جمهوری اسلامی دارنده مقام دوم مرگومیر جادهای در جهان!
امروز 21 شهریورماه 96 همزمان با سقوط یک اتوبوس مسافربری در رودخانه جاجرود که بیش از چهل زخمی و کشته بجای گذاشت علت تصادف مرگبار اتوبوس حامل دانشآموزان دختر نخبه هرمزگانی اعلام شد!
پس از دو هفته که از مرگ تأسفبار پانزده دختر نخبه هرمزگانی میگذرد اعلام شد راننده اتوبوس راننده نبوده، بلکه یک آهنگر بده که در ستعات فراغت و برای کسب درآمد بیشتر پشت فرمان اتوبوس مینشسته است!
جمهوری اسلامی ایران پس از کشور آفریقایی سیرالئون مقام دوم مرگومیر جادهای و تصادفات منجر به مرگ رانندگی را در جهان دارا میباشد!
تاکنون استکبار جهانی و استکبار داخلی برای زیر سؤال بردن مدیریت منحصربهفرد حاکمان ایران بیوجودی و سوء مدیریت و بیسوادی و بی تخصصی و هرجومرج جادهای و قدیمی بودن راهها و شوارع و خرتوخر بودن کشور را عامل بالا بودن حوادث جادهای معرفی میکردند و میگفتند جادههای ایران در زمان رضاشاه ساختهشده است که در کل ایران پنجاه عدد اتومبیل وجود نداشت!
جاده چالوس در زمان سلطنت رضاشاه کبیر و جاده هراز و جاده رشت در زمان سلطنت محمدرضاشاه ساخته شدند و مناسب ایران آن زمان با بیست میلیون جمعیت و تعداد کم اتومبیل بودند، ولی امروزه هنوز جمهوری اسلامی هشتادمیلیوننفری از زیرساختهای زمان رضاشاه استفاده میکند!
رضاشاه با بیل و کلنگ جاده چالوس را در چهار سال ساخت و به بهرهبرداری رساند و جمهوری اسلامی سی سال است در عریض کردن این جاده مثل پراید در گل مانده است!
ایضاً عدهای بیکیفیت بودن اتومبیلهای مرگبار و یکبارمصرف مونتاژ جمهوری اسلامی را مقصر بالا بودن حوادث فوتی جادههای ایران میدانستند!
حتی بعضی جراید و اهلفن و مطلعین پا را از این هم فراتر گذاشته و سوء مدیریت و بیسوادی و تخصص نداشتن مدیران مملکت را عامل حوادث جانسوز تصادف قطارهای مسافربری و جزغاله شدن مسافران قطار در آتشسوزی و سقوط پیدرپی هواپیماهای مسافری قلمداد میکردند!
اکنون با بررسی دقیق علت سقوط اتوبوس حامل دانشآموزان نخبه هرمزگانی به دره و کشته شدن پانزده دختر دانشآموز و سقوط اتوبوس مسافربری در جاده جاجرود و کشته و مجروح شدن بیش از چهل مسافر اعلامشده است وزیر راه و وزیر آموزشوپرورش و معاونین و مدیران کل این وزارتخانهها و هیچ صاحبمنصبی در این حوادث مقصر نیست و تقصیرکار آهنگری است که جوشکاری و در و پنجره سازی را رها کرده و پشت اتوبوس نشسته است!
عده دیگری از رفقای وزیر راه و وزیر آموزشوپرورش هم برای از بین بردن هرگونه شائبه بیوجودی و سوء مدیریت این وزرا گناه را به گردن رکود در بخش مسکن انداخته و گفتهاند به دلیل رکود در ساختوساز و نبود مشتری برای در و پنجره و کسادی کار، آهنگران مجبور به رانندگی اتوبوس و بعضاً مداحی شدهاند!
تجربه بعد از انقلاب نشان میدهد نداشتن تجربه و سواد و مهارت و عقل کافی نمیتواند عامل ” چپ ” کردن باشد، زیرا اکثر بیسوادها و افراد بی تخصص و فاقد هرگونه تجربه مدیریتی برعکس ” راست ” کرده و پستهای بالای دولت را به خود و زن و بچه و اقوام و دامادشان اختصاص دادهاند!
آهنگر بودن رانندهای که باعث مرگ پانزده دانشآموز مظلوم هرمزگانی شد نمیتواند علت جرم تلقی شود؛ چون اگر این رویه جا بیفتد باید تمام آهنگرها و شاگرد حلبیسازها و رفتگرها و عملههای ساختمانی و چاهکنها و مستراح پاککنها و طوافها و متکدیان سابق را که پشت میز ریاست و وزارت و مقامات عالیه نشستهاند را به خاطر انداختن یک ملت به دره عقبماندگی و فقر و مذلت و کولبری و کلیه فروشی تحویل دادگاه داد!