غلامرضا رفت و حسرت ماند، تا دیر نشده علیرضا را نجات دهید

0
391

این تیتر نامه ای هست از سهیل عربی که بدست کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان رسیده است و در آن از خودش، غلامرضا خسروی، زندان و علیرضا گلی پور میگوید:
فرابشر(فراترازبشر) اصطلاحی است که از آن برای معرفی آنان که ازخود ومنافع فردی میگذرند تا جامعه وسرزمینشان رانجات دهند استفاده میکنند. درنگاه سطحی شاید شبیه امادرنگاه عمیقتر فرانظر من با (obenench) ابرانسان نیچه ،(superego)فراخود ،عاشقان فروتن احمدشاملو و نظیر اینها متفاوت است.فرابشرها نه ظالمند و نه مظلوم بلکه با ظلم وفساد می ستیزند حتی اگر بقیمت ازدست دادن دارائی ،آزادی وجانشان ، تمام شود. در عصر ما که بسیاری ازفعالان سیاسی دغدغه ای جز بازگشت بسفره انقلاب وحفظ شرایط موجود ندارند ، فرابشرها بشدت کمیاب شده اند و از دست دادن هرکدامشان به ویرانگران زادگاهمان قدرت بیشتری میدهند تا با خاطری آسوده خیانت و غارت کنند.

بهمن ۱۳۹۲ پس از تحمل دوماه انفرادی وبازجوئیهای تحت شکنجه درقرارگاه ثارالله (دو الف)به بند ۳۵۰ اوین اتاق ۱منتقل شدم زنده یاد غلامرضا خسروی نخستین فردی بود که به استقبالم آمد ، باآن لهجه شیرین آبادانی اش دلیل دستگیریم راپرسید گفتم که: گالیله رومیشناسی من سهیل شونم.

لبخندی زد و خواست بیشتر توضیح دهم ادامه دادم :جرم من روشنگری است ،ادمین کمپ ترک خرافات بودم مقالات انتقادی مینوشتم ،ترجمه میکردم وعلاوه برآن ازوقایع سال ۸۸ عکاسی کردم و در وبلاگم منتشر کردم…میخواهند اعدامم کنند .دستم راگرفت و گفت رفیق به همین زخمهای روی تنت قسم این حکمها حکم وحشت است میشکند منهم ۳۶ ماه را در انفرادی گذراندم واکنون ششمین سال است که تحت حکم اعدام، حبس راتحمل میکنم اما ناامید شدن ما آرزوی آنهاست باید به مبارزه ادامه دهیم .سختیها بپایان میرسد و اوین برایت چون دانشگاه خواهد بود درسهائی خواهی آموخت که درهیچ دانشگاه تدریس نمیشود.

غلامرضا برایم چون برادر بزرگتر و استاد شد، روزهافرانسوی آموختم، ظهرها سه تارمیزد و میخواندیم، عصرها آشپزی میکردیم وهمه اعضاسریک سفره غذا میخوردیم ومن آنارکوسندیکالیست و او هوادار سازمان مجاهدین خلق بود که از منتقدین سرسختش بودم اما علیرغم اختلاف عقاید ، هردوی ما بر سراین نکته توافق داشتیم که برای رسیدن به آزادی می بایست حکومت فاشیستی را براندازیم. هرچه میگذشت بیشتر شیفته صداقت واستقامتش میشدم .به اومیگفتم من از آنروز که دربند ۳۵۰ ودرکنار توام آزادم.

اتاق ۱با وجود زنده یاد خسروی وسایر دوستان برایم دلپذیرترین و دوست داشتنی ترین نقطه دنیا بود. روزها گذشت و پنجشنبه خونین (۲۸فروردین ۹۳) فرارسید . روزی که به اسم بازرسی توسط سربازان، پاسداران وحتی روسای زندان اوین مورد ضرب وشتم قرارگرفتیم .دستهایمان را به قصد تحقیر….، موهایمان را تراشیدند ولباسهایمان را کندند تنها سلاح ما در برابر وحشیگریشان خواندن ترانه مرغ سحر ناله سرکن و اقدام به اعتصاب غذا بود. پس از اعتصاب غذای ما وحمایتهای رسانه ها و فعالان حقوق بشر به بند خود بازگشتیم. اما دیری نپائید که غلامرضا را برای اجرای حکم اعدام به زندان گوهردشت انتقال دادند. شاید اگر آنروزها رسانه های ماقدرت امروز را داشتند ورسانه های جریان اصلی و بظاهر اصلاح طلبها از زنده یاد خسروی حمایت میکردند او را از دست نمیدادیم وجهان محروم ازیک فرابشر نمیشد.

غلامرضا رفت وحسرت ماند، تحمل حبس بدون او برایمان دشوارتر از پیش شد. دو سال پس از به شهادت رسیدنش افتخار هم بند شدن با علیرضاگلی پور را کسب کردم. صداقت،شجاعت و از خودگذشتگی های غلامرضا را در او میبینم. براستی که رفیق علیرضا نیز یک فرابشر است. دردا که اینروزها وضعیت جسمانی وخیمی دارد. شکنجه های درحین بازجوئی او را مبتلا به سرطان کرده است. مطابق قوانین موجود و با توجه به شرایط وخیم جسمانی اش باید مشمول تبصره عدم تحمل کیفر شده و آزاد شود تا بتواند تحت مراقبتهای پزشکی قرارگرفته و بهبود یابد.

او یک دانشمند و نخبه علمی سرزمینمان است جرمش بیان حقیقت وافشای فسادمالی مسئولان جمهوری اسلامی است . از تمام فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی و مردم خوبمان تمنا دارم متحد شده وهر چه در توانشان است بکار گیرند تا مسئولان جمهوری اسلامی را ملزم به آزادی بی قید و شرط وی سازیم که امثال علیرضا در زمانه ما بسیار کمیابند و برای ساختن ایرانی آباد و آزاد به او نیاز داریم.

به امید پیروزی
سهیل عربی

آبان96

مقاله قبلی«جولیانا مارگولیس» نام «استیون سیگال» را هم به لیست آزار دهندگان جنسی هالیوود افزود
مقاله بعدیعربستان حق واکنش به «اقدامات خصمانه جمهوری اسلامی» را برای خود محفوظ می‌دارد
پوریا نژادویسی
فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد برنامه برنامه سازی تلویزیون از دانشکده صدا و سیما. کارمند سابق معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما ( اداره کلّ اخبار و اطلاعات ) تهیه کننده و کارگردان برنامه‌هایی‌ چون : دختران فراری پارک ملت- مجموعه عاشوراییان- ماجرای ورود گوشت‌های آلوده به کشور- هویت- رنگ و نقش- سیمای خانواده؛ قسمت خانواده و جوان- سازنده اولین فیلم آموزشی در خصوص نحوه چگونگی‌ رأی گیری برای ستاد انتخابات وزارت کشور- فیلم مستند دیدار سفیر کشور ژاپن در ایران از شهر همدان- مجری و خبرنگار مراکز ؛ تهران ؛ کیش ؛ همدان ؛ فارس- مسول پوشش خبری زلزله بم در سال۱۳۸۲- سر تیم خبری جلسات هیات دولت- سر تیم خبری جلسات بیت رهبری- سر تیم خبری سفرهای هیات دولت- عضو تیم خبری سفرهای رهبری- یکی‌ از عکاسان پروژه محرمانه قرار گاه سازندگی خاتم الانبیا در سایت ( قرب نوح )- همکار در برنامه‌های مختلف با عناوین دیگر چون : مشاور ؛ یکی‌ از کارگردانان هنری ؛مشاور مجری طرح ؛ نماینده حراست ؛ ناظر کیفی و پخش و ... **- عضو شورای عالی‌ تحقیق و مبارزه با مواد مخدر در وزارت کشور - عضو هسته مرکزی گزینش کلّ کشور - دبیر کنگره وزرای شهید هیات دولت در ریاست جمهوری - نماینده بنیاد شهید در ستاد کلّ نیروهای مسلح ( سماجا ) ديگر مسئوليت های پوريا نژاد ويسی از اين قرار است: - همکاری با نشريه گل آقا - همکاری کوتاه مدت با روزنامه کيهان در سال ۱۳۷۸ - تهيه کننده ی برنامه پرسش و پاسخ با دختران فراری پارک ملت، که از بخش خبری شبکه دوم تلويزيون جمهوری اسلامی پخش شد - سازنده ی اولين فيلم آموزشی انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا - دبير کنگره ی وزراء شهيد هيئت دولت - عضويت در گروه تحقيق مبارزه با مواد مخدر استاندری همدان - نماينده ی فرماندار همدان در اولين دوره ی انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا در سال ۱۳۷۷ - سازنده ی فيلم مستند آشورا برای معاونت سياسی استانداری همدان - تهيه کننده و مجری برنامه ی خبری با عنوان "دانشجويان انقلاب چرا؟" برای بنياد حفظ آثار ارزشهای دفاع مقدس - مجری صدا و سيمای استان همدان، تهران و کيش در سال های ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۲ - مسئول پيگيری جلسه ی سخنرانی حسين لقمانيان در همدان - يکی از همکاران مطبوعاتی در رابطه با سفر خامنه ای به همدان - مدير بازرگانی روزنامه ی اعتماد در همدان و ...