در دوران شکوهمند حکومت پهلوی، در زمان پادشاهی اعلا حضرت محمدرضا شاه پهلوی، بزرگ آرتشتاران، نظامیان(از درجه سرجوخه تا پایان استوار یکمی ) درجه دار نامیده می شدند. اما از درجه ستوان سوم تا سرهنگ دوم را افسر می نامیدن. ولی بالاترین مقام های آن از سپهبدی تا آرتشبدی را، امیران می گفتند؛ و لقب همگی شان از ستوان سومی تا آرتشبدی نیز افسر بود و افسران نیروهای مسلح شاهنشاهی نامیده می شدند.
درجه داران ( با داشتن مدرک تحصیلی ششم ابتدائی ) پس از استخدام شدن در یکی از پادگان های کشور در شهر محل اقامت شان یا جائی دیگر، با گذراندن دوره های اصناف برای درجه داران( صنف موتوری ، صنف بهداری ، و صنف های دیگر، در ارتباط با اصنافی که طی می نمودند و می آموختند؛ در بخش مناسب با صنف شان به کار گرفته می شدند !
اما افسران آرتش شاهنشاهی، که با مدارک تحصیلی پایان نامه دیپلم متوسطه به استخدام نیروهای سه گانه آرتش در می آمدند. بعد از شروع به آموزش اولیه نظامی،، می بایستی که رده های آموزشی گوناگونی در محل کارشان، مانند: مهندسی ، موتوری ، بهداری ، مخابرات و ….. دیگر را بگذرانند. تا که بتوانند جهت اداره کردن بخش های مختلف آرتش، از ستاد فرماندهی های متفاوت هر پادگان نظامی گرفته، تا مدیریت یک گروهان با صنف مربوط به اعضای آن مانند(موتوری ، بهداری ، مخابرات و… ) استقرار یابند؛ و وظایف نظامی خود را به بهترین نحو ممکن اجرا کنند. لازم به بیان است، که مقام افسری در آرتش ایران( از ستوان سومی تا آرتشبدی، عنوانی بود که رضا شاه بزرگ، هنگام به وجود آوردن آرتش نوین ایران، از واژه لاتین آن « او فی سر » استفاده کرده بود!
اکنون هم در نیروهای مسلح جمهوری رو به مرگ آخوندی، تقریبا از همان درجات استفاده می شود؛ اما در سپاه پاسداران رژیم آخوندی، هنگام بیان کردن درجه نظامی افراد، کلمه منحوس « پاسدار » را هم در کنار آن می گذارند. به طور مثال: سرهنگ دوم پاسدار، و بقیه آنها. موقعی که جمهوری ملاها تصمیم گرفتند؛ که در کنار آرتش نیروهای سه گانه مسلح کشور، سازمان نظامی دیگری را هم تشکیل بدهند؛( زیرا که به نیروهای آرتشی باقیمانده از زمان حکومت پهلوی اعتماد نداشتند؛ و با استفاده کردن از کسانی که در لبنان دوره های چریکی و نظامی را آموخته بودند. تشکیلات سه گانه نیروهای مسلح سپاه پاسداران را که مورد اطمینان شان بودند را راه اندازی نمودند!
هنوز مدتی طولانی از شکل گرفتن آن مصیبت ننگین نگذشته بود؛ که یکباره لقب های بالای افسری همچون سرتیپی و سرلشگری،ضمیمه نام تعدادی از این ضد ایرانی های سپاهی نمودند. در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی نیز، بسیار سخاوتمندانه، چنین درجات افتخار آمیز را تقدیم شان کردند!
از جمله این افراد، سرلشگر !!!! قاسم سلیمانی است؛ که زاده بیستم اسپند ۱۳۳۵ خورشیدی در شهر « قنات ملک » استان کرمان است. وی از سال ۱۳۵۸ خورشیدی در خدمت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است؛ و با لقب فرماندهی در هر جائی که به اصطلاح خدمت کرده، درجه سرلشگری را با خودش یدک کشیده است. مانند فرماندهی لشگر ۴۱ ثارالله کرمان، فرماندهی نیروهای سپاه هنگام مبارزه با شورش کردها در سال ۱۳۵۸، جنگ در عراق ، جنگ در افغانستان از سال ۲۰۰۱ تا کنون! جنگ داخلی در سوریه ، جنگ داخلی در عراق از سال ۲۰۱۴ تا سال ۲۰۱۷ ، و اکنون فرماندهی سپاه قدس در عراق را بر عهده دارد!
در سال ۱۳۳۵ خورشیدی به دنیا آمده، زمان برپائی انقلاب سیاه و شوم اسلامی در ایران، قاسم سلیمانی ۲۲ ساله بوده است. از ۱۳۵۸ یعنی از سن بیست و سه سالگی اش با سپاه همکاری می کند. برای رسیدن به درجه افتخار برانگیز « سرلشگری » می بایست که چندین سال متمادی در آرتش یا در خود سپاه نظامیگری کرده باشد. می دانیم که چنین نبوده و نکرده است. اما به سبب تلاش هائی که در سپاه داشته است؛ از سوی خامنه ای رهبر بی کیاست انقلاب اسلامی، به دریافت کردن درجه سرلشگری مفتخر گشته است!
غیر از سنوات خدمت در آرتش، افرادی که علاقمند به خدمت در آرتش، به ویژه در پایگاه افسری می باشند؛ پس از گرفتن پایان نامه سیکل اول دبیرستان( کلاس نهم در زمان پادشاهی پهلوی) به دبیرستان نظام در کشور بروند؛ چنانچه مایل به انجام وظیفه در درجه های متفاوت افسری در نیروهای مسلح کشور باشند. بایست که پس از دریافت نمودن مدرک دیپلم متوسطه، ابتدا به دانشکده افسری بروند. و بعد از فارغ التحصیل شدن در آن، با گذراندن رده های مورد علاقه شان، به یکی از پادگان های نظامی بروند و هر چند سال یک بار، درجه بالاتری را به دست بی آورند!
سرلشگر سپاهی قاسم سلیمانی، کی چه وقت و چگونه تمامی این مراحل را پاس کرده است. که اکنون با همین درجه از ناکجا آباد آمده، به انجام وظیفه مقدس سپاهیگری مشغول است!!!
محترم مومنی