فدراليسم در سوريه؛ چرا بايد كردها با هيئتي مجزا در ژنو شركت كنند

0
176

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

آنچه را كه در سوريه تاكنون به بار آمده، اگر با واقع بيني برداشت نكنيم، در آنجا دچار مشكل مي شويم. نخست اين كه با چنين جنگ داخلي كه وجوه مذهبي و طايفه اي نيز يافته و ريشه هايي در گذشته نيز دارد، اگر نمي خواهيم شاهد تكرار تبعيض هاي غيررسمي و خشونت ها و تلافي هاي ناشي از تسويه حساب هاي گذشته باشيم، فدراليسم بهترين گزينه براي سوريه است. آن همزمان پازلي ديگر را نيز در سوريه تكميل مي كند كه خواسته كردهاي سوريه براي خودمختاري و فدراليسم را لحاظ مي كند. بعد از روزهاي آغازين قيام سوريه كه نخستين نشست هاي اپوزيسيون در خارج از كشور برگزار شد، كردها سرخورده شدند، چون ساير گروه هاي سوري حتي حاضر نشده بودند كه از واژه كشور عربي در كنار نام سوريه اجتناب كنند و كردها متوجه شدند كه گويي تبعيض نسبت بدان ها قرار است به اشكال جديدي ادامه يابد و حتي هويت لفظي شان را در كشور سوريه به رسميت نمي شناسند، چه رسد ساير حقوق شان. از آن پس راهي مجزا برگزيدند، كه البته راهي درست را كه به دور از جنگ و خونريزي و ويراني در مناطق كردنشين بود.

كردها به دو صورت در تحولات سوريه نقش داشتند و دارند. نخست مناطق كردنشين (با اكثريت كرد) كه هيچ وقت جزيي از درگيري هاي بين رژيم اسد و مبارزان سوري نبودند و ضمن تأمين امنيت مناطق كردنشين تنها هر گاه توسط گروه هاي وابسته به القاعده مورد حمله واقع شدند، از خود دفاع كردند و همان گونه نيز از اين پس بايد شمرده شوند؛ يعني در قالب هيئتي مجزا در كنار هيئتي از ائتلاف سوريه. دوم كردهاي پراكنده در ساير مناطق سوريه كه دوشادوش ساير مبارزان با رژيم اسد جنگيدند كه همان گونه بايد نمايندگاني در ائتلاف سوريه داشته باشند تا كردهاي مناطقي از سوريه را كه در آن كردها در اكثريت نيستند و پراكنده اند، نمايندگي كنند.

اگر مي خواهيم از اين پس شيعيان، دروزي ها، علويان و مسيحيان و آشوريان نيز در سوريه آينده، دستخوش اجحاف و ظلم و تبعيض نشوند، بايد مناطقي با دولت هاي فدرال -در هر يك از مناطقي كه آنان در اكثريت اند، تشكيل شوند. اين عملي ترين راهكار براي سوريه است، اگر نمي خواهيم در خطر تجزيه سوريه فرو غلتيم. لازم نيست تا همه اقليت ها در يك بخش باشند و كافي است تا در مناطقي در اكثريت باشند كه حوزه دولت هاي فدرال را بسازند.

هم دولت موقت كردها و هم دولت موقت ائتلاف سوريه تشكيل شده و بايد آنان شروع به رتق و فتق امور و خدمات به مردم تحت سيطره خود بكنند و عملاً در آن مناطق هم امنيت و هم دسترسي همه مردم به انواعي از كمك ها را فراهم آورند و مناطق دور از دسترسي فراموش نشوند و كودكان و زنان در اولويت قرار گيرند. علاوه بر آن، هشداري است به رژيم اسد كه رزمندگان و ائتلاف هاي شان واقعاً و عملاً نيز معطل كارشكني هاي اسد براي انتقال قدرت نمي مانند و در قالب دولت هاي موقت به ايفاي نقش شان مي پردازند و تداوم رژيم اسد تنها به تداوم قصاص مزدوران بيشتري از آنان منتهي مي شود و نه مشروعيت شان؛ به خصوص كه اينك رسماً توسط سازمان ملل به عنوان جنايتكار جنگي معرفي شده اند. دولت موقت ائتلاف سوريه نيز بايد سعي كند تا برخي از كرسي هاي رسمي بين المللي را به جاي رژيم جنايتكار اسد تحويل بگيرد.

دوباره خبرهايي از استفاده محدود از سلاح شيميايي توسط اسد منتشر شده كه اميدوارم ديگر اوباما بداند كه چه بكند و اشتباه گذشته و تعلل قبلي اش را لااقل اين بار جبران كند و منتظر تأييد آن توسط كارشناسان سازمان ملل ننشيند. به نظر مي رسد كه رژيم اسد در منطقه اي ديگر كه دچار بن بست نظامي شده و به علت محاصره، دسترسي كارشناسان از خارج بدانجا قطع است، از سلاح شيميايي استفاده كرده و پاسخ درست آمريكا، حملات كوبنده به 40، 50 نقطه از مناطق حساس بدون هر گونه اعلام آن است (ديديم كه گزارشات قبلي رزمندگان مبني بر استفاده از سلاح شيميايي در مناطق مورد ادعا جملگي –توسط كارشناسان سازمان ملل، تأييد و ثابت شد و كاملاً درست بوده است و تكذيب هاي رژيم اسد دروغ از آب بيرون آمد) تا كمي از اعتباري را كه آمريكا در عدم واكنش هاي مسئولانه نسبت به استفاده از سلاح هاي شيميايي توسط اسد قبلاً از دست داده، جبران نموده و كمي از وجه اش را نزد اعراب و اسرائيل و ملل منطقه باز يابد. آن نه تنها منافاتي با مذاكرات ژنو 2 ندارد كه چه بسا ضرورت آن را بيشتر نزد رژيم اسد روشن مي سازد تا مذاكرات را جدي بگيرد و گرنه كشته خواهد شد و تا آن زمان نيز دست اش باز نيست تا انواعي از جنايت ها را مرتكب شود و كارهايش بي پاسخ نخواهند ماند.