این سلسله نوشتار، اسنادی ست که طی بیست و اندی سال توسط همراهان، همگامان و هماندیشان درونمرزی بدست خبرنامه ملی ایرانیان رسیده است. اسناد حاکی از آنست که نیروهای جمهوری اسلامی سالهاست در قالب تاجر، مهاجر، پناهنده و … نفوذ گستردهای در کشورهای اروپایی و بویژه آلمان پیدا نموده و تاکنون هیچ برخورد جدی با آنها صورت نگرفته است.
بیگمان دیر یا زود، مرگ که هیچ گریزی از آن نیست، فرا خواهد رسید و یکییکی را درو خواهد کرد، همانگونه که دادگستران و نیکوخواهان جهان سرانجام به کام مرگ شدند. خونخواران و خونریزان نیز که برای زمانی کوتاه بر اریکه فرمانروایی نشستند و از هیچ تبهکاری سر باز نزدند؛ نیز نتوانستند از کام مرگ بگریزند:
بر سکندر نیز بگذشت، آنچه بر دارا گذشت
در این میان گروهی هیچگاه نمیمیرند اگرچه تن خاکیشان به گور سپرده شود و گروهی همیشه مردهاند، اگرچه به تن خاکیشان خوراک دهند و درست این دسته مردگانی هستند که خود نمیدانند. آنچه که ما می خواهیم بدان بپردازیم آنست که چهره همۀ سادهدلان و ریاکاران برگیریم و کوس رسوائی بلند نموده و طشتشان را از بام فرو اندازیم و میدانیم با داشتن این اسناد به این مهم دست خواهیم یافت.
تا آنجا که اسناد حکایت می کند انتخاب سرکنسول بويژه در آلمان با تأئید واجا صورت میگیرد و این افراد مسئول تمامی مسائل واجا در خاک آلمان میباشند. به شیوههای متفاوت سعی نمودیم تا سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی کشور میزبان را با ارائه اسناد از چگونگی کار مسئولین و وابستگان آنها، کانالهای پولشویی و پرونده سازیها مطلع سازیم که شوربختانه در آخرین ارتباط ما با این نهادها بینتیجه ماند و ما را بر آن داشت تا جزئیات را بصورت سلسلهوار از ساعاتی دیگر در معرض افکار عمومی قرار دهیم. آنچه را که بدان خواهیم پرداخت بیان از آن دارد که تمامی پروندهسازیها دروغ و برنامهریزی شده میباشد.
مجله اشپیگل در شماره۴۴ سال ۹۳ صفحه ۳۰ خود به واقعیتی تلخ و حقیقی اشاره میکند که گروهی از مأموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی در BND در مونیخ و در مدرسۀ عالی آنجا از جمله برای تعقیب و مراقبت افراد دوره دیدهاند!
تا ساعاتی دیگر با اسنادی دیگر ما را همراه باشید..