اگر از رویداد انقلاب سیاه اسلامی در میهن ما، که سی و چهار سال پیاپی از نکبت حضور آن در ایران می گذرد؛ باز هم در درس سیاست مردود بوده ایم؟ اگر هم از پس از اغتشاشات چند سال اخیر در برخی از کشورهای کوچک و بزرگ جهان، که به بهانه ” بهار عربی ” در آنها حوادث خونین و خشونت بار زیادی رخ داده اند؛ هنوز به خوبی نتوانسته بودیم در درس سیاست نمره قبولی مان را به دست بیاوریم؟ با آزاد شدن حسنی مبارک رئیس جمهور برکنار شده و زندانی کشور مصر، که بعد از رگبارهای شدید همان بهار عربی، و پدید آمدن سیل جمعیت شوریده بر او، وی را با همه بیمار بودنش رهسپار زندان ساختند؛ دست کم اکنون برخی از ما، که با نگاه عمیق تری به مسائل چند سال اخیر و پیآمدهای ناگوار ” بهار عربی ” نگریسته ایم؛ این مورد هم می تواند همانند بعضی از تحولات دیگر در دنیا، که منجر به پیش آمدن تغییراتی غیر منتظره در برخی از کشورهای مورد نظر شده؛ درسهای مهمی را به ما بدهد. ویژه آنکه این بیچاره را ظاهرا آزاد کرده اند؛ چون یکراست وی را به یک بیمارستان نظامی، و از آنجا به خانه ای که احتمال خانه سابق خودش باشد برده اند تا در حصر سیاسی باقی بماند!
این نمایشات سیاسی همه شان برای بیشتر خام نمودن مردمان گیتی، و ملتهای غیرتمند کشورهائی که حاکمان شان، به بهانه های دیکتاتور بودن باید از سر راه برداشته می شدند؛ بر روی سن تئآتر قدرت پرستی این بزرگان و سروران جهان آمده است. قدرتهای بزرگ به اضافه سران کشورهای بسیار ثروتمند حوزه خلیج همیشه پارس، میلیونها دلار برای راه اندازی ” بهار عربی ” سرمایه گذاری کرده اند؛ آنها این بهار دوزخی را، در ممالکی مانند تونس، سوریه، لیبی، مصر و یمن، چنان بر ملتهای این کشورها تحمیل نمودند؛ که گوئی آنها خودشان با جان و دل چنین درخواستی را از این آقایان نموده بوده اند که: ” لطفا ما را تحریک کنید تا به دست خودمان سرزمین های خویش را ویران کرده و در انتها به شما تقدیم کنیم. “!
همانطوری که تا کنون شاهد بوده ایم؛ چند سالی است که کشورهای نامبرده دچار اغتشاش و ناآرامی می باشند. ملتهای این ممالک تبدیل شده به جهنم، بدشان نمی آمد که حاکمیت کشورشان را عوض نمایند؛ و سیستم دموکراسی را در سرزمین شان پیاده بکنند؛ بر همین اساس چنین موقعیت جهنمی غیر قابل تحملی را به سرعت پذیرفتند و به صورت عملی به نمایش گذاشتند!
خالقان بهار عربی که بر این امر و نارضایتی ملتهای مورد نظر آگاهی داشتند؛ جهت رساندن خودشان به اهدافی که تحقق آنها امتیاز فراوانی را برایشان به ثمر می رساند؛ رؤسای ممالک مورد بحث را تحت فشار قرار می دادند، تا آنها برای بقای عمر ریاست شان، به ایشان رشوه بدهند؛ هر رئیس جمهوری که پذیرفته بود باز هم باج بدهد تا بماند؛ چند روزی از کشور خارج شد تا اغتشاش و شورش در مملکت ایشان سرکوب گردد و او دچار پیآمدهای آن نشود. ولی هر که نپذیرفت، به آن عقوبتی رسید که می دانیم!
در مورد کشور باستانی مصر و آقای حسنی مبارک، احتمالا او هم نپذیرفته بوده که به آقایان باج بدهد؛ اما چون آمریکا در ارتباط با هم پیمانش کشور اسرائیل، در ارتباط با حمایت های سیاسی مصر از اسرائیل، به وی نیاز مبرمی دارد؛ به او اجازه داد و گذاشت که کشته نشود در زندان باشد؛ تا در روز مبادا از این مهره نیم سوخته برای مقاصد خودش استفاده بکند. موضوع آزاد شدن مبارک، ظاهرش مربوط به قیام مردم مصر می باشد؛ اما باطن این موضوع صد و هشتاد درجه با آن تفاوت دارد. گذشته از این که در میان ممالک عربی، مصر بازوی کمکی آمریکا برای یاری رساندن به اسرائیل است؛ چون این کشور با حکومت جمهوری اسلامی هم رابطه دوستی ندارد و دشمنی شان بیش از دوستی ایشان است؛ و نیز در شرایط کنونی دنیا، فعلا رژیم منحوس آخوندی، و حکومت منفور عصر حجری ایشان، در ظاهر قوی ترین دشمن آمریکا به حساب می آید؛ وجه اشتراک میان مصر و آمریکا در ارتباط با آخوندها و حکومت شان، انگیزه مناسبی برای زنده ماندن حسنی مبارک در شورشهای چند ساله اخیر در مصر بوده است!
این نکته نیز تعجب برانگیز می باشد، که چرا این فرد بیمار را که امروز بمیر و فردا بمیر است؛ در حصر خانگی نگاه گذاشته اند؟ او که دیگر عددی در صحنه سیاست جهانی نیست که بتوانند از وجودش برای رسیدن به خواسته های خودشان سود ببرند؛ به این ترتیب بود و نبود آقای مبارک، هم برای هم میهنانش، و هم برای کارگردانان نمایشنامه ” بهار عربی ” بی اثر و بی فایده است؛ مگر آنکه کسانی که در شورشهای چند ماه اخیر، رئیس جمهور جدید مصر را دستگیر و زندانی نموده اند؛ سپس دولت انتقالی را هم تشکیل داده و رئیس و معاون او را نیز مشخص نموده اند؛ مهره هائی باشند که از سیاست های حسنی مبارک پیروی می کنند. چه بسا دیر یا زود هم، همان رابطه پیشین که میان دو کشور مصر و آمریکا برقرار بود دوباره روابط گذشته را میان ایشان تجدید نماید!
هر چند که مردم مصر هنوز از آن ناراضی باشند؛ و یا هر چند که امثال گروه ” اخوان المسلمین ” همچنان بر عقایدشان استمرار بورزند و برای آزاد ساختن محمد مرسی، باز هم فضای خیابانهای مصر را، با حضور خودشان به همان دوزخ ” بهار عربی ” آلوده گردانند!
تابستان 2572 آریائی هلند
محترم مومنی روحی