فشار تحریمها بر حکومت اسلامی همچنان افزایش خواهند یافت!

0
188

از آغاز مخالفت های کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا با فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی، همواره تأکید دولتمردان آمریکا در این باره، دوری گزینی از مقابله های شدیدی مانند حمله نظامی علیه حکومت اسلامی بوده است. بر همین اساس پیوسته یادآوری می کردند: ” با این که همه گزینه ها روی میز است، اما ترجیح می دهیم، که از طریق دیپلماسی با مشکل هسته ای ایران کنار بیائیم و آن را حل بکنیم. ” به همین منظور شروع نمودند به صدور قطعنامه ها و تصویب کردن تحریمهای سیاسی و اقتصادی نسبت به جمهوری اسلامی، و هر فرد یا شرکتی که به نحوی همچنان با این حکومت مراوده اقتصادی داشته باشند!

با آنکه پرزیدنت اوباما، اعضای کنگره و پارلمان کشورش را، ترغیب می کند که از در نظر گرفتن تحریمهای جدید علیه حکومت اسلامی دست نگه دارند؛ اما دیوید کوهن معاون وزارت خزانه داری آمریکا، روز پنج شنبه دوازدهم دسامبر، در مقاله ای که در روزنامه وال استریت منتشر نمود؛ در باره تحریمهای ایران، کاهش محدود کردن آنها، و چگونگی افزایش به فشار بر حکومت ایران، چنین عنوان کرده؛ به عنوان مسؤل تدوین و اجرای برنامه تحریمها، او یقین دارد که تحریمها علیه ایران همچنان افزایش خواهند یافت. و ایران شش ماه دیگر، زمانی که دوره معامله فعلی منقضی شود، در مخمصه عمیق تری خواهد بود.!

وی با اشاره به اینکه تحریمهای بین المللی موجب شد که دولت ایران در ژنو پشت میز مذاکره بنشیند؛ میزان کاهش تحریمها از نظر اقتصادی را بدون اهمیت دانست. وی می گوید بخش بزرگی از کاهش، از دادن اجازه دسترسی ایران به 4 میلیارد و دویست میلیون دلار درآمدهای خودش ناشی می شود؛ که اینک در خارج از ایران بلوکه شده است. افزون بر این، لغو تحریمهای آمریکا بر صادرات پتروشیمی و صنعت اتومبیل سازی آن موقتی خواهد بود!

معاون وزارت خزانه داری آمریکا تخمین زده است؛ که تجارت اضافی می تواند در شش ماه آینده، حدود یک میلیارد و پانصد میلیون دلار درآمد برای ایران فراهم آورد؛ اما در صورتی که تهران بتواند، مشتریانی برای خریدن اتومبیلها و فرآورده های پتروشیمی خودش پیدا کند. ولی او این کار را دشوار می داند، و از جمله به مشکلات دیرینه در بخش اتومبیل، و ترجیح وارد کنندگان پتروشیمی به قراردادهای طولانی، که با توجه به دوره شش ماهه، این معامله عملا غیر ممکن می نماید اشاره می کند.

برنامه ای که در ژنو با آن موافقت شد، تحریمها بر توانائی ایران برای خرید و فروش طلا را به حالت تعلیق در می آورد. اما دیوید کوهن یادآور می شود، از آنجائی که ممنوعیت های باقیمانده، ایران را از استفاده از ذخائر ارزی یا پول خود برای خریدن طلا باز می دارد؛ ارزش این ماده از توافق محدود است!

دیوید کوهن نوشته است، اقتصاد ایران در رکود عمیقی قرار گرفته ، و نرخ سالیانه تورم در ایران، اینک حدود 40 در صد است؛ ریال از سال 2011 حدود 60 درصد ارزش خود در برابر دلار را از دست داده است!

در خبرهای اخیر آمده، که سنای آمریکا از تحریم شدن 12 شرکت تجاری، که با جمهوری اسلامی مراوده اقتصادی دارند سخن گفته است. به سختی می توان پذیرفت، که آمریکائی ها همین اواخر این شرکتها را شناسائی نموده باشند. با توجه به توانائی های تکنیکی ایشان، برای شنود مکالمات خصوصی تلفنهای مردم سراسر جهان، حتی دوستان خارجی و متحدانی مانند خانم آنگلا مرکل صدر اعظم کشور آلمان، چگونه تا به حال نتوانسته بوده اند، که روابط پشت پرده سران حکومت آخوندی، با اشخاص یا شرکتهای بازرگانی در همه دنیا را، که یا ملزومات مربوط به فعالیت های اتمی ایشان را تأمین نموده و به دست شان می رسانند؛ و یا برای اینکه جمهوری اسلامی بتواند برخی از کالاهای خودش را مخفیانه بخرد و بفروشد؛ به آنها کمک کرده اند؛ پیش تر شناسائی و تحریم بکنند؟!

دیوید کوهن همچنین یادآوری کرده است، که مجموع کاهش تحریمها، بخش کوچکی از مبلغ 80 میلیارد دلاری است؛ که ایران به دلیل تحریمهای از 2012 از دست داده؛ و نزدیک به صد میلیارد دلار سپرده های ارزی است، که دسترسی سران دزد و آدمکش این حکومت پلید به آنها، به خاطر تحریمهای بانکی و مالی آمریکا محدود شده است. وی می گوید، ایران به طور کلی نخواهد توانست به سیستم های مالی بین المللی دسترسی پیدا کند؛ وقتی یک فرد مسؤل، به نمایندگی از سوی یکی از کشورهای مخالف با با کارهای غیر متعارف حکومتگزاران رژیم منحوس آخوندی، چنین نظری در مورد این ناانسانها را عنوان می کند؛ تردیدی نیست که سران متجاوز حاکم در ایران، چه بخواهند و چه نه؟ با بی خردی هائی که به ثمر رسانده اند؛ خود و حکومت منفور و فاسدشان را، در میان یک چهاردیواری تنگ و تاریک، از نوع همان سلولهای انفرادی، که فرزندان آزادیخواه و مبارز این مردم را در آن محبوس کرده، و پس از چندی به جوخه های اعدام می سپردند؛ زندانی قدرت پرستی ها، زیاده طلبی ها، نامردمی ها، دروغگوئی و جنایت پیشه بودن خویش کرده اند!

اینک با توجه به موارد بیان شده از سوی معاون وزارت خزانه داری آمریکا دیوید کوهن، که در بالا نقل قول گردید؛ چنین تداعی می شود، که پایه های سست و بدون انسجام این رژیم خون آشام، در حال سقوط کردن و نابود شدن است. بعضی از گزارشها نیز خبر می دهند که بسیاری از بانکهای ایرانی در داخل کشور، در حال تهی شدن از سرمایه و موجودی نقدی می باشند؛ احتمالا بوی ” الرحمن = الرحمان ” بر پیکر حکومت اشغالگر اسلامی نیز مستولی گشته؛ و به زودی با عنایات پروردگار یکتا، طومار هستی شان، به طوفان تندباد حوادث سپرده می شود؛ تا نابود شده و از حیطه اعتبار و هستی ساقط گردند!

از دزدان حاکم بر ایران، که با سرعت در حال خارج کردن پولهای شان از بانکهای کشور هستند؛ تا که آنها را به بانکهای خارج از ایران انتقال بدهند می پرسم؛ آیا در این پندار هستید که پس از خارج ساختن اموالی که متعلق به ملت تحت ستم شما هستند؛ بزنید به چاک محبت و از دست ملت شریف ایران بگریزید؟ هر کجا که پای شوم تان را بگذارید، خواهید دید که در اثر رنجها و ناملایماتی که بر این مردم تحمیل کرده اید؛ متأسفانه ملتی که خودش روزگاری پناه دهنده بسیاری از پناهجویان گیتی بود؛ اکنون در جای جای این کره خاکی، یا به عنوان مهاجر، و یا با نام ” پناهنده ” حضور دارند. چگونه خواهید توانست از دست مردمی که به خون شما تشنه اند، و در انتظار سقوط حکومت ننگین شما لحظه شماری می کنند؛ به نقطه ی دیگری از جهان بگریزید و در جای امنی به سر ببرید؟!

خزان 2572 آریائی هلند

محترم مومنی روحی

مقاله قبلیکشتن بیرحمانه یک پلنگ ماده با ضربات چوب و سنگ در شهرستان تایباد
مقاله بعدی4.5 درصد از مبتلایان ایدز ایران، کودکان خیابانی هستند! رشد ایدز در ایران نه برابر شده است
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.