سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح از کشف پیکرهای مطهر ۱۷۵ شهید غواص عملیات کربلای چهار خبر داد و درباره تعداد و اماکن کشف این اجساد گفت: «پیکرهای مطهر پنج شهید در منطقه فاو، ۱۷۵ شهید در منطقه ابوفلوس، هشت شهید در شلمچه، ۲۱ شهید در مجنون، ۴۰ شهید در شرق دجله و جاده خندق و ۲۱ شهید در منطقه زبیدات کشف شد.» (تابناک – ۲۹.۲.۹۴)
آقای درودیان در تارنمای شخصی خود نوشتند:
نکته قابل توجه در این اظهارات، نحوه شهادت ۱۷۵ غواص به صورت دست بسته بود. تصور شهادت مظلومانه و غریبانه شهدای غواص، موج بسیار گستردهای را در فضای مجازی و رسانهای ایجاد کرد.
در تداوم این وضعیت، علاوه بر طرح موضوعات مختلف سیاسی – تاریخی، نگرش نسبتاً جدیدتری به عملیات کربلای چهار شکل گرفت که به آن اشاره خواهد شد:
۱) پیش از این در توضیح نتایج عملیاتهای انجام شده در زمان جنگ ایران و عراق، از مفهوم «ناکامی» و یا «عدمالفتح» به جای «شکست» استفاده میشد. یکی از مهمترین دلایل کاربرد واژههای یاد شده، پیش فرض موجود درباره مفهوم پیروزی بود. به این معنا که اصل دفاع در برابر دشمن، عمل به تکلیف است و هر نتیجهای به دنبال داشته باشد، فرع بر آن است. در واقع مفهوم پیروزی، بر اساس عمل به تکلیف و نه در نسبت با نتیجه نهایی عملیات و حتی جنگ، تعریف شده است.
۲) فاصله زمانی عملیات کربلای چهار با کربلای پنج (کمتر از دو هفته) و پیروزی در عملیات کربلای پنج، در واقع موجب نوعی پیوستگی میان عملیاتهای کربلای چهار و پنج شد و پیروزی در عملیات کربلای پنج، بر شکست عملیات کربلای چهار، سایه انداخته بود. برای نخستین بار علت شکست عملیات با تأکید بر لو رفتن آن، موجب طرح پرسش از علت و چگونگی لو رفتن عملیات کربلای چهار شد. در واقع موضوع شکست عملیات از طریق علت شکست (لو رفتن عملیات)، مطرح شد در حالی که این موضوع باید به دلیل نتیجه نهایی عملیات، مورد بحث قرار میگرفت. به عبارت دیگر، نتیجه نهایی عملیات، دستمایه توجه به علت آن نشده است، بلکه درج خبر لو رفتن عملیات، موجب ارجاع آن به علت شکست شده و مورد بحث قرار گرفته است.
۳) درباره علت لو رفتن عملیات کربلای چهار و در نتیجه شکست آن، تاکنون سه گزاره مطرح شده است:
الف- نهضت آزادی موجب لو رفتن عملیات شد.
ب- هواپیماهای آواکس به عراق اطلاع دادند.
ج- عملیات از رده به کلی سری لو رفت.
چنانکه روشن است، گزارههای سهگانه درباره علت لو رفتن عملیات، نه تنها کامل نیست، بلکه در تناقض است که در ادامه به آن اشاره خواهد شد:
الف) فارغ از اینکه تاکنون هیچگونه سندی دال بر جمعآوری اطلاعات از جبهه و تحویل آن به آمریکا یا عراق توسط نهضت آزادی، از سوی دستگاههای اطلاعاتی منتشر نشده است، این گزاره با لو رفتن عملیات از رده به کلی سری در تناقض است، مگر آنکه گفته شود که نهضت آزادی در رده به کلی سری سیاسی – نظامی کشور در زمان جنگ، نفوذ داشته است که این موضوع با توجه به توان نفوذ اطلاعاتی نهضت آزادی واقعی به نظر نمیرسد، مگر خلاف آن ثابت شود.
ب) در صورتی که بر گزاره ارسال اطلاعات توسط هواپیماهای آواکس تأکید شود، دو گزینه دیگر عملا به حاشیه خواهد رفت زیرا از نقش و اهمیت آنها کاسته خواهد شد.
ج) تأکید بر لو رفتن عملیات از رده به کلی سری، از منظر دیگری اهمیت دارد که به آن توجه نشده است. این موضوع بیانگر توانمندی دستگاه اطلاعاتی عراق و متقابلاً ناتوانی ایران در حفاظت از اطلاعات است که نقش و تأثیر آن، در عین حالی که بسیار اساسی است، ولی نادیده گرفته شده است. همچنین نقش مجاهدین خلق (منافقین) در همکاری اطلاعاتی با عراق، باید بیش از آنچه تاکنون گفته، نوشته و منتشر شده است، ارزیابی شود، ولی متاسفانه تاکنون در کانون توجهات قرار نگرفته است.
۴) درباره عملیات کربلای چهار، با وجود اهمیت آن، متاسفانه تاکنون هیچ اثر پژوهشی و مستند به چاپ نرسیده است. همچنین هیچ کدام از فرماندهان ارشد سپاه درباره علت لو رفتن عملیات، مصاحبه یا سخنرانی کامل و مستقلی را انجام ندادهاند. ضمن اینکه دستگاههای اطلاعاتی نیز هیچگونه سندی را درباره علت لو رفتن عملیات منتشر نکردهاند. با این توضیح، در حالیکه افکار عمومی درباره علت «لو رفتن عملیات» به عنوان علت شکست عملیات، در حال شکلگیری است، هیچگونه واکنشی برای تبیین این موضوع، صورت نمیگیرد.
۵) پیدایش تصورات کنونی از شکست عملیات و علت لو رفتن آن، در حالی به هم پیوند خورده است که هنوز مشخص نیست اگر عملیات لو رفته است، علت و عامل آن چیست؟ همچنین اگر عملیات با غافلگیری انجام میشد، آیا اهداف نظامی عملیات تأمین میشد؟ آیا با این پیروزی، اهداف سیاسی تأمین و جنگ به پایان میرسید؟
۶) مساله بسیار مهم در موضوعات تاریخی از جمله عملیات کربلای چهار این است که بر اثر انباشت تدریجی اطلاعات در طول زمان و بسیاری از ملاحظات دیگر، تفکر جدیدی درباره وقایع، موضوعات و مسائل عملیات کربلای چهار در حال شکلگیری است، زیرا تاریخنگاری عملیات کربلای چهار، بیش از آنکه برآمده از پژوهش مستند و تاریخی باشد، حاصل شکلگیری و تداوم روندهای پس از واقعه است که با ملاحظات سیاسی و تبلیغاتی طرح میشود. در حالیکه تاریخنگاری بسیاری از وقایع و مسائل اساسی جنگ و روش صورتبندی و تبیین وقایع و مسائل آن، از جمله عملیات کربلای چهار، نیاز به بررسیهای مستند و استدلالی و به دور از مناقشات سیاسی دارد.
دراین مقاله نام سرداران وفرماندهان خائن محفوظ مانده …اما گفته اند قبل از شروع عملیات لو رفتن آن به اطلاع خمینی رسیده واو وقعی ننهاده و چون جان جوان های ایران ارزشی برای اش نداشت.. توجهی به هشدار ها وتوقف عملیات ننمود
نظرات بسته است