دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
فلسطينيان توجه كنند كه آنان نبايد منتظر اسرائيل بمانند تا دو دستي كشورشان را تقديم شان كند و همه چيز را تعطيل كنند به اميد آن كه آن روزي برسد! آنان اينك كشوري را به همراه دولتي كه مورد تأييد سازمان ملل است، در اختيار دارند كه پيش از هر چيز بايد كشورشان را بسازند تا جايي آباد براي زندگي شود، نه خرابه اي براي جنگ و ويرانه اي باقي مانده براي فرزندان شان.
همين امروز سال هاست كه كشورهاي مختلف جهان با هم بر سر مرزهاي سرزمين شان اختلاف دارند و آن را حل نكرده اند و قرارداد صلحي با هم ندارند، اما همه كارها را در كشور نخوابانده اند و برنامه ها را تعطيل و موكول به توافق صلح نساخته اند كه دلشان خوش باشد تنها هر از گاهي شعار دهند و بيانيه صادر كنند. روسيه و ژاپن سال هاست با هم بر سر جزاير شمالي ژاپن اختلاف دارند و آنجا اينك در اختيار روسيه است، اما ژاپن با دولتي توانا و با برنامه به سازندگي كشور پرداخته و هيچ چيز را براي آن تعطيل نكرده است و حتي دو كشور روابط در سطوح مختلفي با هم دارند. چين تقريباً با تمامي همسايگان شان اختلاف ارضي دارد كه تعدادي از آن ها اخيراً تشديد شده، اما كارها در چين نخوابيده و هر روز مارش نظامي براي جنگ با همسايگان پخش نمي كنند. پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، ارمنستان بخشي از خاك آذرباييجان را كه ارمني نشين بود و به عنوان قره باغ خوانده مي شود، اشغال كرد و حتي درگيري هاي جنگي شديد نيز داشتند و آنجا هنوز در تصرف ارمنستان است، اما دولت هاي هر دو كشور به سازندگي و پيشرفت ادامه مي دهند. بسياري از كشورهاي عربي هنوز با هم اختلافات ارضي دارند؛ عراق با كويت، مراكش با صحراي غربي، قطر با بحرين. ماجراي اختلافات ايران با امارات را نيز بر سر برخي از جزاير خليج كه مي دانيد. هيچ كدام كارها را تعطيل نكرده اند و خود يا ديگران را منفجر نمي سازند! همين سرزميني را كه چندي پيش به عنوان كشور فلسطين در سازمان ملل به تصويب رسانديد، حتي اگر اسرائيلي نبود، مورد اختلاف فلسطين با اردن (كرانه باختري) و مصر (غزه) بود و چه بسا با آن كشورها در حال مبارزات آزاديبخش سرزمين فلسطين بوديد؛ بماند كه فلسطينيان گرچه اينك عمدتاً از اعراب هستند، اما فلسطين تاريخي از مردمي كه از آن سوي مديترانه –قبرس و جزاير ماوراي آن، آمده بودند شكل گرفت و اعراب بعدها به آن جا مهاجرت كرده و ساكن شدند و يهوديان از قديمي ترين اقوام ساكن اين منطقه اند كه مسلمانان اگر هر چيزي را قبول نداشته باشند، تاريخ هجرت موسي و يهوديان به آنجا را آن هم به عنوان ارض موعود نمي توانند كتمان كنند، چون در قرآن به صراحت و به كراّت آمده است؛ همان گونه كه ملت فلسطين در عهد عتيق به كراّت آمده و يهوديان هر قومي را كتمان كنند، فلسطينيان را نمي توانند و در پيشگاه الهي هيچ عذري از طرف كتمان كنندگان دو طرف پذيرفته نخواهد بود. خوب؛ با اين تفاسير پس حالا بايد با چه كسي بجنگيم؟! پرسشي است آگاه كننده تا فراموش نكنيم، هدف ما در سرزمين فلسطين، درگيري و دعوا با ديگران نيست (كه تو گويي برخي از فلسطينيان هدف را فراموش كرده اند)، بلكه زندگي مسالمت آميز است و همان طور كه اينك مسيحيان با مسلمانان و يهوديان جنگي ندارند و دوستانه در اسرائيل و فلسطين كنار آنان زندگي مي كنند، يهوديان و مسلمانان نيز بايد ياد بگيريند تا در كنار هم به شكلي مسالمت آميز زندگي كنند و براي عملي شدن اين مهم، ضروري است تا فقر، بيكاري و عدم توسعه يافتگي بر اساس برنامه هاي مشخص برطرف شود تا مردم و به خصوص جوانان با سازندگي كشورشان، اميد به آينده اي بهتر را عملي سازند، نه با حسرت زندگي كنند كه نفرت بدنبال دارد و بدنبالش خشونت، درگيري و خونريزي.
طرحي كه دولتمردان كنوني آمريكا براي فعال سازي اشتغال و اقتصاد منطقه ارائه كرده اند، در اين راستاست و اگر صادقانه قضاوت كنيم، بيشتر به نفع فلسطينيان است، تا اسرائيل. چون اسرائيل با وجود انزواي سياسي و منطقه اي، سال هاست از اقتصادي قدرتمند برخوردار است و آنان معضلات فقر و بيكاري پايدار را چون فلسطين ندارند. فلسطينيان بايد اين ابتكار و كمكي را كه آمريكا در راستاي صلح روي ميز گذاشته، بردارند و استفاده كنند و متقابلاً انعطافي نشان دهند. محمود عباس بايد شرط توقف شهرك سازي ها و به رسميت شناختن دو كشور را براي شروع گفتگوها (چون قرار است، آن پس از توافق صلح با اسرائيل كسب شود و اسرائيل راهي به جز پذيرش آن ندارد) كنار بگذارد و تنها آزادي تعدادي از زندانيان فلسطيني توسط اسرائيل را براي شروع گفتگوها كافي اعلام كند. فلسطينيان توجه كنند كه چه بسا تا رسيدن به توافقي بر سر مرزهاي نهايي دو كشور، زمان قابل ملاحظه اي مانده باشد، اما نبايد كشور و دولت فلسطين تا آن زمان بيكار بنشينند –چنان كه اسرائيل نيز دست نگاه نداشته و به سازندگي كشورش ادامه مي دهد- و عملي ساختن آن مستلزم داشتن پول و برنامه و اشخاصي تواناست. شروع مذاكرات در ازاي چنين طرحي نيز هيچ منافاتي با ماندن بر سر حقوق حقه فلسطينيان ندارد و ما بر سر تمامي آن ها مي مانيم. محمود عباس همزمان بايد دقت نظر داشته باشد كه طرف كنوني اسرائيلي (دولت كنوني اسرائيل) چون متمايل به گفتگو و صلح نيست، ولي نمي خواهد آن را رسمي و آشكارا بيان كند، با آن بازي مي كند تا طرف آمريكايي را كه تنها كشوري است كه مي تواند فشاري واقعي براي تغيير رفتار به اسرائيل وارد سازد، نااميد سازد و بهترين حربه اش اين است كه فلسطينيان راهكارهاي دولت آمريكا را رد كنند تا بدون هزينه، عدم گفتگوها را به گردن فلسطينيان بياندازد و خود از زير بار فشار رها شود. در حالي كه ابومازن با پذيرش گفتگوها، هم جلوي اين بازي دولت كنوني اسرائيل را مي گيرد، هم تلاش دولت اسرائيل براي عدم گردش جان كري در منطقه براي طرح هاي صلح را ناكام مي سازد و دولت كنوني آمريكا و جان كري را اميدوار به آن كه تلاش هايشان بي نتيجه نبوده و مهمتر از همه، دولت فلسطين صاحب برنامه و توان مالي لازم براي گردش اقتصاد فلسطين مي شود؛ آن هم با طرحي كه توسط بهترين متخصصان قدرتمندترين اقتصاد دنيا ريخته شده است و هر نوع سنگ اندازي آتي دولت اسرائيل، اگر بخواهد براي عدم تحقق آن ترتيب داده شود، عملاً با ممانعت دولت آمريكا مواجه مي شود و به خاطر هزينه اي كه براي اسرائيل دارد، قطعاً از دستور كار خارج مي شود. فلسطينيان دقت كنند كه دولت كنوني آمريكا به همراه دولت كارتر، يكي از صادق ترين و مصمم ترين دولت هاي تاريخ آمريكا در پيشبرد صلح بين دو كشور بوده، ولي دولت كنوني با حضور اوباما و جان كري، بسيار از دولت كارتر تواناتر است و اين فرصتي تاريخي است كه در اختيار فلسطينيان و اعراب است كه بايد از آن بهره برند و در آينده معلوم نيست كه در آمريكا چه دولتي با چه ميزان نزديكي به اسرائيل بر سر كار آيد. دوستان حقيقي هر ملتي، كساني نيستند كه به آنان اسلحه مي دهند تا جنگ و آدم كشي راه بياندازند، بلكه كساني هستند كه كمك مي كنند تا زندگي آباد و آزادشان را رقم بزنند. يادتان نرود كه اگر كشورتان را نساختيد، حتي اگر آن را پس هم بگيريد، خانه اي براي زندگي تان نخواهد بود، بلكه خرابه اي براي زجرتان و عاقبت قبرستاني براي دفن تان خواهد شد.