عموی آرشام ابراهیمی که روز شنبه ۲۵ آبان بر اثر اصابت گلوله در اصفهان جان باخت گفت که خانواده او مجبور شدهاند فرزندشان را شبانه و در حضور نیروهای امنیتی به خاک بسپارند.
نوید ابراهیمی گفت که برادرزاده اش براثر اصابت گلوله از پشت زخمی شده و در بیمارستان جان باخته و خانواده او خواستار معرفی قاتل یا قاتلان آرشام هستند.
آرشام ابراهیمی، ۲۱ ساله و به گفته خانوادهاش جزو معترضان نبود. بهزاد ابراهیمی، عموی آرشام ابراهیمی گفت: «آرشام هیچ ارتباطی با اعتراضات نداشت. در یک شرکتی که کپسول آتش نشانی شارژ میکردند کار میکرد. موقع برگشت از سر کار, بنزین زده بود و پدرش از او خواسته بود یک مقداری هویچ بگیرد. دیر کرده بود و پدرش به او زنگ زده و گفته بود که مردم لاستیک آتش زدهاند و ترافیک زیاد است. برادرم گفته ماشین را ول کن بیا خانه. آرشام گفته بود میترسم ماشین را آتش بزنند و برادرم گفته بود به جهنم که ماشین هرچه بخواهد بشود. مهم نیست و خودت بیا خانه. بعد خواهرش زنگ زده بود و تا ۷ و نیم عصر تلفن را جواب داده بود ولی بعد از ۷ و نیم دیگر تلفن را جواب نداد. برادرم می رود میبیند ماشین است ولی بچه نیست سوال میکند میگویند که اینجا تیراندازی شده است.»
عموی آرشام ابراهیمی گفت: «برادرم میرود بیمارستان غرضی که بچه را همان جا برده بودند اما به برادرم نمیگویند که آرشام آنجاست و اگر آن موقع فوت شده بود یا زنده بود نمیدانیم. چند روز ما دنبال آرشام میگشتیم و به اتفاق چند تن از دوستانمان و پسرخالهام که در دستگاههای دولتی است و مشاور یکی از وزرا بود پیگیری میکردیم اما جوابی به ما داده نمیشد تا اینکه بالاخره از طریق همین پیگیری ها و آشنایانی که داشتیم متوجه شدیم که در درگیریها مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. باز هم اما همکاری نمیکردند میدانستند ولی به ما نمیگفتند. آقای سیستانی فرماندار اصفهان آدم خوبی است خودش هم وقتی آرشام را دید واقعا گریه میکرد. من قبلا در استانداری کار میکردم و با ما همکاری هم کرد تا حدودی. بعد جنازه را دادند منتهی به ما گفتند همین الان شبانه باید به خاک بسپارید. باران میآمد و در همان باران شبانه در حضور چهار مامور به خاک سپردیم.»
خانواده آرشام ابراهیمی به گفته عموی او وضعیت و شرایط خوبی ندارند و از نظر روحی به شدت تحت فشار هستند. او گفت: «گفتند که شورای تامین استان دستور داده کسانی که کشته شدهاند در باغ رضوان خاک شوند. گفتیم ما آرامستان جدا داریم در محل خودمان بابوکان و دوست داریم همان جا که پدر و مادر ما و شهدای محله ما خاک هستند به خاک بسپاریم. موافقت نمیکردند. نماینده اطلاعات هم آنجا بود و گفت دادستان گفته تحقیقات کنید و ما سعی میکنیم پرونده و گزارشی تهیه کنیم و اگر چیزی به دست آوردیم به شما هم میدهیم اما هیچ چیزی هم به ما ندادند. خیلی از نظر روحی اذیت شدیم که مراسم تشییع شبانه بود.»
نوید ابراهیمی، عموی آرشام ابراهیمی گفت که گواهی فوت به خانواده او ارائه نشده است. او گفت: «در مراسم آرشام مشکلی نداشتیم و توانستیم مراسم را برگزار کنیم. جمعیت خیلی زیادی آمدند از خانوادههای شهدا و آزادگان و جانبازان آمدند مردم از همه اصناف و بازاری ها آمدند. من قبلا مداح بودم و از مذهبی ها هم خیلی آمدند. همه قشری بود اما یک عده هم ظاهرا ترسیدند که مشکلی برایشان پیش بیاید و نیامدند.»
کمپین حقوق بشر در ایران گزارش داد؛ پدر آرشام ابراهیمی به گفته برادرش «هشت سال در شکنجهگاههای عراق زندانی و در اسارت بوده و شکنجه شده. جانباز ۵۰ درصد است و روزی سی تا چهل قرص میخورد. حالش اصلا خوب نیست و فقط گریه میکند. خانواده ما اوضاع مناسبی ندارند. واقعا برای ما ناباورانه است خیلی سخت است برای ما. ما به به خاطر این کشور و به خاطر نظام جنگیدیم عمر و جوانیمان را سر این گذاشتیم. پدر من رزمنده عملیات خرمشهر بود ما پایه گذار بسیج محلهمان بودیم. ما چی بگوییم الان؟ ما اصلا از این دولت راضی نیستیم دولت روحانی که کاری نکرد و فقط دروغ گفت. این اتفاقات هم که افتاده نمیدانیم چه بکنیم چه بگوییم؟ واقعا برای ما خیلی سخت است تصمیم گرفتن و حرف زدن. نظامی که به خاطرش جنگیدیم خون دادیم. برادران خانم من یکی شهید شده یکی جانباز ۷۰ درصد است ما چیزی دیگر نداریم که بدهیم. الان همه خانواده ما مشکل روحی پیدا کردند من نه داداش دارم و دو خواهر. همه حالمان خراب است دوازدهم تالار عروسی برادرم بود که عروسی ما را هم عزا کردند. ما حتما شکایت میکنیم و از دستگاه قضایی ایران پیگیری میکنیم و اگر به نتیجه نرسیدیم فکر دیگری میکنیم. بالاخره باید بگویند که بچه ما را چه کسی کشته؟ چرا کشته؟ بچه ما که اصلا کاری به کسی نداشت.»