مأمون فلاح داوود السعود کیست؟!

1
164

در دوران پیش از روی دادن انقلاب سیاه اسلامی در ایران، ضمن آنکه کشور از لحاظ صنعتی در موضع نسبتا خوبی بود؛ از نظر کشاورزی و دامداری نیز در حد خودکفائی قرار داشت. خیلی از تولیدات صنعتی و کشاورزی ایران، به برخی از دیگر کشورها بخصوص ممالک مستقر در منطقه خاورمیانه و شیخ نشینان حوزه خلیج فارس صادر می گردید. اما اکنون، به خاطر چند مورد، از جمله عدم مدیریت صحیح در کشور، بی کفایتی های حاکمیت خودکامه و دولت های ناکارآمد جمهوری ننگین اسلامی، و عدم حس مسؤلیت سران رژیم آخوندی در کشورمان، ایران به لحاظ صنعتی و کشاروزی، نه آنکه در حیطه خودکفائی نیست؛ بلکه به بسیاری از کشورهای دیگر هم وابسته می باشد!

ای کاش فقط وابستگی صنعتی را داشتند؛ از باب کشاورزی و دامداری نیز بسیار عقب مانده و در شرایط فقر و ناتوانی نیازمندی هم می باشند. اگر صداقت در کارشان بود؛ باز می شد به بهبود اوضاع امید داشت؛ ولی با اطمینان خاطر می دانیم، که در هیچیک از زوایای مدیریتی، سران این رژیم نالایق درستکار و روراست نیستند. چند چهره بودن صورت و سیرت آخوندهای حکومتی، به ویژه نسبت به ملت ایران، بر تمامی مردم کشورمان، و حتی سایر ملل و دولت های جهان آشکار است!

با یک چهره تلاش می کنند، که مراتب ناخسنودی و عدم موجود بودن روابط سیاسی و اقتصادی خودشان با چند کشور دیگر، از جمله آمریکا و اسرائیل و عربستان سعودی را به همگان بقبولانند؛ و با چهره های دیگرشان، در خفا و به گونه پنهانی با همگی شان، همه گونه ای مراوده ای را دارند. حقیقت زیر، یکی از جلوه های چند چهره بودن، و چند یوزه بازی های جمهوری منفور اسلامی در این زمینه است!

ﺷﺮﻛﺖ ﺻﻨﺎﻳﻊ ﺑﻬﺸﻬﺮ که ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺭﻭﻏﻦ نباتی ﻻﺩﻥﻭ ﺑﻬﺎﺭ در ایران است؛ نام دیگری هم با این عنوان (صافولا)، برای صاحب امتیاز و مالک اصلی عرب تبار آن دارا می باشد و تقریبا ﺣﺪﻭﺩ 70% از ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺭﻭﻏﻦ نباتی در ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺭا ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ خویش ﺩﺍﺭد. اما ﺍﻳﻦ ﺷﺮﻛﺖ، در اصل ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ شخصی از شیخ نشین عربستان سعودی، ﺑه ﻨﺎﻡ ﻣأﻣﻮﻥ ﻓﻼﺡ ﺩﺍﻭوﺩ ﺍﻟﺴﻌﻮﺩ می باشد؛ که ﻳﻜﻰ ﺍﺯﺧﻮﺍﻫﺮﺯﺍﺩه هﺎﻯ ﻣﻠﻚ ﺳﻠمان، ﭙﺎﺩﺷﺎﻩ کنونی ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ سعودی است!

ﺩﺭآﻣﺪ ﺍﻳﻦ ﺷﺮﻛﺖ، به طور کامل، در همان لحظه معامله، به صورت ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ و از طریق بانک ملت در ایران، به ﺑﺎﻧکی در ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ سعودی ارسال می گردد. سپس بلافاصله، از سوی بانک مربوطه، ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ شخصی این شیخ سعودی، مأمون فلاح داوود السعود واریز ﻣﻴﺸﻮﺩ!

نکته جالب و قابل توجه در رابطه با چنین موضوع خفت باری، این است ﻛﻪ درآمد ﺍﻳﻦ ﺷﺮﻛﺖ صنعتی در ایران، ﺩﺭﺳﺎﻝ 2014 میلادی، ﭼﻴﺰﻯ ﺣﺪﻭﺩ یک ﻣﻴﻠیون ﺩﻻﺭ ﺑﻮﺩﻩ، ﻛﻪ 65 ﺩﺭصد از درآمد خالص این فرد(مأمون فلاح داوود السعود)، ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ تروریست نامی و خلیفه خودخوانده گروه ددمنش داعش، ﺍﺑﻮﺑﻜﺮﺍﻟﺒﻐﺪﺍﺩﻯ ﻭﺍﺭﻳﺰﺷﺪﻩ است!

اکنون این پرسش کاملا منطقی مطرح می شود؛ پس با توجه به این واقعیت آشکار، چرا مسؤلان شارلاتان جمهوری دروغپرداز اسلامی، وانمود کرده و می کنند؛ که با اعزام سردار!! قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، به عراق، جهت یاری رسانی به آرتش این کشور برای مبارزه با گروه وحشی و عصر حجری دولت اسلامی عراق و شام، ادعای مخالفت با جنایتکاران داعشی را دارند؟!

و اصولا چرا با ظاهرفریبی های دور از حقیقت خودشان، سعی دارند که به مردم دنیا اثبات نمایند؛ که به صورت خیلی جدی با کشور عربستان سعودی دارای اختلافات فراوانی هستند؟ و در این رابطه عزمی استوار، برای خلع نمودن آنها از کلید داری خانه خدا را دارند؟ خاک همه عالم بر سر آن خدائی که نیاز به خانه دارد؛ همچنین لعنت دائمی خدای بی نیاز از خانه و هر چه که شکل مادی را دارد؛ بر همگی ایشان، که با سود جستن از موضوع دین، به آفرینش خرافه های مختلف و فریب دادن مردم ساده انگار مسلمان های معمولی و دور از مسأله سیاست، از هر دو مذهب شیعه و تسنن را دارند. ننگ بر همه کسانی، که به این حقایق پی ببرند؛ ولی همچنان در نوکری حکومت های پلید جمهوری اشغالگر اسلامی، و حاکمیت دگم و فناتیک آل سعود در عربستان سعودی باقی بمانند و به آن افتخار هم بکنند!

محترم مومنی

مقاله قبلیاعضای شورای مرکزی جبهه ملی تهدید به بازداشت جمعی در صورت تشکیل شورا شدند
مقاله بعدیآخرین خبرها از قسمت پنجم«ایندیانا جونز»
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.

1 نظر

  1. خیلی زشته که به دروغ سیاست رو با تجارت قاطی میکنید
    شرکت صافولا با مدیرانی کارآمد از کشور عربستان صنعت تولید روغن ایران را نجات دادند وگرنه ما اکنون وارد کننده روغن خوراکی از خارج بودیم احتمالا چین
    این شایعات را شرکت های رقیب ساخته اند تا عده ای نادان آن ها را پخش و عده ای احمق بهترین روغن خوراکی ایران را نخرند

نظرات بسته است