام اعتماد دوستان و مسئولان را جلب کنم.

 واقعاً ماجرا همین بود؟
نمی‌دانم. من بلافاصله از حضور در برنامه آقای افخمی هم انصراف دادم چون اینها نمی‌توانند باور کنند حجاب همان کلاه و پوشش زمستانی است که داشتم. من واقعاً مریض بودم و هوای آلوده تهران من را مریض کرده بود و برای همین چنین پوششی داشتم. من تعجب می‌کنم. باید به زیبایی شناسی بازیگر توجه شود و در همه دنیا به لباس و گریم بازیگران در برنامه‌های تلویزیونی توجه می‌شود اما ظاهراً ما مردم را نمی‌شناسیم. به نظرم کارگردان‌ها و دست‌اندرکاران سینمای ایران با شناختی که از جامعه دارند کارشان را همچنان به خوبی ادامه می‌دهند.

نظرتان درباره کوچ بازیگران به خارج از کشور چیست؟
درباره افرادی که رفته‌اند نمی‌توانم چیزی بگویم اما اتفاقاً برای من پیشنهاد موقعیت بازی در خارج از ایران زیاد بوده است ولی می‌بینم یک تهیه‌کننده اسرائیلی پشت یک فیلم یا سریال است نمی‌توانم و اصلاً نمی‌روم در آن فیلم یا سریال بازی کنم چون فردا به من هم می‌گویند اسرائیلی. اتفاقاً نقشی را هم که به من پیشنهاد شده دوست داشتم ولی نپذیرفتم، چراکه نمی‌خواهم از پیش مردم عزیز ایران بروم. می‌خواهم خودم را حفظ کنم و همچنان برای مردم کشورم هنرمند باشم و در کنار آنها کارم را ادامه دهم.