دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
خوشحالم كه در مدت كوتاهي توانستيم به چنان دستاوردهايي برسيم كه ديگر فلسطينيان بر سر هستي شان نيست كه مذاكره مي كنند، و حالا براي پايان اشغال و صلح و گرفتن ساير حقوق معوقه شان است كه به گفتگو مي نشينند. اين در حالي بود كه تا همين دو سال پيش، دستاورد چنداني نداشتيم و حالا كشوري به پايتختي قدس شرقي داريم با دولتي فلسطيني كه توسط نهادهاي بين المللي به رسميت شناخته شده، داراي يك صندوق دائمي است تا هزينه هايش را از آن طريق تأمين كند و تعدادي از طولاني مدت ترين زندانيان اش را نيز آزاد كرده است. اوضاع همين گونه پيش خواهد رفت، در صورتي كه فلسطينيان طبق توصيه ها پيش روند و نه تصور كنند ناگهان مي تواندد تمام اختلافات با اسرائيل را حل كنند و نه توقعاتي بيش از واقعيت هاي موجود داشته باشند. كسب حقوق فلسطينيان يكباره صورت نمي گيرد؛ چون قمار بازي نمي كنيم، بلكه دستاوردهايمان حاصل شطرنجي حساب شده بوده و هست. خانم زيپي را شريكي جدّي در مذاكرات صلح خواهيد يافت، كه هم منافع كشورش را خوب مي شناسد و هم زبان مذاكره را مي داند و هم با تجارب در مسئوليت هاي امنيتي از بسياري از تندروهاي اسرائيلي نسبت به امنيت اسرائيل حساس تر است و بدان وقوف كامل دارد و هم جاه طلبي هاي تندروهاي اسرائيلي را ندارد، اما اينك خانم ليوني تصميم گيرنده نهايي نيست و دولت كنوني اسرائيل است كه حرف ماقبل آخر را مي زند و حتي افكار عمومي اسرائيل نيز آماده نيست تا به توافقات حاصل شده با فلسطينيان طي همه پرسي رأي مثبت بدهد، اما شما نه بايد عجله كنيد و نه توقع زيادي داشته باشيد و بايد فرصت ها را بو بكشيد و از آن با روش هايي درست و عملي بهره بريد. بي شك با دولتي از اسرائيل كه توسط ميانه روها تشكيل شود، مي توانيد به قرارداد صلح برسيد، ولي اين بدان معني نيست كه مذاكرات را رها كنيد يا آن را جدّي نگيريد، بلكه تنها طي گفتگوهاي فشرده است كه مي توانيد گام به گام به خواسته هايتان برسيد، نه با گذاشتن شروط متعدد؛ چنان كه اخيراً در مورد آزادي زندانيان فلسطيني ديديد.
نخستين نكته اين است كه سران فلسطين درك درستي از حقوق شان و وضعيت موجود شطرنجي داشته باشند كه با اسرائيل بازي مي كنند. محمود عباس در نخستين اظهارنظر رسمي پيرامون شهرك هاي اسرائيلي در سرزمين هاي اشغالي گفت كه ما فلسطينيان، شهرك هاي اسرائيلي را در سرزمين فلسطين جزو اسرائيل نمي دانيم. اولين اشتباه؛ اين فلسطينيان نيستند كه شهرك ها در سرزمين هاي اشغالي را به رسميت نمي شناسند، بلكه قوانين بين المللي هستند كه چنين مي گويند. شما در زمينه شهرك هاي اسرائيلي در سرزمين هاي اشغالي در شرايط خنثي و مساوي با اسرائيل نيستيد كه بار مخالفت با آن را بر گردن خودتان بياندازيد، بلكه شما از نظر حقوق بين الملل در آن زمينه برگ برنده را داريد و هزينه مخالفت با اسرائيل را بايد سر امتيازات ديگري بگذاريد كه با آن در شرايط خنثي و مساوي هستيد. مرزهاي فلسطين را نه مذاكرات- لااقل ديگر نه، بلكه مصوبات سازمان ملل برحسب قوانين بين المللي تعيين كرده است كه كشور فلسطين در مرزهاي 1967 به پايتختي قدس شرقي است و سال پيش در مجمع عمومي به تصويب رسيد. تا پيش از آن مي توانست مرزها تنها از طريق گفتگوها تعيين شوند كه اسرائيل به خيال زرنگي، چنين نكرد و فلسطين نيز با روش هاي قانوني به سازمان ملل رجوع كرد و كشور فلسطين با مرزهاي مشخص 1967 و به پايتختي قدس شرقي به تصويب سازمان ملل رسيد و هيچ توافقي نمي تواند در مغايرت با آن صورت گيرد و هر گونه قرارداد صلحي تنها و تنها بايد در چارچوب مصوبات سازمان ملل باشد و بس. فلسطينيان حتي براي به رسميت شناخته شدن توسط اسرائيل نيز نبايد امتياز بدهيد؛ چون پس از تصويب كشور فلسطين در سازمان ملل، قرارداد صلحي كه بين اسرائيل و فلسطين قرار است، امضا شود، مگر چيزي به غير از به رسميت شناختن كشور فلسطين است و اين در زمره دستاوردهاي عادي قرارداد صلح است. مثلاً وقتي در مسيري با كسي توافق كرديد كه از رام الله به الخليل برويد، ديگر براي رسيدن به الخليل كه نياز به شرط و امتياز نيست، چون آن در متن توافق تان مستتر بوده است و تنها بايد مثلاً توافق كنيد كه اگر نهار را همراه تان حساب مي كند، شام را شما پرداخت خواهيد كرد.
مهمتر از همه، مسأله شهرك ها هستند. شطرنج ما بر سر مسأله شهرك هاي اسرائيل در سرزمين هاي اشغالي بسيار ظريف و حساس و به همان اندازه مي تواند پيروزي بزرگي براي فلسطينيان باشد، به شرطي كه در عزم خود راسخ باشيم و اگر خود در اهدافمان ترديد داشته باشيم يا وسط راه، منحرف شده يا منصرف گرديم، چطور مي توانيم انتظار داشته باشيم كه طرف مقابلمان روي حرفمان حساب كند؟! آزاد گذاشتن دولت كنوني اسرائيل بر سر ساخت و ساز شهرك ها مثل پياده اي مي ماند كه شما طي شطرنجي حساب شده در خانه حريف مي خواهيد به وزير بدل كنيد؛ به شرطي كه تا آخرين لحظه در تصميم تان ملتزم باشيد. همين حالا اگر شهرك سازي ها متوقف شوند، فلسطينيان برنده اند؟ خير؛ شما 3 به 1 بازنده ايد. آنان شهرك هاي قبلي را حفظ كرده اند، ساخت شهرك هاي جديد را نيز تنها موقتاً متوقف كرده اند و از فشارهاي بين المللي بر خود نيز كاسته اند و تنها امتياز شما توقف موقت آن هاست. پس چه حالتي بايد پيش بيايد كه بازي در زمين شهرك ها در سرزمين هاي اشغالي برد براي فلسطينيان باشد؟ اسرائيل به خيال الحاق شهرك ها به خاك اسرائيل در آينده به ساخت سريع شهرك ها ادامه داده، جاده ها و بزرگراه ها و زيرساخت هاي شهري نيز توسط اسرائيل ناگزير در كنار شهرك ها در فلسطين ساخته شوند (هم چنان كه تعدادي قبلاً ساخته شده اند) و سپس در آخرين لحظه، جزو خاك اسرائيل نشوند. به شرطي كه درك كنيد قوانين بين المللي در آن خصوص به نفع فلسطين است و آن ها نمي توانند جزو خاك اسرائيل شوند؛ به هيچ وجه و به هيچ عنوان نبايد آن را بپذيرد و آن بايد از جمله خطوط قرمزتان باشد و بماند. آن گاه اسرائيل يا بايد چون شهرك هاي ساخته شده اش در غزه كه خراب شان كرد، شهرك هاي اسرائيلي در كرانه باختري و قدس شرقي را با هزينه اي مضاعف خراب كند و آنجا را تخليه نمايد (كه تازه بزرگراه ها و جاده ها و زيرساخت هاي ديگر ساخته شده براي كشور فلسطين باقي مي مانند) يا به نفع اش است كه آن ها را به عنوان بخشي از غرامت اشغال سرزمين هاي فلسطيني و آواره شدن فلسطينيان، براي كشور فلسطين به جاي بگذارد؛ چون قوانين بين المللي حق بازگشت آوارگان و پرداخت خسارت به آنان بابت سال هاي آوارگي شان را قبلاً تضمين كرده است. به اين شهرك هاي واقعاً زيباي يهودي كه در خاك فلسطين ساخته مي شوند، نگاه كنيد. آن ها واقعاً سريع و زيبا ساخته و تكميل مي شوند و دولت فلسطين توانايي چنين ساخت و سازي را يا ندارد يا اگر دارد بايد سرمايه گذاري در ساير بخش ها نمايد و به ساخته هاي اسرائيل به مثابه سرمايه گذاري هاي خارجي نگاه كند كه طي گفتگوهايي سخت و فشرده كه به قرارداد صلح با اسرائيل منتهي شود، به فلسطينيان واگذار مي شوند. تخليه كليه شهرك هاي اسرائيلي در مناطق اشغالي مقدور اند، هم چنان كه در غزه مقدور شد و درضمن، بايد طي يك برنامه زمانبدي شده (مثلاً 10 الي 15 ساله) براي تخليه تدريجي شان صورت گيرند كه آن را كاملاً عمي مي سازند. اين خيلي مضحك است كه فلسطينياني را كه ساكن منطقه بوده اند و قوانين بين المللي، حق بازگشت و دريافت غرامت شان را محترم شمرده، از حق بازگشت محروم كنيم، اما يهودياني از مليت هاي مختلف را با تبليغات ملي گرايانه و حتي ايدئولوژيك به سرزمين كشوري ديگر كه توسط سازمان ملل به رسميت شناخته شده، بياوريم و مدعي شويم كه ديگر برگرداندن شان سخت است!! ابومازن و هئيت مذاكره كننده توجه كنند، دولت نتانياهو و تندروها با سرعت هر چه تمام تر شهرك هاي زيبا و زيرساخت هاي لازمه را برايتان مي سازند، اما آنان هرگز شهرك ها را تحويل تان نمي دهند و شما بايد تنها آن را از دولت ميانه روي بعدي بر اساس يك قرارداد دوجانبه تحويل بگيريد. يعني انتظار داريد كه همه كارها را تنها يك دولت شان انجام دهد؟ اين توقع زيادي است و در اين دنيا هر كس را بهر كاري ساخته اند و هر يك از آنان در همان موردي كه انگيزه و تخصص دارد، بايد عمل كند. باز هم تكرار مي كنم، به شرط آن كه به بازي اي كه مي كنيد ايمان داشته باشيد و تا آخر پيگيرش باشيد. البته همزمان همين اقدام اخير نتانياهو در ساخت و سازهاي جديد نيز باز مچ اش را باز كرد كه او مايل به گفتگوهاي صلح نيست و تنها بدان هل داده شده است و همزمان دولت فلسطين نيز بايد شهرك سازي ها را محكوم كرده و به رايزني با مقامات آمريكايي و اروپايي براي فشار بيشتر به اسرائيل ادامه دهد؛ چون اين بازي دو سر باخت براي اسرائيل بايد ادامه داشته باشد، و شطرنج سياسي و گرفتن حق بدون توسل به خشونت يعني اين.
ممكن است در اين تصور باشيد كه در ازاي واگذاري شهرك هاي اسرائيلي در مناطق اشغالي به خاك اسرائيل، باريكه اي و گذرگاهي را از اسرائيل بگيريد كه زميني غزه و كرانه باختري را به هم وصل كند. اما هرگز اين تبادل برابر نخواهد بود و به نفع اسرائيل است؛ چه از نظر ارزش زمين و چه از نظر به رسميت شناختن ساخت و ساز اسرائيل در سرزمين هاي اشغالي توسط فلسطينيان كه بايد اسرائيل بابت شان غرامت هم بدهد. نگران نباشيد؛ آن باريكه را نيز اسرائيل در اختيارتان قرار خواهد گذاشت، در ازاي چيزي كه بسيار بيش از شهرك هاي اسرائيل برايش باارزش است؛ عجله نكنيد؛ به موقع خواهيد فهميد و به شما گفته خواهد شد كه چه كنيد.