پخش شدن مجموعه تلویزیونی ” سرزمین کهن ” از تلویزیون جمهوری اسلامی، که به ریاست عزت الله ضرغامی اداره می شود؛ خشم وابستگان و دوستداران بختیاری های عزیز میهن مان را چنان برانگیخته است؛ که به گونه نوشتاری و ارائه نامه، از رئیس صدا و سیما خواسته اند؛ که باید از بختیاری ها رسما پوزش بخواهد!
تعداد شصت نفر از نمایندگان مجلس آخوندی، نسبت به پخش سریال تلویزیونی ” سرزمین کهن ” در تلویزیون سراسری جمهوری اسلامی، و اهانت هائی که در متن آن به این دلاور مردمان ایرانی شده است؛ متن اعتراضیه ای را منتشر نموده اند؛ که مورد توجه زیادی قرار گرفته است. دوستداران و وابستگان بختیاری های سراسر کشور در هر جائی که از این کره خاکی به سر می برند؛ از این عمل توهین آمیز دست اندرکاران و تولید کنندگان این مجموعه تلویزیونی، چنان خشمگین شده اند؛ که نسبت به مسؤلان سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی، به ویژه خود عزت الله ضرغامی به عنوان رئیس کل این سازمان، واکنش های شدیدی را انجام داده اند. ایشان در یک تلاش اینترنتی، نامه منتسب به این نمایندگان مجلس را، در تمامی اینترنت های بختیاری ها و سایر رسانه های اینترنتی بازتاب داده اند؛ و در آن از ضرغامی خواسته شده که به طور رسمی از ایشان پوزش بطلبد!
رئیس ولایت زده سازمان صدا و سیمای جمهوری زورگو و مستبد اسلامی، چنین خواهد کرد یا نه؟ اهمیت چندانی ندارد، آنچه که قابل اهمیت است، کوشش و اتحاد فعالان اینترنتی بختیاری است؛ که موجب می گردد تا بگوئیم: ” ما باید از بختیاری های دلاور میهن مان بیآموزیم “!
در این مجموعه تلویزیونی، نکاتی مطرح شده که در آن، خدشه دار شدن و لگدمالی نمودن جانفشانی های بختیاری ها در قرن اخیر، بدون تردید تحریف تاریخ معاصر و اهانت آشکار به میهن پرستی های ایشان در ایران است. نادیده گرفته شدن تلاشهای بی وقفه دو دلاور بختیاری در تاریخ معاصر میهن مان، سردار اسعد بختیاری ( علیقلی خان ، و پسرش جعفرقلی خان بختیاری) که هر دو از رهبران مشروطه خواه بوده اند؛ به قدری اهانت آمیز و ضد میهنی است، که نه فقط بختیاری ها، بلکه تمام میهن پرستان ایرانی، باید نسبت به آن معترض بشوند؛ و رئیس بی کفایت و ضد ایرانی این سازمان را در شرایطی قرار بدهند؛ که مراتب عذرخواهی رسمی خودش از ملت ایران را، در تمامی رسانه های خواندنی و دیداری و شنیداری ایرانزمین منتشر نماید. تا از این به بعد، هیچیک از آخوندهای تازی تبار و پیروان اسلام پناه این بی خردان همه تاریخ، به خودشان اجازه ندهند، که با دهان ناپاک خویش از ملت غیور ما با چنین هجویات و هزلیاتی نام ببرند!
البته وقتی شیر نیمه جان می شود؛ از درندگان جنگل گرفته، تا حشرات و خزندگان هم، به بدن ناتوان او حمله می کنند و آزارش می دهند. شیر توانای دیروز( ایران سی و پنج سال پیش )، متأسفانه با تبانی های دشمنان خارجی ما و میهن مان، و همکاری های ناجوانمردانه و ضد میهنی دشمنان داخلی این مرز پر گهر، با توطئه هائی که آفریدند به چنان سرنوشت شومی مبتلا شده؛ که اکنون همه توان گذشته خویش را از دست داده است!
در اثر همین ناتوانی ها، کار به جائی کشیده شده، که مشتی تازه به دوران رسیده در عرصه ی هنر در ایران، به خاطر کسب درآمد زیادتر، و دستیابی بیشتر به مجوزهای بعدی برای تولید نمودن چنین خزئبلاتی علیه ملت سرفراز ایران و تاریخ کهن و آبرومند ایشان، جهت خوشرقصی کردن برابر آنهائی که به هیچوجه شایستگی حضور در مملکت ما و برخورداری ایشان از تمامی موهبت های این سرزمین را ندارند. ما را به زحمت می اندازند و آبروی نداشته خودشان را می برند!
چه بخواهند و چه نخواهند، باید از این سرای متعلق به زن و مرد جوانمرد و دلاور و میهن پرست ایرانی بروند. چنانچه بیش از این با احساسات ملی و میهنی مردم بازی بکنند؛ و روی اعصاب ایشان حرکت های تحقیر کننده بنمایند. ملت ایران که در این درجه از خفت طلبی نیستند؛ که دست بر روی دست بگذارند، و اجازه بدهند که هر کس و ناکسی قهرمانان ملی ایشان را مورد اهانت خویش قرار بدهد!
زمستان 2572 شاهنشاهی هلند
محترم مومنی روحی