این سلسله نوشتار، اسنادی ست که طی بیست و اندی سال توسط همراهان، همگامان و هماندیشان درونمرزی بدست خبرنامه ملی ایرانیان رسیده است. اسناد حاکی از آنست که نیروهای جمهوری اسلامی سالهاست در قالب تاجر، مهاجر، پناهنده و … نفوذ گستردهای در کشورهای اروپایی و بویژه آلمان پیدا نموده و تاکنون هیچ برخورد جدی با آنها صورت نگرفته است.
در ایران من بدار ظلم دیدم گشته حلق آویز آزادی
کفن آماده از بهرش ز الیاف محبت، عشق و هم شادی
مهیا بود تابوتش ز چوب تخت کیکاوس
بر او حک گشته علم و دانش و فرهنگ و آبادی
سروده ای از هموند سازمان نقاب، بهروز خسروی، تیرباران شده در تابستان 67، زندان اوین
سالیان سال است که سرزمین مادری در دست مشتی اهریمن پرست گرفتار و در زیر پنجه های خونآلودش دست و پا میزند. در درازای این زمان، هزاران فرزند برومند از دودمان دلاوران شیفته این سرزمین کهن، به دست این اندیشهداران بیابانی به خاک و خون درغلتیده اند و گرچه جان خود را از دست دادهاند ولی نگذاشتهاند خواب راحت بر دیدگان آنها فرو نشیند. هر اندازه آنها ستم را افزایش دادند و کشتار بیشتر کردند، درختان تنومند و سر به فلک کشیده همچنان پایدار در برابرشان ایستادگی کردند که به هر روی دیر یا زود، ستمهایشان به فرزندان این سرزمین مهر که گناهی جزء مهر و مهرورزی، آزادگی و مردم دوستی و میهنپرستی ندارند، گریبانشان را خواهد گرفت و همچنانکه زندگی همه بیدادگران تاریخ به چنین فرجامی های دردناکی پایان یافته است.
ماده ۱۴ اعلامیه جهانی حقوق بشر میگوید: «هرکس حق دارد برای جلوگیری از تعقیب از آزار و شکنجه از گرفتن حق پناهندگی در سایر کشورها برخوردار شود.» کنوانسیون ۱۹۵۱ ملل متحد دربارهٔ وضعیت پناهندگان و پروتکل ۱۹۶۷ مربوط به وضعیت پناهندگان همچنین قوانین ملی مربوط به پناهندگی سیاسی را دنبال میکند. براساس این توافقنامه یک پناهنده فردی است که در خارج از قلمرو کشور مادریاش به دلیل ترس از آزار و اذیت تحت محافظت قرار میگیرد. قانون بینالملل ایجاب میکند که پناهجویان از حفاظت بنیادین امنیت و بهبود وضعیت زندگی برخوردار باشند. این شامل حفاظت از هرگونه اخراج یا بازگشت به سرزمینی است که در آن، جان یا آزادی آنها در معرض تهدید باشد.
برخی از افراد خارج نشین که خود را خبرنگار مینامند و در شبکههای اجتماعی شایعاتی برنامه ریزی شده درباره دیگر فعالان سیاسی و مبارزین منتشر میکنند، مزدوران صادراتی می باشند که بنام پناهنده به مردم معرفی شده اند! شوربختانه با استناد به این اسناد نمی توانیم به خشنودی یاد کنیم که پارهای از این رسانه های و فعالان به اصطلاح خبرنگار، مدیر یا برنامه ساز رسانه ای به محیطهایی که منحط و وامانده هستند و به سوی نیستی گام بر میدارند وابستهاند و این موجب تأسف است.
کنسولگری جمهوری اسلامی در شهر هامبورگ از اداره سوم واجا مبلغی را فقط برای یک نمونه کار به این به اصطلاح پناهنده پرداخت نموده که برگ رسیدش را در زیر مشاهده میفرمائید. اميدواريم آنگونه که پلیس آلمان برای شناسایی عاملان آتشزدن مدرسه ایرانی در شهر هامبورگ تمامی تلاش خود را بکار گرفت، این مرتبه به همانگونه عمل ننمايد.
آری هم میهن، همینکه باد مهرگان، اندکی وزیدن بگیرد، آنگه پدید می شود که نامرد و مرد کیست؟
تا نوشتاری دیگر ما را همراه باشید.